Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
flow lines
خطوط جریان
flowlines
خطوط جریان
stream lines
خطوط جریان
Search result with all words
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
Other Matches
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
cotidal lines
خطوط هم مد
trick
خطوط
tricked
خطوط
tricking
خطوط
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
lines of communication
خطوط مواصلاتی
emission spectrum lines
خطوط نشری
street railway
خطوط تراموا
symmetry lines
خطوط تقارن
line spacing
فاصله خطوط
isovent
خطوط هم باد
grid lines
خطوط شبکه
leading
فاصله خطوط
spectral lines
خطوط طیفی
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
isocline
خطوط هم شیب
line to line fault
تماس خطوط
line of induction
خطوط القا
absorption spectrum
خطوط جذبی
air way station
خطوط هوایی
absorption lines
خطوط دراشامی
line of flux
خطوط قوا
along line
در امتداد خطوط
outside lines
خطوط حمله
line of communications
خطوط مواصلات
isochromatique
خطوط همرنگ
lines of force
خطوط قوا
lines of force
خطوط نیرو
balmer lines
خطوط بالمر
zigzags
خطوط منکسر
zigzagged
خطوط منکسر
closed traverse
خطوط متقاطع
curvature lines
خطوط منحنی
curvature lines
خطوط مدور
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
zigzag
خطوط منکسر
dark lines
خطوط تاریک
extension lines
خطوط دنباله
dedicated lines
خطوط اختصاصی
zigzagging
خطوط منکسر
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
front lines
خطوط مقدم
cotidal lines
خطوط مدیکسان
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
open lines
خطوط باز شطرنج
phraseogram
خط یا خطوط نماینده عبارات
crawl trench
خطوط رابط سنگرها
sheetlines
خطوط کناره نقشه
magnetic path
مسیر خطوط قوا
advance of defensive line
در جلو خطوط پدافندی
contours
خطوط تراز زمین
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
electric line of force
خطوط نیروی برق
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
isohyetal map
نقشه خطوط هم باران
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
river
سفیدی بین خطوط
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
contour lines
خطوط میزان منحنی
contour interval
فاصله خطوط واصل
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
rivers
سفیدی بین خطوط
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
contours
خطوط کناره نما
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
zigzag
خطوط جناغی پیوسته
zigzags
خطوط جناغی پیوسته
gules
خطوط موازی عمودی
front lines
خطوط جلو جبهه
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
grid interval
فاصله خطوط شبکه
vermiculate
دارای خطوط موجی
cutting line of force
قطع خطوط قوا
curvilinear ornament
زینتکاری با خطوط خمیده
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
retrace blanking
خاموشی خطوط بازگشتی
zigzagging
خطوط جناغی پیوسته
trackage
خطوط راه اهن
hoseline
خطوط لوله لاستیکی
air line of communications
خطوط مواصلات هوایی
collimate
منطبق کردن خطوط
meridians
خطوط نصف النهار
meridian
خطوط نصف النهار
hypen ladder
خطوط تیره نردبانی
zigzagged
خطوط جناغی پیوسته
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
magnetic line of force
خطوط قوای مغناطیسی
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
infiltrated
در خطوط دشمن نفوذ کردن
overhead trolley
خطوط هوایی ترن برقی
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
infiltrates
در خطوط دشمن نفوذ کردن
lightface
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
infiltrate
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrating
در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineolate
خط دار دارای خطوط ریز
converging
تقارب خطوط وجود تشابه
lineolated
خط دار دارای خطوط ریز
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
converge
تقارب خطوط وجود تشابه
converged
تقارب خطوط وجود تشابه
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
lpm
تعداد خطوط دردقیقه inutes
converges
تقارب خطوط وجود تشابه
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
convergent
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
sidelining
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
خطوط طرفین میدان بازی
sidelined
خطوط طرفین میدان بازی
sideline
خطوط طرفین میدان بازی
ingrain
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
line engraving
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
ring straked
دارای خطوط گرد در روی بدن
ring streaked
دارای خطوط گرد در روی بدن
neatline
خطوط باریک حدود کناره نقشه
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
agonic line
خطوط رسم شده روی نقشه
hierologist
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
image sharpness
خطوط مورب تحت زاویه معین
hierology
علم خواندن خطوط قدیم مصر
stria
نوار باریک هریک از خطوط موازی
contour strip cropping
کشت نواری برروی خطوط میزان
graticule
خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
crawl trench
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
raster scan graphics
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
bar pattern
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
oblique perspective
پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
topographic map
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
contour map
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
foreshortening
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
raster
خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
hachures
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
stereocomparagraph
دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
main stripe
[خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
lattices
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
teleprompter
اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
perspective grid
خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
lattice
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
hard clip area
حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
graticule ticks
نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
outdent
خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
yard marker
خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com