English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
heptarchy حکومت هفت نفری
Search result with all words
duumvir شریک رتبه حکومت دو نفری
duumvirate حکومت دو نفری
tetrarchy یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
Other Matches
century عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
hagiarchy حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
czarism حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
technocracy حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracies حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracy حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracies حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy حکومت مطلق حکومت استبدادی
civicism اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
threesomes سه نفری
triumvier سه نفری
percapita نفری
triumvirates سه نفری
threesome سه نفری
triumvirate سه نفری
parleyed گفتگوی دو نفری
quintets پنج نفری
trio سه نفری سه تایی
threesome بازی سه نفری
single تنها یک نفری
tandem درشکه دو نفری
tandems درشکه دو نفری
dialogue مکالمهء دو نفری
duopoly انحصار دو نفری
quintet پنج نفری
folie a deux جنون دو نفری
trios سه نفری سه تایی
quintette پنج نفری
parleying گفتگوی دو نفری
parley گفتگوی دو نفری
parleys گفتگوی دو نفری
threesomes بازی سه نفری
dialogues مکالمهء دو نفری
decurion رئیس دسته ده نفری
counsels مشاوره دو نفری مشورت
percapita بقرار هر نفری هر راس
septet دسته هفت نفری
delire a quatre هذیان چهار نفری
morrice نوعی رقص شش نفری
monologue تک سخنگویی صحبت یک نفری
monologues تک سخنگویی صحبت یک نفری
morris نوعی رقص شش نفری
monolog تک سخنگویی صحبت یک نفری
pleiad دسته هفت نفری
stichomythia سوال وجواب در نفری
counselling مشاوره دو نفری مشورت
counselled مشاوره دو نفری مشورت
counseled مشاوره دو نفری مشورت
counsel مشاوره دو نفری مشورت
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
tarantella رقص تند دو نفری ایتالیایی
strength قدرت رزمی استعداد نفری
septette دسته هفت نفری هفتگانه
madrigals سرود عاشقانه چند نفری
madrigal سرود عاشقانه چند نفری
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
foursomes بازی گلف چهار نفری
foursome بازی گلف چهار نفری
roomette اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
heptarchic دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchical دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
ombre نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
omber نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
octet دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
squads گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
quadrilles نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrille نوعی بازی ورق چهار نفری
squad گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
rigadoon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigaudon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
string quartets ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
all but a few همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
government حکومت
raj حکومت
gynocracy حکومت زن
administrations حکومت
gynarchy حکومت زن
dominion حکومت
governments حکومت
administration حکومت
mobocracy حکومت رجاله ها
federal government حکومت متحده
fair arbitration حکومت عدل
enemy state حکومت دشمن
polities طرز حکومت
monarchies حکومت سلطنتی
governmentalism حکومت گرایی
gynaecocracy حکومت زنان
governorship حکومت حکمرانی
autocracy حکومت مستقل
autocracy حکومت مطلق
governorship استانداری حکومت
governor's seat حکومت نشین
gynecocracy حکومت نسوان
governance طرز حکومت
governable قابل حکومت
gerontocrasy حکومت پیران
nomocracy حکومت قانونی
gerontocracy حکومت سالخوردگان
caesarism حکومت امپراطوری
gynecocracy حکومت زنان
local government حکومت محلی
hierocracy حکومت روحانیون
constitutionalism حکومت مشروطه
constitutional government حکومت مشروطه
martial law حکومت نظامی
caesarism حکومت مطلقه
kakistocracy بدترین حکومت
autarchy حکومت استبدادی
autarky حکومت استبدادی
home rule حکومت ملی
home rule حکومت داخلی
coalition government حکومت ائتلافی
czarisme حکومت قیصری
military government حکومت نظامی
polity طرز حکومت
despotism حکومت مطلقه
gynocracy حکومت زنان
dyarchy حکومت دومجلسی
dyarchy حکومت دوپادشاه
hagiocrasy حکومت مقدسان
despotic rule حکومت استبدادی
despotic rule حکومت مطلقه
monarchy حکومت سلطنتی
police state حکومت پلیسی
police states حکومت پلیسی
mixed government حکومت مختلط
democratic government حکومت ملی
czarisme حکومت تزاری
central government حکومت مرکزی
rule حکومت سلطه
technocracies حکومت اربابان فن
the sabre حکومت نظامی
thearchy حکومت خدایان
theocracy حکومت مذهب
theocracies حکومت مذهب
theonomy حکومت خدایی
dictatorships حکومت استبدادی
dictatorship حکومت استبدادی
under the seway of تحت حکومت
thalassocracy حکومت بر دریاها
technocracy حکومت اربابان فن
condominium حکومت مشترک
rule حکومت کردن
governs حکومت کردن
governed حکومت کردن
govern حکومت کردن
sword law حکومت سرنیزه
condominiums حکومت مشترک
aristocracy حکومت اشرافی
regimen دسته حکومت
rTgimes طرز حکومت
regimes طرز حکومت
regime طرز حکومت
imperialism حکومت امپراتوری
regimens دسته حکومت
reign حکومت حکمفرمایی
aristocracies حکومت اشرافی
tyranny حکومت استبدادی
tyranny حکومت ستمگرانه
fascism حکومت فاشیستی
reigns حکومت حکمفرمایی
reigned حکومت حکمفرمایی
plutocracy حکومت توانگران
plutocracies حکومت اغنیاء
plutocracies حکومت توانگران
plutocracies حکومت دولتمندان
plutocracy حکومت اغنیاء
seat of government مقر حکومت
plutocracy حکومت دولتمندان
self goverment حکومت بر نفس
self goverment حکومت مستقل
presidential government حکومت جمهوری
misrule بد حکومت کردن
misruled بد حکومت کردن
misrules بد حکومت کردن
prelacy حکومت روحانی
plutocratic goverment حکومت دولتمندان
quirinal حکومت ایتالیا
parliamentarism حکومت پارلمانی
parliamentary government حکومت پارلمانی
sword law حکومت قلدری
governmentalist حکومت گرا
stratocracy حکومت نظامیان
misruling بد حکومت کردن
martial rule حکومت نظامی
statolatry حکومت پرستی
democracies حکومت ملی
plutartchy حکومت دولتمندان
democracy حکومت ملی
puppet government حکومت پوشالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com