Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
economic unit	خانوار شرکت
Other Matches
family	خانوار
households	خانوار
household	خانوار
families	خانوار
family expenditure	هزینه خانوار
family budget	بودجه خانوار
household budget	بودجه خانوار
household expenditure	هزینه خانوار
letterhead	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation	شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company	شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
international finance corporation	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company	شرکت مادر شرکت مرکزی
private	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource	به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
components	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless	شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group	شرکت سهامی [شرکت]
body corporate	شرکت شرکت سهامی
army component	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command	قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
company	شرکت
houses	شرکت
concerns	شرکت
cahoot	شرکت
enterprise	شرکت
companies	شرکت
participation	شرکت
corporation	شرکت
house	شرکت
consociation	شرکت
housed	شرکت
corporations	شرکت
enterprises	شرکت
partnerships	شرکت
partnership	شرکت
concern	شرکت
business	شرکت
EIS	ول شرکت
businesses	شرکت
associations	شرکت
firmer	شرکت
hand	شرکت
incorporation	شرکت
fellowsh	شرکت
firms	شرکت
association	شرکت
firmest	شرکت
handing	شرکت
contribution	شرکت
contributions	شرکت
firm	شرکت
holding company	شرکت مرکزی
holding company	شرکت مالک
unlimited liability company	شرکت تضامنی
insurance company	شرکت بیمه
intel corporation	شرکت اینتل
joint-stock company	شرکت سهامی
house flag	پرچم شرکت
corporatism	شرکت گرایی
acting company	شرکت عامل
airline	شرکت هواپیمایی
affiliated company	شرکت وابسته
participating	شرکت کننده
trading company	شرکت تجارتی
to sit out	شرکت نداشتن در
memorandom of association	اساسنامه شرکت
C.O	مخفف شرکت
aiding and abetting	شرکت در جرم
voluntary partnership	شرکت اختیاری
joint-stock companies	شرکت سهامی
private enterprise	شرکت خصوصی
principals	شرکت اصلی
principal	شرکت اصلی
winding up	انحلال شرکت
partook	شرکت کردن
contributing	شرکت کردن
contributes	شرکت کردن
contributed	شرکت کردن
contribute	شرکت کردن
stand-ins	شرکت کردن
play ball with someone <idiom>	شرکت منصفانه
sit in on <idiom>	شرکت درجلسه
society	شرکت کمیته
societies	شرکت کمیته
subsidiary	شرکت تابعه
subsidiaries	شرکت تابعه
invalidation of company	بطلان شرکت
inveluntary partnership	شرکت قهری
airlines	شرکت هواپیمایی
joint stock company	شرکت سهامی
stand-in	شرکت کردن
ncr corporation	شرکت NCR
datapro	یک شرکت تحقیقاتی
participable	شرکت کردنی
participable	شرکت بردار
participative	شرکت کننده
corporativism	شرکت گرایی
corporately	بصورت شرکت
private company	شرکت خصوصی
corporate appraisal	ارزیابی شرکت
cooperative society	شرکت تعاونی
mutual company	شرکت تعاونی
cooperative company	شرکت تعاونی
dissolution of a company	انحلال شرکت
winding up of a company	انحلال شرکت
pall bearer	شرکت میکند
microsoft corporation	شرکت مایکروسافت
parcenary	شرکت در ارث
parcenary	شرکت مشاع
employer's liability insurance company	شرکت بیمه
electric company	شرکت برق
parent company	شرکت مادر
joint stock	شرکت سهامی
memorandum of association	اساسنامه شرکت
parent company	شرکت اصلی
general partnership	شرکت تضامنی
doctor to the company	پزشک شرکت
dissolution of partner ship	فسخ شرکت
cooperative	شرکت تعاونی
private corporation	شرکت خصوصی
compulsory partnership	شرکت قهری
sit out	شرکت نداشتن در
stock company	شرکت سهامی
subsidiary company	شرکت فرعی
branch of a company	شعبه شرکت
take a hand at	شرکت کردن در
tandy corporation	شرکت Tandy
associativity	شرکت پذیری
associative	شرکت پذیر
associated company	شرکت وابسته
artieles of association	شرکت ناور
articles of assosiation	اساسنامه شرکت
article of association	اساسنامه شرکت
article of a company	اساسنامه شرکت
shipping company	شرکت کشتیرانی
go into	شرکت کردن در
certificate of incorporation	شرکت نامه
giant corporation	شرکت بزرگ
company union	اتحادیه شرکت
company secretary	منشی شرکت
proportional liability partnership	شرکت نسبی
company seal	مهر شرکت
company network	شبکه شرکت
company law	قوانین شرکت
proprietary company	شرکت خصوصی
commercial firm	شرکت تجارتی
commercial company	شرکت تجاری
shipping agent	شرکت حمل
civil partnership	شرکت مدنی
champerty	شرکت در دعوا
to play at	شرکت کردن در
stand in	شرکت کردن
partakes	شرکت کردن
partaken	شرکت کردن
partake	شرکت کردن
entrepreneurs	موسس شرکت
entrepreneur	موسس شرکت
founders	موسس شرکت
partaking	شرکت کردن
foundered	موسس شرکت
contributors	شرکت کننده
contributor	شرکت کننده
foundering	موسس شرکت
managers	یس بخش در شرکت
founder	موسس شرکت
partnerships	شرکت تضامنی
equities	حق صاحبان شرکت
unity	وحدت شرکت
assist	شرکت جستن
assisting	شرکت جستن
assists	شرکت جستن
corporations	شرکت سهامی
equity	حق صاحبان شرکت
partnership	شرکت تضامنی
to take part [in]	شرکت داشتن [در]
businesses	شرکت تجاری
business	شرکت تجاری
entry	شرکت کننده
liquidation	تصفیه شرکت
corporation	شرکت سهامی
accession	شرکت در مالکیت
share [in]	شرکت [سهم] [در]
participation	شرکت کردن
participated	شرکت کردن
assisted	شرکت جستن
participation	شرکت در جرم
participates	شرکت کردن
a stand-alone company	یک شرکت مستقل
complicity	شرکت در جرم
participate	شرکت کردن
participants	شرکت کننده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com