English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
right of حق جستجوی کشتی بی طرف از طرف دولت متحارب
Other Matches
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
privateer کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
identic notes منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
to prospect for gold جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
open market operation عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
conflicting متحارب
belligerent متحارب
belligerently متحارب
belligerents متحارب
federal state دولت متحده یا دولت اتحادی
the belligernt powers دول متحارب
real will مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
angary حق کشور متحارب برای استفاده از اموال کشوربیطرف
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
after در جستجوی
in search of در جستجوی
global search جستجوی سراسری
backward search جستجوی پسرو
binary search جستجوی دودوئی
dichotomizing search جستجوی دو حالته
fibonacci search جستجوی فیبوناچی
binary chop جستجوی دودویی
dichotomizing search جستجوی دوقسمتی
table look up جستجوی جدول
the search of جستجوی چیزی
perquisition جستجوی کامل
pervestigation جستجوی کامل
area search جستجوی ناحیه
area search جستجوی دامنهای
linear search جستجوی خطی
sequential search جستجوی ترتیبی
head seek time زمان جستجوی هد
area search جستجوی ناحیهای
binary search جستجوی دوتایی
chaining search جستجوی زنجیرهای
dichotomizing search جستجوی دورستهای
optimum tree search جستجوی بهینه درخت
parallel search storage انباره جستجوی موازی
multifile search جستجوی چند پروندهای
rummage out با جستجوی زیاد در اوردن
herborize جستجوی گیاه کردن
rummage up با جستجوی زیاد در اوردن
full text searching جستجوی تمام متن
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
hits جستجوی موفق در پایگاه داده
to rummage out با جستجوی زیاد پیدا کردن
hit جستجوی موفق در پایگاه داده
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
to seek a position جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
hunting فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
searched جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searchingly جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
searchingly جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
retrospective search جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
searched جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searches جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
binary look up روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
chaining جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
list لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
search and replace جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
view جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewed جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewing جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
views جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
false فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
job to job transition فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
states دولت
stating دولت
mammon دولت
respublica دولت
state- دولت
state دولت
stated دولت
powers دولت
governments دولت
power دولت
powered دولت
government دولت
powering دولت
canvassed جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
wild card character نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
stopped لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
puppet government دولت پوشالی
public servant مستخدم دولت
independent state دولت مستقل
mafias دولت ستیزی
office-holder کارمند دولت
stated دولت استان
lese majestyodhkj &odhkj fvqn پادشاه یا دولت
chief of state رئیس دولت
state دولت استان
mafia دولت ستیزی
state- دولت استان
buffer state دولت حایل
Kremlin دولت شوروی
quirinal دولت ایتالیا
ambassador ماموررسمی یک دولت
mandatary دولت قیم
national state دولت ملی
officer کارمند دولت
official کارمند دولت
Ottawa دولت کانادا
office-holders کارمند دولت
Whitehall دولت انگلیس
govt government دولت
public officer [American E] کارمند دولت
civil servant [British E] کارمند دولت
military government دولت نظامی
ambassadors ماموررسمی یک دولت
money bag دارایی دولت
pillars of the state ارکان دولت
nation-state دولت ملی
government department وزارتخانه دولت
enemy state دولت دشمن
public debt بدهی دولت
forfeit to the state ضبط دولت
loyalist دولت دوست
nation state دولت ملی
loyalists دولت دوست
Downing Street دولت انگلیس
stateless بی دولت بی وطن
territory of state قلمرو دولت
totaliarian state دولت توتالیتر
nation-states دولت ملی
vassal atate دولت پوشالی
cabinet هیات دولت
war state دولت جنگی
the policy of the government سیاست دولت
the policy of the government رویه دولت
Warsaw دولت لهستان
government budget بودجه دولت
state property دارائی دولت
state budget بودجه دولت
government stock سهام دولت
government treasury خزانه دولت
stating دولت استان
the body politic ملت و دولت
head of the state رئیس دولت
states دولت استان
cabinets هیات دولت
government expenditures هزینههای دولت
state government دولت مرکزی
prow کشتی عرشه کشتی
prows کشتی عرشه کشتی
surf جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
land grant زمین اعطایی دولت
colonial government دولت یا حکومت مستعمراتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com