Dictiornary-Farsi | خدمات جنبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 155 (8 milliseconds)

English	Persian
auxiliary service	خدمات جنبی


Search result with all words

aids to trade	خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
cross servicing	خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
Other Matches

special services	یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
bypassing	جنبی
bypass	جنبی
bypassed	جنبی
bypasses	جنبی
laterad	جنبی
lateral	جنبی
circumferential	جنبی
sideways	جنبی
hypokinesis	کم جنبی
margins	جنبی
margin	جنبی
next door [to] <adv.>	جنبی
peripheral	جنبی
off hand game	بازی جنبی
bradykinesis	کند جنبی
side effects	اثرات جنبی
side view	نمای جنبی
peripheral driver	محرک جنبی
by product	محصول جنبی
margin cost	هزینه جنبی
collateral heirs	وراث جنبی
peripheral equipment	تجهیزات جنبی
photokinesis	نور جنبی
peripheral device	دستگاه جنبی
coproduct	فراورده جنبی
peripheral unit	واحد جنبی
racking stress	تنش جنبی
peripheral processor	پردازشگر جنبی
by-products	فراورده جنبی
bypasses	مسیر جنبی
immediately next door <adv.>	همین جنبی
bypass	مسیر جنبی
slow motion	کند جنبی
lateral	جنبی جناحی
bypassed	مسیر جنبی
bypassing	مسیر جنبی
adjunctive therapy	درمان جنبی
next	پهلویی جنبی
by-product	فراورده جنبی
byways	کار یا فعالیت جنبی
peripheral controller	کنترل کننده جنبی
byway	کار یا فعالیت جنبی
peripheral control unit	واحد کنترل جنبی
yawed	حرکت جنبی قایق
yaw	حرکت جنبی قایق
ultromotivy	جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
unbundled	خدمات
services	خدمات
public services	خدمات عمومی
personnel services	خدمات پرسنلی
personnel services	خدمات کارمندی
loyal services	خدمات صادقانه
postal services	خدمات پستی
medical service	خدمات پزشکی
mail services	خدمات پستی
medical services	خدمات پزشکی
service company	گروهان خدمات
welfare services	خدمات رفاهی
we owe him for his services	خدمات او هستم
signal services	خدمات مخابراتی
sister services	خدمات وابسته
urban servitudes	خدمات شهری
special services	خدمات مخصوص
service unit	یکان خدمات
service support	پشتیبانی خدمات
service department	قسمت خدمات
service department	بخش خدمات
service force	یکان خدمات
service industry	صنعت خدمات
service passport	پاسپورت خدمات
service sector	بخش خدمات
social service	خدمات اجتماعی
service squadron	گروه خدمات
technical services	خدمات فنی
field service	خدمات پایکار
field service	خدمات رزمی
Civil Service	خدمات اجتماعی
field exercise	خدمات صحرایی
field duty	خدمات رزمی
Civil Service	خدمات کشوری
civil	خدمات شهری
civil defence service	خدمات کشوری
crypto service	خدمات رمز
civil services	خدمات دولتی
computer utility	خدمات کامپیوتری
goods and services	کالاها و خدمات
health services	خدمات بهداشتی
social work	خدمات اجتماعی
joint services	خدمات مشترک
information service	خدمات اطلاعات
common user	خدمات عمومی
advisory services	خدمات مشورتی
administrative services	خدمات اداری
services	خدمات سرویسها
hospital benefit	خدمات بیمارستانی
social services	خدمات اجتماعی
complimentary supply	خدمات یا کلاهای مجانی
combat service support	پشتیبانی خدمات رزمی
bunched income	درامد خدمات شخصی
agricultural extension services	خدمات ترویج کشاورزی
beach group	گروه خدمات ساحلی
obliging	حاضر خدمات مهربان
port auxiliary service	یگان خدمات بندری
railroad service	خدمات راه اهن
war service chevron	علامت خدمات جنگی
service squadron	قسمت خدمات دریای
i am satisfied with his servic	از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
exchange services	خدمات فروشگاهی فروشگاهها
computer serrices company	شرکت خدمات کامپیوتری
public utilities	خدمات عمومی مانند اب
remote computing services	خدمات محاسباتی از راه دور
accessorial services	خدمات بارگیری و تخلیه بار
acquisition authority	اعتبار خرید کالاو خدمات
welfare	رعایت کردن خدمات اجتماعی
home service	خدمات فروش در داخل کشور
hospitalization	پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
giros	خدمات بانکی اداره پست
giro	خدمات بانکی اداره پست
terminal service company	گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
ordnance service	خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
beach unit	یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
environmental services	دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
service chevron	علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing	دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
welfare state	دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
procurement	تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
casualty control book	دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
the source	خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
triage	سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
cam	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty	انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
cams	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
service	منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced	منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
legion ofholour	نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
performance monitor	برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
veil of money	نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack	کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
equation of exchange	متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
beach group	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
polemarch	سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
retaining fee	وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station	ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
aircraft cross servicing	سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
Tahmasb	شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
cost fraction	نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
health services	خدمات بهداری قسمتهای بهداری
airlift service	سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
channel airlift	سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
central postal directory	دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
staging unit	یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری