Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
prerogative
حق یا امتیاز ویژه
prerogatives
حق یا امتیاز ویژه
Search result with all words
privileged
دارای امتیاز یا حق ویژه
royal prerogative
حق امتیاز ویژه پادشاه
Other Matches
idiosyncrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
concessions
امتیاز
rectums
امتیاز
exclusiveness
امتیاز
run
یک امتیاز
runs
یک امتیاز
game bird
یک امتیاز
concession
امتیاز
pre eminence
امتیاز
rectum
امتیاز
point
امتیاز
distinction
امتیاز
advantage
امتیاز
pre-eminence
امتیاز
scorelines
خط امتیاز
prominence
امتیاز
prerogative
امتیاز
franc
امتیاز
francs
امتیاز
franchise
امتیاز
franchises
امتیاز
ad
امتیاز
ads
امتیاز
distinctions
امتیاز
scoreline
خط امتیاز
upper hand
امتیاز
prerogatives
امتیاز
score
امتیاز
privilege
امتیاز
act of grace
امتیاز
royalty
حق امتیاز
lease
امتیاز
leases
امتیاز
pas
امتیاز
plus
امتیاز
scoreless
بی امتیاز
scored
امتیاز
royalties
حق امتیاز
scores
امتیاز
prominency
امتیاز
licenses
امتیاز
charters
امتیاز
credit
امتیاز
credited
امتیاز
crediting
امتیاز
chartering
امتیاز
credits
امتیاز
chartered
امتیاز
priviege
امتیاز
licences
امتیاز
licence
امتیاز
charter
امتیاز
odd
امتیاز دادن
odder
امتیاز دادن
precedence
امتیاز سابقه
go-ahead
امتیاز برتر
oddest
امتیاز دادن
precedency
امتیاز سابقه
worst
امتیاز اوردن
worst-
امتیاز اوردن
preferential
امتیاز دهنده
magna cum laude
با امتیاز زیاد
loved
امتیاز صفر
win on points
پیروزی با امتیاز
score sheet
برگ امتیاز
perfect score
امتیاز کامل
love
امتیاز صفر
decisions
برنده با امتیاز
aces
امتیاز سرویس
maritime lien
امتیاز دریایی
scoreless
بدون امتیاز
decision
برنده با امتیاز
foot score line
خط امتیاز انتهایی
set point
اخرین امتیاز
match points
اخرین امتیاز
outpoint
برنده با امتیاز
loves
امتیاز صفر
match point
اخرین امتیاز
double figures
امتیاز دو رقمی
concessionary agreement
امتیاز نامه
patenting
امتیاز نامه
concessionaire
صاحب امتیاز
concession deed
امتیاز نامه
patent
امتیاز نامه
chalk up
کسب امتیاز
awarding of points
امتیاز دادن
ace
امتیاز سرویس
patents
امتیاز نامه
concessionary
صاحب امتیاز
privileged
دارای امتیاز
privileged
امتیاز دار
differentia
وجه امتیاز
grantee
صاحب امتیاز
field privilege
امتیاز فیلد
game point
امتیاز پایانی
headstart
امتیاز در شروع
concessioner
صاحب امتیاز
patented
امتیاز نامه
insurance
امتیاز مطمئن
licence owner
صاحب امتیاز
loss on points
باخت با امتیاز
convert
امتیاز گرفتن
converting
امتیاز گرفتن
converted
امتیاز گرفتن
converts
امتیاز گرفتن
law of advantage
قانون امتیاز
privilege
امتیاز مخصوصی اعطاکردن
read write privilege
امتیاز خواندن- نوشتن
monopolising
امتیاز انحصاری گرفتن
double bogey
دوبار کسب امتیاز
patents
دارای حق امتیاز امتیازی
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
tallied
کسب یا ثبت امتیاز
scoring key
[کلید امتیاز دهی]
brassage
حق امتیاز سکه زدن
bowling average
معدل امتیاز بازیگربولینگ
decisions
برنده کشتی با امتیاز
service ace
امتیاز سرویس تنیس
draw first blood
کسب نخستین امتیاز
patenting
دارای حق امتیاز امتیازی
monopolizes
امتیاز انحصاری گرفتن
tallying
کسب یا ثبت امتیاز
patent
دارای حق امتیاز امتیازی
circuit clout
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
decision
برنده کشتی با امتیاز
break one's duck
کسب نخستین امتیاز
thirty
دومین امتیاز گیم
software license
امتیاز نرم افزار
fifteen
نخستین امتیاز گیم
tally
کسب یا ثبت امتیاز
burn
امتیاز گرفتن از حریف
tallies
کسب یا ثبت امتیاز
monopolized
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize
امتیاز انحصاری گرفتن
thirties
دومین امتیاز گیم
monopolises
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised
امتیاز انحصاری گرفتن
burns
امتیاز گرفتن از حریف
patented
دارای حق امتیاز امتیازی
ahead
دارای امتیاز بیشتر
down
عقب افتادن در امتیاز
point
درجه امتیاز بازی
handicaps
امتیاز دادن اشکال
wining by deukjoom
برد تکواندو با امتیاز
home court advantage
امتیاز بازی در خانه
To keep the score.
حساب امتیاز رانگاهداشتن
franchise
ازادی حق انتخاب امتیاز
home whistle
امتیاز واقعی یا فرضی
duck
اخراج توپزن بی امتیاز
indult
اجازه نامه امتیاز
ducked
اخراج توپزن بی امتیاز
duckings
اخراج توپزن بی امتیاز
To gain an advantage.
کسب امتیاز کردن
ducks
اخراج توپزن بی امتیاز
prerogative
امتیاز مخصوص حق ارثی
deciding
امتیاز سرنوشت ساز
licensees
صاحب جواز یا امتیاز
franchises
ازادی حق انتخاب امتیاز
handicap
امتیاز دادن اشکال
set point
اخرین امتیاز بازی
oddsmaker
تعیین کننده امتیاز
equaliser
امتیاز مساوی کننده
count
تعداد امتیاز توپزن
in the hole
<idiom>
امتیاز پایین صفر
ice
امتیاز سرنوشت ساز
To score points.
امتیاز آوردن ( ورزش )
high run
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
point spread
امتیاز قابل انتظار
perfect game
باحداکثر 003 امتیاز
counts
تعداد امتیاز توپزن
counting
تعداد امتیاز توپزن
counted
تعداد امتیاز توپزن
monopolizing
امتیاز انحصاری گرفتن
prerogatives
امتیاز مخصوص حق ارثی
licensee
صاحب جواز یا امتیاز
magic number
امتیاز لازم برای قهرمانی
grant
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
bring in
امتیاز بدست اوردن در پایگاه
lincense
اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
granted
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
flagman
داور مخصوص تشخیص امتیاز
point system
شرط بندی براساس امتیاز
equites
سواره نظام صاحب امتیاز
turkeys
3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com