Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 54 (5 milliseconds)
English	Persian
aprotic solvent	حلال بی پروتون
Search result with all words
solvated proton	پروتون حلال پوشیده
Other Matches
proton	پروتون
protons	پروتون
cosolvent	روغن شبه حلال شبه حلال
protic	پروتون دار
proton acceptor	پذیرنده پروتون
nucleon	پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
hyperon	جرمی که حد فاصل بین پروتون ونوترون دو اتم است
nuclide	انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
thinner	حلال
permitted	حلال
resolvent <adj.>	حلال
licit	حلال
dissolving <adj.>	حلال
lawful	حلال
peel	حلال
peels	حلال
solvent <adj.>	حلال
solvents	حلال
kosher	حلال
lawful	حلال داتایی
acid solvent	حلال اسیدی
polar solvent	حلال قطبی
legitimating	حلال زاده
legitimates	حلال زاده
legitimated	حلال زاده
solvated	حلال پوشیده
legitimate	حلال زاده
solvent phase	فاز حلال
nonpolar solvent	حلال ناقطبی
born in lawful wedding	حلال زاده
co solvent	کمک حلال
amphoteric solvent	حلال امفوتری
amphiprotic solvent	حلال دوخصلتی
fair trade	کسب حلال
amphiprotic solvent	حلال امفوتری
legit	حلال مشروع
amphoteric solvent	حلال دوخصلتی
extraction solvent	حلال استخراج کننده
speak of the devil and he appears <idiom>	حلال زاده بودن
to turn an houest	پول حلال دراوردن
lyophobic colloid	کلویید حلال گریز
immiscible solvent	حلال امتزاج ناپذیر
nonqaueous solvent	حلال غیر ابی
lyophilic colloid	کلویید حلال دوست
non-alcoholic beer	آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
near beer [American]	آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer	آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
varsol	حلال نفتی شبیه نفتا
true born	حلال زاده اصیل اصل
chlorinated hydrocarbon	ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
toluene	مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
acrylic lacquer	لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com