English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
rooming house خانه دارای اپارتمان واتاقهای مبله کرایهای
rooming houses خانه دارای اپارتمان واتاقهای مبله کرایهای
Other Matches
furnishing مبله کردن
furnishes مبله کردن
furnish مبله کردن
dwellings اپارتمان
flattest اپارتمان
apartment اپارتمان
apartments اپارتمان
dwelling اپارتمان
flat اپارتمان
conductitious کرایهای
on hire کرایهای
dwelling construction اپارتمان سازی
flat دشت اپارتمان
tenements مستغلات اپارتمان
tenement مستغلات اپارتمان
flattest دشت اپارتمان
hach اسب کرایهای
hackney carriage درشکه کرایهای
jitney اتومبیل کرایهای
hack اسب کرایهای
hippocratism جاره کرایهای
hacks اسب کرایهای
hacked اسب کرایهای
suites رشته مسلسل اپارتمان
suite رشته مسلسل اپارتمان
hach درشکه کرایهای زحمت
hackman راننده درشکه کرایهای
hackney man راننده درشکه کرایهای
hackney boat کرجی یاکشتی کرایهای
chambers اپارتمان در اطاق قرار دادن
chamber اپارتمان در اطاق قرار دادن
lodging محل سکونت اطاق کرایهای
lodgings محل سکونت اطاق کرایهای
fly man راننده درشکه تک اسبه کرایهای
partitions اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partition اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
privilege cab درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
the taxis are on their rank اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
primage اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
double-fronted خانه دو در
door to door خانه به خانه
cloisonne خانه خانه
tersellated خانه خانه
lar خانه
houseroom جا در خانه
lares خانه
cellulated خانه خانه
materfamilias زن خانه
pied-a-terre خانه
door-to-door خانه به خانه
alveolate خانه خانه
roommates هم خانه
houseless بی خانه
sockets خانه
lodges خانه
lodge خانه
lodged خانه
her house خانه اش
roommate هم خانه
furnace house خانه
unsheltered <adj.> بی خانه
home خانه
her house خانه ان زن
i was under his roof در خانه
socket خانه
shacks خانه
shack خانه
pieds-a-terre خانه
homes خانه
within doors در خانه
rooms خانه
domicile خانه
domiciles خانه
dwelling خانه
cells خانه
honeycomb خانه خانه
quarterage خانه
dwellings خانه
room خانه
checkered خانه خانه
pigeon-hole خانه
house خانه
pigeon hole خانه
cellular خانه خانه
housed خانه
housing خانه ها
honeycombs خانه خانه
cell خانه
houses خانه
pigeon-holes خانه
pinacotheca نگار خانه
pigeonhole خانه قفسه
homemaker خانه دار
houseman اهل خانه
homely مثل خانه
photographer's studio عکاس خانه
housewifely خانه دار
roof بام خانه
pesthouse خسته خانه
housewifery خانه دار
manageresses زن خانه دار
manageress زن خانه دار
housekeepers خانه دار
pump house تلمبه خانه
house agent دلال خانه
maisonettes خانه کوچک
house top بام خانه
house to get خانه اجارهای
house to let خانه اجارهای
roofs بام خانه
house work خانه داری
household art فن اداره خانه
pumping station تلمبه خانه
squaring خانه شطرنج
villa خانه ییلاقی
poor house مسکین خانه
villas خانه ییلاقی
poor house گدا خانه
houseman مرد خانه
housing خانه سازی
lupanar جنده خانه
lupanar فاحشه خانه
luft خانه فرار
orphon a یتیم خانه
maisonette خانه کوچک
dispensary نقاهت خانه
panel house جنده خانه
domatophobia خانه هراسی
landlouper خانه بدوش
grange خانه ابرومندرعیتی
majordomo بزرگتر خانه
mansion house خانه ارباب
dispensaries نقاهت خانه
onstead خانه رعیتی
notbility خانه داری
onstead خانه با متعلقات
opposite the house روبروی خانه
opposite the house مقابل خانه
mistress of the house بانوی خانه
opposite to the house روبروی خانه
materfamilias بانوی خانه
materfamilas بانوی خانه
orphan asylum یتیم خانه
grange خانه ییلاقی
granges خانه ابرومندرعیتی
householders خانه دار
household مستخدمین خانه
householders مالک خانه
housekeeper خانه دار
insectary حشره خانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com