English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
scarf حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
scarfs حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
Other Matches
port روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
cross belt کمربند حمایل قطار حمایل فشنگ
lei دستبند یا گردن بندی از گل وغیره که بر گردن میاویزند گردن بند گل
garbed in silk جامه ابریشمی پوشیده ملبس بجامه ابریشمی
messaline پارچه نرم ولطیف ابریشمی ابریشمی
gimp حمایل
shoulder belt حمایل
baldric حمایل
bandolier حمایل
cross belt قطار حمایل
sashes حمایل زدن
sash حمایل زدن
bandoleer حمایل قطارفشنگ
slinging بند حمایل فنگ
sling بند حمایل فنگ
slings بند حمایل فنگ
sash حمایل نظامی وغیره
sashes حمایل نظامی وغیره
stole جامه سفید حمایل دار
neck گردن سر و گردن اسب
necks گردن سر و گردن اسب
such like وامثال ان
stamper چکش وامثال ان
silk tasseled گل ابریشمی
silky ابریشمی
condoms ابریشمی
condom ابریشمی
sericate ابریشمی
sericeous ابریشمی
silken ابریشمی
flinders خرده شیشه وامثال ان
stationed توقفگاه نظامیان وامثال ان
station توقفگاه نظامیان وامثال ان
polt جوجه ماکیان وامثال ان
stations توقفگاه نظامیان وامثال ان
silk لباس ابریشمی
silk pile خامه ابریشمی
grogram صوف ابریشمی
organzine قیطان ابریشمی
silk stocking جوراب ابریشمی
silk پارچه ابریشمی
levantine یکجورپارچه ابریشمی
silk cloth پارچه ابریشمی
floss پنبه ابریشمی
silkiness خاصیت ابریشمی
silk pile پرز ابریشمی
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
smoker دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
solid angle زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
lifesaver عضودسته نجات غریق وامثال ان
ribbons نوار ضبط صوت وامثال ان
stringing نخ کشیدن برگهای توتون وامثال ان
ribbon نوار ضبط صوت وامثال ان
smokers دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
to rustle in silks جامه ابریشمی پوشیدن
to garb oneself in silk جامه ابریشمی پوشیدن
i have a silk rug Štoo یک قالیچه ابریشمی هم دارم
mantua نوعی پارچه ابریشمی
tie silk پارچه ابریشمی کراواتی
doily نوعی پارچه ابریشمی
doilies نوعی پارچه ابریشمی
brocade پارچه ابریشمی گل برجسته
chiffon نوعی پارچه ابریشمی
cotton or silk velvet مخمل نخی یا ابریشمی
velveteen مخمل نخی یا ابریشمی
we d. in silks ما کالای ابریشمی میفروشیم
d.s.c. سیم با دو روکش ابریشمی
double silk covered سیم با دو روکش ابریشمی
shiner ستاره کلاه ابریشمی
coats of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coat of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
pilot burner چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
torticollis کجی مادرزادی گردن گردن کجی
ninon پارچه نرم و مواج ابریشمی
tiffany پارچه توری ابریشمی نازک
rubber ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
rubbers ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
samite پارچه زربفت ابریشمی سنگین
bobbinet نوعی توری نخی یا ابریشمی
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
shantung پارچه ابریشمی خشن چینی
oxygen tents چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tent چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
smoking room اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
posts تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posted تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
proliferous بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
grosgrain پارچه ابریشمی خیلی محکم وکلفت
near silk ابریشمی که نزدیک بابریشم اصل است
slop غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
macedoine مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
silk hat کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
surah نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
raw silk ابریشم خام [ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
silkaline پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
guard حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
scopolamine ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
tulle پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
esquire عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
shot silk ابریشمی که چون از چند سوبدان نگاه کنندچند رنگ نشان میدهد
slot شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slots شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
scrim پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
processed silk ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
malines تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
millboard مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
paxwax پی گردن
nape پس گردن
napes پس گردن
restiff گردن کش
neck necessity گردن
crookneck گردن کج
mooic گردن
neck گردن
stiff-necked گردن کش
necks گردن
insubordinate گردن کش
lampas کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
paduasoy پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
stiff necked گردن کلفت
chases گردن توپ
neck cloth دستمال گردن
stoutness گردن کلفتی
necker chief دستمال گردن
chased گردن توپ
neckcloth دستمال گردن
necklet گردن پوش
ties دستمال گردن
narrow necked گردن باریک
chasing گردن توپ
long necked گردن دراز
stiff neck گردن خشک
cervical وابسته به گردن
handkerchiefs دستمال گردن
handkerchief دستمال گردن
stiff neck خشکی گردن
tie دستمال گردن
choker شال گردن
chokers شال گردن
necklet خز یا شال گردن
He came back downcast ( shamefacekly ) . با گردن کج بر گشت
beheading گردن زدن
restively گردن کشانه
restiveness گردن کشی
roughneck گردن کلفت
beheaded گردن زدن
neckerchief دستمال گردن
behead گردن زدن
neckerchiefs دستمال گردن
shawls دستمال گردن
refractorily گردن کشانه
beheads گردن زدن
chase گردن توپ
nip up اسکلبکا پس گردن
nucha پشت گردن
arrogant گردن فراز
arrogantly گردن فراز
hoodman blind گردن کلفت
pervicacious گردن کش سرسخت
dumpy گردن کلفت
shawl دستمال گردن
incrassate غلیظ گردن
nape پشت گردن
cervices پشت گردن
feed تغذیه گردن
decapitating گردن زدن
ruffians گردن کلفت
feeds تغذیه گردن
noddle پشت گردن
stodgy گردن کلفت
mufflers شال گردن
cervix پشت گردن
cervixes پشت گردن
ruffian گردن کلفت
napes پشت گردن
collars گردن بند
necklines گردن لباس
anadem گردن بند
neckline گردن لباس
ascot دستمال گردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com