English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
bale sling strop حلقه بشکه
Other Matches
tun بقدر یک بشکه ادم یا چیز بشکه مانند
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops حلقه درون حلقه دیگر
looped حلقه درون حلقه دیگر
loop حلقه درون حلقه دیگر
barpel بشکه
cade بشکه
barrel بشکه
barrels بشکه
cotainer بشکه
casks بشکه
cask بشکه
butts بشکه ته
butt بشکه ته
butted بشکه ته
faucet شیر بشکه
gasoline drum بشکه بنزین
runlet بشکه کوچک
trusser بشکه ساز
iron barrel بشکه اهنی
skip car بشکه ی برگردان
barrel در بشکه کردن
drafted از بشکه ریختن
tun بشکه بزرگ
rundlet بشکه کوچک
barrels در بشکه کردن
taphole سوراخ بشکه
trunk بشکه صندوق
kg مخفف بشکه
gasoline barrel بشکه بنزین
trunks بشکه صندوق
firkin بشکه چوبی
stave دنده بشکه
faucets شیر بشکه
draft از بشکه ریختن
drafts از بشکه ریختن
bilge شکم بشکه
barrel sling گره بشکه
bungs چوب پنبه بشکه
bunging چوب پنبه بشکه
bung چوب پنبه بشکه
bunged چوب پنبه بشکه
scuttlebutt بشکه اب عرشه کشتی
puncheon بشکه یاخمره باده
hopper car بشکه ی قیفی شکل
barrel لوله جنگ افزار بشکه
barrels لوله جنگ افزار بشکه
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
on tap <adj.> همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
eye bolt حلقه حلقه اتصال
purl حلقه حلقه شدن
purled حلقه حلقه شدن
wreathy حلقه حلقه شده
purls حلقه حلقه شدن
purling حلقه حلقه شدن
quoit حلقه پرتاب حلقه
convolute حلقه حلقه کردن
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
chock [گوه یا تکه چوبی که چرخ یا بشکه را از غلتیدن باز می دارد.]
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
anadem حلقه گل
looped حلقه
cycles حلقه
hoop حلقه
curled حلقه
vortices حلقه
curls حلقه
wreath حلقه گل
wreaths حلقه گل
convolution حلقه
convolutions حلقه
curl حلقه
metamere حلقه
collars حلقه
hoops حلقه
cycled حلقه
lunette حلقه
cycle حلقه
ran حلقه
vortexes حلقه
vortex حلقه
collar حلقه
wisps حلقه
wisp حلقه
whorls حلقه
coiled حلقه
coils حلقه
loops حلقه
coil حلقه
whorl حلقه
ring aperture حلقه
fascias حلقه
fascia حلقه
hanks حلقه
hank حلقه
reeling حلقه
eying حلقه
eyes حلقه
ring حلقه
reeled حلقه
reel حلقه
verticil حلقه
eyeing حلقه
gird حلقه
ear ring حلقه
curly حلقه حلقه
bell-flower حلقه گل
link حلقه
meshing حلقه
meshes حلقه
do while loop حلقه WHILE/DO
flower cup حلقه گل
eye حلقه
earring حلقه
volute حلقه
volution حلقه
for/next loop حلقه NEXT/FOR
mesh حلقه
grummet حلقه
strap حلقه
strop حلقه
straps حلقه
reels حلقه
gyre حلقه
loop حلقه
drawing blick حلقه کشش
drip loop حلقه ریزش اب
curl حلقه کردن
curl پیچاندن حلقه
annulose حلقه وار
curl حلقه شدن
curl حلقه بردار
annulated حلقه دار
becket حلقه پارو
annulary حلقه دار
curls حلقه بردار
cycles per second حلقه درثانیه
curls پیچاندن حلقه
bight حلقه طناب
curls حلقه کردن
dial collar حلقه مدرج
becket حلقه اتصال
curled حلقه شدن
curled حلقه بردار
curled پیچاندن حلقه
annulate حلقه دار
annulation تشکیل حلقه
basket حلقه بسکتبال
curled حلقه کردن
loop counter شمارنده حلقه
annulus حلقه حلقوی
hoops حلقه بسکتبال
endless loop حلقه بی انتها
hoops حلقه زدن به
feed reel حلقه خوراننده
fairy ring حلقه قارچ
eye splice حلقه دائم
hoop حلقه بسکتبال
loop checking مقابله حلقه
bullring حلقه سینه
bullrings حلقه سینه
end link حلقه انتهایی
local loop حلقه محلی
loop body تنه حلقه
annulose حلقه دار
end link حلقه پایانی
end of reel انتهای حلقه
loop body بدنه حلقه
draw in در حلقه دراوردن
endless loop حلقه بی پایان
armature loop حلقه ارمیچر
hoop حلقه زدن به
curls حلقه شدن
common link حلقه معمولی
gloria حلقه نور
induction loop حلقه القائی
grommet strop حلقه بافته
coils حلقه شدن
segments بند حلقه
segments حلقه بند
segment بند حلقه
segment حلقه بند
counting loop حلقه شمارش
coil down حلقه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com