English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
contours خطوط تراز زمین
Other Matches
contours خطوط تراز یا منحنیهای تراز
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
line of communications خطوط ارتباطی زمین
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
ground level تراز زمین
graticule خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
natural ground level تراز زمین طبیعی
original ground level تراز زمین طبیعی
ground plan نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
ground plans نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
hypsometry پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
yard line خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard marker خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
isobars خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
isohaline خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
coragne line خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
levelled تراز کردن تراز
levels تراز کردن تراز
leveled تراز کردن تراز
level تراز کردن تراز
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
cotidal lines خطوط هم مد
trick خطوط
tricked خطوط
tricking خطوط
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
spectral lines خطوط طیفی
curvature lines خطوط منحنی
dark lines خطوط تاریک
equipotential lines خطوط هم پتانسیل
symmetry lines خطوط تقارن
stream lines خطوط جریان
curvature lines خطوط مدور
street railway خطوط تراموا
cotidal lines خطوط مدیکسان
line of induction خطوط القا
zigzag خطوط منکسر
isochromatique خطوط همرنگ
isocline خطوط هم شیب
isostatic lines خطوط ایزواستاتیک
zigzagged خطوط منکسر
balmer lines خطوط بالمر
extension lines خطوط دنباله
emission spectrum lines خطوط نشری
isovent خطوط هم باد
dedicated lines خطوط اختصاصی
front lines خطوط مقدم
absorption lines خطوط دراشامی
along line در امتداد خطوط
closed traverse خطوط متقاطع
air way station خطوط هوایی
fraunhofer lines خطوط فرانهوفر
grid lines خطوط شبکه
line of flux خطوط قوا
flowlines خطوط جریان
line of communications خطوط مواصلات
flow lines خطوط جریان
zigzags خطوط منکسر
absorption spectrum خطوط جذبی
leading فاصله خطوط
lines of force خطوط نیرو
line spacing فاصله خطوط
zigzagging خطوط منکسر
lines of force خطوط قوا
outside lines خطوط حمله
line to line fault تماس خطوط
lines of communication خطوط مواصلاتی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
sheetlines خطوط کناره نقشه
rivulose دارای خطوط مارپیچی
communications خطوط مواصلاتی ارتباطات
phraseogram خط یا خطوط نماینده عبارات
gules خطوط موازی عمودی
domestic air traffic خطوط هوایی داخلی
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
hypen ladder خطوط تیره نردبانی
trackage خطوط راه اهن
front lines خطوط جلو جبهه
sheetlines خطوط حاشیه نقشه
rivers سفیدی بین خطوط
zigzag خطوط جناغی پیوسته
equal cost lines خطوط هزینه برابر
open lines خطوط باز شطرنج
grid interval فاصله خطوط شبکه
vermiculate دارای خطوط موجی
meridian خطوط نصف النهار
hoseline خطوط لوله لاستیکی
endline خطوط موازی با 04 مترفاصله
voltage between lines ولتاژ بین خطوط
hypen ladder ردیف خطوط تیره
meridians خطوط نصف النهار
retrace blanking خاموشی خطوط بازگشتی
electric line of force خطوط نیروی برق
river سفیدی بین خطوط
magnetic lines of force خطوط قوای مغناطیسی
contour interval فاصله خطوط واصل
zigzags خطوط جناغی پیوسته
zigzagging خطوط جناغی پیوسته
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
magnetic path مسیر خطوط قوا
magnetic lines of force خطوط نیروی مغناطیسی
crawl trench خطوط رابط سنگرها
contour lines خطوط میزان منحنی
isohyetal map نقشه خطوط هم باران
contours خطوط کناره نما
magnetic line of force خطوط قوای مغناطیسی
air line of communications خطوط مواصلات هوایی
microwave transmission lines خطوط انتقال ریزموج
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
dark line spectrum طیف خطوط تاریک
inside lines خطوط حمله شمشیربازی
cutting line of force قطع خطوط قوا
curvilinear ornament زینتکاری با خطوط خمیده
collimate منطبق کردن خطوط
zigzagged خطوط جناغی پیوسته
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
sidelined خطوط طرفین میدان بازی
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
paleography شناسایی وکشف خطوط قدیمه
infiltrating در خطوط دشمن نفوذ کردن
converged تقارب خطوط وجود تشابه
infiltrates در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated در خطوط دشمن نفوذ کردن
lpm تعداد خطوط دردقیقه inutes
overhead trolley خطوط هوایی ترن برقی
sideline خطوط طرفین میدان بازی
converge تقارب خطوط وجود تشابه
sidelines خطوط طرفین میدان بازی
magnetic path length طول مسیر خطوط قوا
floating lines خطوط مواج عکس هوایی
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
sidelining خطوط طرفین میدان بازی
ingrain خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
lightface حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
converging تقارب خطوط وجود تشابه
converges تقارب خطوط وجود تشابه
lineolate خط دار دارای خطوط ریز
lineolated خط دار دارای خطوط ریز
convergent خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
infiltrate در خطوط دشمن نفوذ کردن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
line engraving گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
ring streaked دارای خطوط گرد در روی بدن
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
crawl trench سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
stria نوار باریک هریک از خطوط موازی
contour strip cropping کشت نواری برروی خطوط میزان
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
image sharpness خطوط مورب تحت زاویه معین
agonic line خطوط رسم شده روی نقشه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com