Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
English
Persian
farm yard
حیاط مزرعه
farm-yard
حیاط مزرعه
Other Matches
corn field
مزرعه
patios
حیاط
close
حیاط
yards
حیاط
yard
حیاط
grounds
حیاط
plantation
مزرعه
plantations
مزرعه
court yard
حیاط
crofts
مزرعه
croft
مزرعه
curtilage
حیاط
court
حیاط
garth
حیاط
stead
مزرعه
farms
مزرعه
compounded
حیاط
compound
حیاط
courtyard
حیاط
courtyards
حیاط
patio
حیاط
farm
مزرعه
compounds
حیاط
farmed
مزرعه
cortile
حیاط اندرونی
dooryard
حیاط منزلdoorjamb
backhouse
حیاط پشت
collective farm
مزرعه اشتراکی
planter
صاحب مزرعه
planters
صاحب مزرعه
dry farm
مزرعه دیم
back house
حیاط خلوت
family farm
مزرعه خانوادگی
innyard
حیاط مسافرخانه
aula
پیش حیاط
aula
حیاط درونی
atrium
حیاط اصلی
schoolyards
حیاط مدرسه
schoolyard
حیاط مدرسه
hypaethron
حیاط باز
light ventilation area
حیاط خلوت
farm hands
کارگر مزرعه
farm hand
کارگر مزرعه
stock yard
حیاط طویله
light ventilation area
حیاط خلوت
cour d'honneur
حیاط اصلی
farmstead
مزرعه وابنیه ان
farmhand
کارگر مزرعه
farm yields
بازده مزرعه
homesteads
مزرعه رعیتی
churchyards
حیاط کلیسا
champing
قهرمان مزرعه
quirk
حیاط تغییرفکر
champed
قهرمان مزرعه
champ
قهرمان مزرعه
patios
حیاط خلوت
patio
حیاط خلوت
churchyard
حیاط کلیسا
farmers
مزرعه داران
yards
حیاط محوطه
yard
حیاط محوطه
back yards
حیاط خلوت
back yard
حیاط خلوت
quirks
حیاط تغییرفکر
compounds
عرصه حیاط
compounded
عرصه حیاط
compound
عرصه حیاط
champs
قهرمان مزرعه
barnyard
حیاط رعیتی
barnyard
حیاط انبار
paddy
مزرعه شالیکاری
paddies
مزرعه شالیکاری
farmyard
محوطه مزرعه
barnyards
حیاط رعیتی
barnyards
حیاط انبار
farmyards
محوطه مزرعه
homestead
مزرعه رعیتی
farming
مزرعه داری
ward
حیاط محوطه زندان
kibbutzim
مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutz
مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzes
مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
parvis
حیاط یا دیوارجلو کلیسا
outfield
مزرعه دور افتاده
farm yard
حیاط کشت زار
wards
حیاط محوطه زندان
poor farm
مزرعه اردوی کار
base court
حیاط بیرونی یاعقبی
outhouse
منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
outhouses
منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
barton
حیاط رعیتی صاحب ملک
farmstead
مزرعه و حوالی ان علاقجات رعیتی
woodyard
حیاط یا انبار الوار و هیزم
dairy farm
مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
light-well
[حیاط کوچک برای عبور نور]
pan-
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
communes
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
commune
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
ranches
مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
ranch
مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
pan
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
peristyle
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
communing
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
cavaedium
[پیش حیاط در خانه های رومی]
pans
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
quadrangles
حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
gin-rink
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-house
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
bailey
دیوار با حیاط خارجی قلعه ملوک الطوایفی
gingang
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-case
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
quadrangle
حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
death-lantern
[ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
Alhambra
تزئینات الحمرا
[در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
garden design
طرح باغی
[با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com