English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English Persian
pan خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan- خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pans خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
Other Matches
oceanus خدای دریا خدای اقیانوس
local color رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
biota زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
warrens جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
thremmatology علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
warren جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
fleece پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleecing پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleeces پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
life cycle مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
sere تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
paleozoology شعبهای از دیرین شناسی که باسنگواره ها وجانوران فسیل شده سروکار دارند
asclepius خدای طب
croft مزرعه
plantation مزرعه
plantations مزرعه
stead مزرعه
crofts مزرعه
corn field مزرعه
farmed مزرعه
farm مزرعه
farms مزرعه
the invisible خدای نادیده
god the father خدای پدر
titan خدای خورشید
ares خدای جنگ
godling خدای کوچک
poseidon خدای دریا
odin خدای خدایان
aeolian خدای بادها
neptune خدای دریاها
lar n خدای خانگی
thank god سپاس خدای را
titans خدای خورشید
my goodness (my God) <idiom> اوه خدای من
the supreme being خدای تعالی
parcae سه خدای سرنوشت
the supreme خدای بزرگ
the supreme خدای تعالی
the ever lasting خدای سرمد
the almighty god خدای قادرمطلق
the a of days خدای ازلی
the infinite god خدای سرمد
farm yard حیاط مزرعه
farmhand کارگر مزرعه
farmstead مزرعه وابنیه ان
farm yields بازده مزرعه
farm hands کارگر مزرعه
farm-yard حیاط مزرعه
farm hand کارگر مزرعه
family farm مزرعه خانوادگی
dry farm مزرعه دیم
planters صاحب مزرعه
planter صاحب مزرعه
champ قهرمان مزرعه
champed قهرمان مزرعه
homesteads مزرعه رعیتی
homestead مزرعه رعیتی
farmyards محوطه مزرعه
farmyard محوطه مزرعه
farming مزرعه داری
champing قهرمان مزرعه
champs قهرمان مزرعه
paddy مزرعه شالیکاری
farmers مزرعه داران
paddies مزرعه شالیکاری
collective farm مزرعه اشتراکی
satrun خدای بذر کاری
hymen خدای عروسی ونکاح
the ever lasting fod خدای ازلی و ابدی
mars بهرام خدای جنگ
pluto خدای عالم اسفل
idol خدای دروغی مجسمه
hymens خدای عروسی ونکاح
latri پرستش خدای برحق
jahweh یهو خدای یهود
He is a pastmaster at it . خدای اینکار است
monotheism اعتقاد به خدای واحد
kibbutzim مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzes مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
poor farm مزرعه اردوی کار
kibbutz مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
outfield مزرعه دور افتاده
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
trinity معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
uranus خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
Jehovah یهو خدای بنی اسرائیل
woden "ادین " خدای روز چهارشنبه
valhalla سالن پذیرایی خدای اودین
sun disk صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
ra خدای افتاب مصریان قدیم
hermes خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
hephaestus خدای اتش وفلز کاریhipster
jhvh یهوه خدای قوم یهود
saturnalia جشن خدای زحل عیاشی
minerva صنایع یدی خدای پزشکی
farmstead مزرعه و حوالی ان علاقجات رعیتی
dairy farm مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
hennery مزرعه یا محل پرورش مرغ
proteus خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
incarnationist کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
apollo خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
dionysus >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
priapus خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
parthenon پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
ranch مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
communing مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communes مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
commune مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
ranches مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
satyric وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
bacchic ornament [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
gingang [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-case [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-house [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-rink [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
bacchic وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
Trinity سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
kalki نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
siva خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com