English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
poppy head خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
Other Matches
nosegay گلدسته
lantern گلدسته
lanterns گلدسته
dress circle صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
to reseat a theatre صندلیهای تازه برای تماشاخانهای فراهم کردن
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
poppies خشخاش
popy head خشخاش
poppy خشخاش
corn rose گل خشخاش
red weed گل خشخاش
diacodion شربت خشخاش
headache خشخاش وحشی
headaches خشخاش وحشی
corn flower گل خشخاش شقایق
toothing plane رنده خشخاش
poppied اراسته به خشخاش
popied خشخاش دار
bleacher صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
papaverous دارای خواص خشخاش
papaverous خشخاش وار کوکناری
hairsplitting مته به خشخاش گذاری
copse خشخاش بستانی شقایق
nitpicking مته به خشخاش گذاری
copses خشخاش بستانی شقایق
iceland poppy انواع خشخاش مزروعی چندساله
don't split hairs this much <idiom> خیلی مته روی خشخاش نگذارید
kirk کلیسا
bethel کلیسا
stair towers turrets کلیسا
church کلیسا
churches کلیسا
churchgoer کلیسا رو
churchgoers کلیسا رو
ostiary دربان کلیسا
camarin معبد در کلیسا
churchyard حصار کلیسا
churchman نگهبان کلیسا
churchyard حیاط کلیسا
churchyards حصار کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
chancel محراب کلیسا
ecclesiastical منسوب به کلیسا
croude سرداب کلیسا
ambulacrum صحن کلیسا
presbyter شیخ کلیسا
steeple برج کلیسا
undercroft اتاق کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
steeples مناره کلیسا
tympanon جبهه کلیسا
tympan جبهه کلیسا
crypt سرداب کلیسا
territoriality کلیسا سالاری
territorialism کلیسا سالاری
blind storey تریبون کلیسا
steeples برج کلیسا
crypts سرداب کلیسا
churchmen نگهبان کلیسا
nave portal مدخل کلیسا
churchly مربوط به کلیسا
kirk به کلیسا رفتن
naves رواق کلیسا
nave رواق کلیسا
transepts جناح کلیسا
transepts بازویی کلیسا
transept جناح کلیسا
transept بازویی کلیسا
god's acre محوطه کلیسا
facing the church روبروی کلیسا
congregations حضاردر کلیسا
chapelry حوزه کلیسا
congregation حضاردر کلیسا
steeple مناره کلیسا
kirkman عضو کلیسا
croud سرداب کلیسا
sexton خادم کلیسا
lay reader قاری کلیسا
crowd سرداب کلیسا
sextons خادم کلیسا
crowde سرداب کلیسا
double church کلیسا دو طبقه
Ecclesilogy کلیسا شناسی
church warden متصدی دارایی کلیسا
chanter سرود خوان کلیسا
crossing tower برج تقاطع در کلیسا
lay clerk سرود خوان کلیسا
tazza سنگاب بزرگ کلیسا
narthex ایوان غربی کلیسا
parament تزئینات اویختنی کلیسا
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
almonry صدقه خانه کلیسا
narthex هشتی ورودی کلیسا
pastorium مقر شبان کلیسا
pastorate مقام شبانی کلیسا
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
campanile برج کلیسا منار
the church e. سازمان قانونی کلیسا
campanile محل ناقوس کلیسا
belfry برج ناقوس کلیسا
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
back-aisle راهرو پشت کلیسا
chancelor جداره مشبک [کلیسا]
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
belfries برج ناقوس کلیسا
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
Deans رئیس کلیسا یادانشکده
Dean رئیس کلیسا یادانشکده
chancel-arch قوسی شبستان کلیسا
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
helm [تاج مخروطی کلیسا]
ante-church پیش ناو کلیسا
esonarthex [هشتی ورودی کلیسا]
altar-table میز مقدس در کلیسا
spires تاجک مخروطی کلیسا
spire تاجک مخروطی کلیسا
banning اعلان ازدواج در کلیسا
bans اعلان ازدواج در کلیسا
epi [مناره مخروطی کلیسا]
ban اعلان ازدواج در کلیسا
piscina حوض شنا سنگاب کلیسا
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
impropriator تفریط کننده دارایی کلیسا
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
deambulatory [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
hagioscope [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
beadle مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
bema [بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
choir loft جای مخصوص خواندن کلیسا
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
mustered ارایش صف
mustering ارایش صف
musters ارایش صف
arramgement ارایش
attack pattern ارایش تک
fleuron ارایش گل
habiliment ارایش
garnishment ارایش
atactic بی ارایش
arrangment ارایش
flower piece ارایش گل
muster ارایش صف
layout ارایش
arrangements ارایش
composition ارایش
layouts ارایش
dressings ارایش
dressing ارایش
compositions ارایش
arrangement ارایش
adorning ارایش
head piece ارایش
finery ارایش
headdresses ارایش سر
ornamentation ارایش
parergon ارایش
coiffure ارایش مو
headdress ارایش سر
formation ارایش
scissoring ارایش
attire ارایش
syndiotactic هم ارایش
decor ارایش
hairdressing ارایش مو
toiletry ارایش
head-dresses ارایش سر
mounting ارایش
coiffures ارایش مو
toilette ارایش
embellishment ارایش
embellishments ارایش
grooming ارایش
isotatic تک ارایش
inornate بی ارایش
inflorescence ارایش
head tire ارایش مو
make up ارایش
toilets ارایش
toilet ارایش
mountings ارایش
sacristan متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
agape غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا [دین]
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
chancel-screen [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
mninster دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
lichgate طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com