Dictiornary-Farsi | خارجی الحاقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
adventitious	خارجی الحاقی


Other Matches

positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
extension	الحاقی
supplemental	الحاقی
adjoint	الحاقی
accessional	الحاقی
adjunct	الحاقی
riders	الحاقی
adjunctive	الحاقی
appendant	الحاقی
adjuncts	الحاقی
extensions	الحاقی
rider	الحاقی
intromission	مواد الحاقی
paragogic	افزوده الحاقی
incorporative	الحاقی مشارکت
concatenation operator	عملگر الحاقی
postpositive	الحاقی و بی تکیه
joint	مشترک الحاقی
foreign exchange	پول خارجی ارز خارجی
outwork	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
riders	ماده یا بند الحاقی
rider	ماده یا بند الحاقی
paragoge	حرف یا هجای الحاقی
extension	تمدید قسمت الحاقی
shaft extension	قسمت الحاقی محوری
extensions	تمدید قسمت الحاقی
postpositive preposition	حرف اضافه الحاقی
suffixix	لفظ معنای الحاقی
adjuncts	فرع قسمت الحاقی
adjunct	فرع قسمت الحاقی
adjoint matrix	ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjunct matrix	ماتریس الحاقی [ریاضی]
postscript	یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postscripts	یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postposition	لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
wilson	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
concurrent jurisdiction	رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
riders	ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
rider	ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
fire coordination line	خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
external	خارجی
externals	خارجی
outer	خارجی
outward	خارجی
gringo	خارجی
gringos	خارجی
abextra	خارجی
extern	خارجی
exoteric	خارجی
exosphere	خارجی
exteriors	خارجی
exterior	خارجی
extraneous	خارجی
oversea	خارجی
outboard	خارجی
exotic	خارجی
foreign	خارجی
international line	خط خارجی
extras	خارجی
peripheral	خارجی
exogenous	خارجی
outsides	خارجی
outside	خارجی
outsiders	خارجی
outsider	خارجی
extra	خارجی
extra-	خارجی
alien	خارجی
aliens	خارجی
actine	قسمت خارجی
acrotic	بیرونی خارجی
outside power	جریان خارجی
external force	نیروی خارجی
outside diameter	قطر خارجی
outside cause	علت خارجی
outside caliper	کولیس خارجی
foreign exchange	پول خارجی
foreign exchange	تعویض خارجی
foreign aid	کمک خارجی
outside view	منظره خارجی
foreign bill	برات خارجی
outside view	نمای خارجی
landfall	بویه خارجی
landfalls	بویه خارجی
impurity	اتم خارجی
foreign exchange	ارز خارجی
outness	کیفیت خارجی
exterior varnish	جلای خارجی
negative externalities	زیانهای خارجی
concrete object	عین خارجی
external command	فرمان خارجی
exterior varnish	لاک خارجی
foreign deposit	سپرده خارجی
external armature	ارمیچر خارجی
external benefits	فواید خارجی
exterior ballistics	بالیستیک خارجی
load curve	خم بار خارجی
immission	انتشار خارجی
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
foreign particle	جسم خارجی
exosphere	قسمت خارجی جو
foreign loan	وام خارجی
ectoparasite	انگل خارجی
imbody	صورت خارجی
foreign law	حقوق خارجی
external circuit	مدار خارجی
external combustion	احتراق خارجی
outer planets	سیارات خارجی
foreign currencies	پولهای خارجی
external delay	تاخیر خارجی
alien enemy	دشمن خارجی
face	نمای خارجی
faces	نمای خارجی
external docuhentation	مستندات خارجی
angle of emergence	زاویه خارجی
arris	زاویه خارجی
outboard profile	نیمرخ خارجی
outer connection	اتصال خارجی
outer wall	دیوار خارجی
external control	کنترل خارجی
outer fix	رمپ خارجی
external cost	هزینه خارجی
foreign currency	ارز خارجی
foreign policy	سیاست خارجی
external interrupt	وقفه خارجی
externalization	خارجی کردن
extrinsic factor	عامل خارجی
foreign trade	بازرگانی خارجی
incarnation	صورت خارجی
incarnations	صورت خارجی
externalizing	خارجی کردن
superior planets	سیارههای خارجی
load	بار خارجی
loads	بار خارجی
slough	پوسته خارجی
superior conjunction	مقارنه خارجی
external symbol	علامت خارجی
spillover effects	اثرات خارجی
external store	انباره خارجی
spillover costs	هزینههای خارجی
foreign exchange	مبادله خارجی
externalizes	خارجی کردن
extrinsic	بیرونی خارجی
foreign trade	تجارت خارجی
externalities	اثرات خارجی
strange	خارجی غریبه
strangest	خارجی غریبه
facade	نمای خارجی
facades	نمای خارجی
fanades	نمای خارجی
facade	نمای خارجی
externalities	پی امدهای خارجی
external variable	متغیر خارجی
external transaction	معاملات خارجی
external thread	دنده خارجی
apophyge	منحنی خارجی
apophysis	منحنی خارجی
apothesis	منحنی خارجی
exteroceptive	محرک خارجی
external storage	حافظه خارجی
external operation	عملیات خارجی
external menory	حافظه خارجی
external memory	حافظه خارجی
externalising	خارجی کردن
externalises	خارجی کردن
overseas trade	معاملات خارجی
overseas agent	نماینده خارجی
externalised	خارجی کردن
outwork	سنگر خارجی
outward opening	دهانه خارجی
spillover benefits	منافع خارجی
foreign national	تبعه خارجی
foreign national	ملیت خارجی
external load	بار خارجی
external label	برچسب خارجی
external pressure	فشار خارجی
external reference	مرجع خارجی
external reference	ارجاع خارجی
externalized	خارجی کردن
external sort	جورکردن خارجی
external storage	انباره خارجی
renvoi	تبعیدشخص خارجی
guests	انگل خارجی
externalize	خارجی کردن
external reperence	ارجاع خارجی
foreign reserves	ذخائر خارجی
external security	امنیت خارجی
guest	انگل خارجی
foreign policy	خط مشی عمل خارجی
foreign aid program	برنامه کمک خارجی
exocrine	غدهء مترشحهء خارجی
exoskeleton	استخوان بندی خارجی
fellyfelloe	طوقه خارجی چرخ
external economies	صرفه جوئیهای خارجی