English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (22 milliseconds)
English Persian
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
Search result with all words
redirect حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
Other Matches
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
redirects فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirecting فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirect فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
symbolic i/o assignment نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
adc وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
i/o محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
devices کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
analogue ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogues ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
scratchpad حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
i/o پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
icos System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
propagation delay 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
recode کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letter نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
i/o ورودی-خروجی
input output ورودی خروجی
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
cpu باس ورودی / خروجی
input output device دستگاه ورودی و خروجی
input output channel کانال ورودی- خروجی
input output control کنترل ورودی- خروجی
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
simultaneous input/output ورودی و خروجی همزمان
i/o processor پردازنده ورودی و خروجی
i/o channel کانال ورودی و خروجی
microcontroller پورت ورودی /خروجی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
serial input\output ورودی و خروجی سری
i/o bound محدود به ورودی خروجی
central واحد ورودی و خروجی
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
input output procedure رویه ورودی- خروجی
input output unit واحد ورودی- خروجی
input output symbol علامت ورودی- خروجی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
input output system سیستم ورودی- خروجی
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
architecture حافظه و وسایل ورودی / خروجی
input output redirection تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
input output control system سیستم کنترل ورودی-خروجی
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
iocs سیستم کنترل ورودی- خروجی
interfaces که شامل : کانال ورودی /خروجی
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
basic input output system سیستم ورودی و خروجی پایه
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
remotest وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
programmed i/o ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
microsoft ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
amplification نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
bios سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
remoter وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remote وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
registers ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
paralleled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallelled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
tidal prism اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
registering ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
input/output module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I [O] request [IORQ] درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallelling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
operation عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
gigo اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interfaces پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
and پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
i/o انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
nonlinear مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
analogue دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
compound مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
analogues دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analog دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
images دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
gates زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
processes ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
one element تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
circulating ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
process ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
joysticks با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
mux مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
joystick با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
MBR ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
multiplexor مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
microprocessors متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
gates دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
denials تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
devices برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
regulate منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
regulated منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulates منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
input output bound شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود
denial تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
regulating منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
distort معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
i/o مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
microprocessor متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
distorts معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
interfaces مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
neither nor function تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
NOR function = تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
joint denial تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
PCU وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
identities دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com