Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 47 (4 milliseconds)
English	Persian
kosher	حلال
lawful	حلال
peel	حلال
peels	حلال
solvent <adj.>	حلال
solvents	حلال
permitted	حلال
thinner	حلال
licit	حلال
resolvent <adj.>	حلال
dissolving <adj.>	حلال
Other Matches
cosolvent	روغن شبه حلال شبه حلال
fair trade	کسب حلال
legit	حلال مشروع
nonpolar solvent	حلال ناقطبی
polar solvent	حلال قطبی
solvent phase	فاز حلال
solvated	حلال پوشیده
co solvent	کمک حلال
born in lawful wedding	حلال زاده
legitimated	حلال زاده
acid solvent	حلال اسیدی
legitimating	حلال زاده
amphiprotic solvent	حلال امفوتری
amphiprotic solvent	حلال دوخصلتی
legitimates	حلال زاده
amphoteric solvent	حلال امفوتری
legitimate	حلال زاده
amphoteric solvent	حلال دوخصلتی
aprotic solvent	حلال بی پروتون
lawful	حلال داتایی
speak of the devil and he appears <idiom>	حلال زاده بودن
to turn an houest	پول حلال دراوردن
lyophilic colloid	کلویید حلال دوست
solvated proton	پروتون حلال پوشیده
nonqaueous solvent	حلال غیر ابی
lyophobic colloid	کلویید حلال گریز
immiscible solvent	حلال امتزاج ناپذیر
extraction solvent	حلال استخراج کننده
alcohol-free beer	آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
non-alcoholic beer	آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
varsol	حلال نفتی شبیه نفتا
true born	حلال زاده اصیل اصل
near beer [American]	آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
chlorinated hydrocarbon	ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
toluene	مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
acrylic lacquer	لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com