English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (7 milliseconds)
English Persian
tartufe خشکه مقدس
tartuffe خشکه مقدس
moralistic خشکه مقدس
Search result with all words
religiosity خشکه مقدس بودن
Other Matches
halidom چیز مقدس جای مقدس
hardened steel خشکه
board wages جیره خشکه
deadweight وزن خشکه
dead weights وزن خشکه
cast steel فولاد خشکه
dry river bed خشکه رود
dead weight وزن خشکه
dry laid masonry بنائی خشکه چین
dry stone drain زهکش خشکه چینی
french drain زهکش خشکه چینی
dry stone lining روکش خشکه چینی
dry stone pitching سنگفرش خشکه چینی
dry laid masonry فکافته خشکه چینی
dry stone pitching فکافته خشکه چینی
dry mansory [دیوار سنگی خشکه چین]
dry cooper سازنده چلیک برای خشکه بار
broch [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
hallowed مقدس
saints مقدس
saint مقدس
sacrosanct مقدس
saintly مقدس
sanctimonious مقدس
prayerful مقدس
venerable مقدس
numinous مقدس
inviolable مقدس
holy مقدس
holiest مقدس
heavenly minded مقدس
sacred مقدس
holier مقدس
sanctified مقدس
halidome چیز مقدس
hallow مقدس کردن
hagiology ادبیات مقدس
Mashhad هر مقدس مشهد
halidome جای مقدس
holily بطور مقدس
sanctified airs مقدس نمایی
sanctimony مقدس نمایی
Holy Week هفتهی مقدس
st.michael پطرس مقدس
stoup قدح اب مقدس
tartufe مقدس ریایی
tartuffe مقدس ریایی
the holy کتاب مقدس
sancify مقدس شمردن
sacred places جاهای مقدس
holy legislator شارع مقدس
holyday روز مقدس
sanctimoniousness مقدس نمایی
the Holy Trinity تثلیت مقدس
SS مخفف مقدس
Holy Weeks هفتهی مقدس
sacred books کتابهای مقدس
St مخفف مقدس
Holly Sepulchre مقبره مقدس
Holy Writ کتاب مقدس
relic اثار مقدس
sanctuary جایگاه مقدس
shrine جای مقدس
saints مقدس شمردن
saint مقدس شمردن
shrines جای مقدس
sanctuaries جایگاه مقدس
scriptures کتاب مقدس
relics اثار مقدس
scripture کتاب مقدس
sanctimonious مقدس نما
innocent مبرا مقدس
dedication cross صلیب مقدس
fiesta روز مقدس
fiestas روز مقدس
Holy Father پدر مقدس
postil تفسیر کتاب مقدس
pali زبان مقدس بودائیان
pontify خودرا مقدس نمودن
sacredly بطور مقدس یا محترم
sanctum قدس جایگاه مقدس
biblical وابسته به کتاب مقدس
biblical مطابق کتاب مقدس
mitzvah حکم کتاب مقدس
mitsvot حکم کتاب مقدس
hermeneutic ایین تفسیرکتاب مقدس
bibliolatry پرستش کتاب مقدس
it say in the bible that در کتاب مقدس میگوید
altar-table میز مقدس در کلیسا
guaiacum عودالانبیاء درخت مقدس
anointment تقدیس با روغن مقدس
buretto تنگ مخصوص شراب مقدس
buret تنگ مخصوص شراب مقدس
veda کتاب مقدس باستانی هند
to مادریک کلمه مقدس است
apis گاو مقدس مصریان قدیم
scriptural مطابق متن کتاب مقدس
vedic وابسته به وداکتاب مقدس هندو
hermeneutics علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
midrash تفسیر کتاب مقدس یهود
martinmas جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
lignum vitae درخت مقدس خشب الانبیاء
People of the Book پیروان کتاب مقدس [ دین]
it is said in the bible that در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
bibles بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
bible بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
zion کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
lector قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
enshrine ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
revised version ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
i saw this p in the scripture این فقره را در کتاب مقدس دیدم
biblicism پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
it say in the bible that درکتاب مقدس گفته شده است
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
reliquary فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
franciscan وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
lower criticism انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
reliquaries فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
paradigms ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
scripturalism اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
paradigm ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
futurism اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
pierian spring الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
grey friar عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
inspirationist کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
bible کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bibles کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
fundamentalist کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
blue laws قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
blue law قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
methuselah " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
patron saints امام یا شخص مقدس حامی شخص
patron saint امام یا شخص مقدس حامی شخص
hagiology تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com