Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (11 milliseconds)
English
Persian
agonic line
خطوط رسم شده روی نقشه
Search result with all words
lattice
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattices
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
graticule ticks
نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
isohyetal map
نقشه خطوط هم باران
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
neatline
خطوط باریک حدود کناره نقشه
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
sheetlines
خطوط کناره نقشه
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
topographic map
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
fret
[نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
Hanbel
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
Other Matches
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
cotidal lines
خطوط هم مد
trick
خطوط
tricked
خطوط
tricking
خطوط
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
zigzag
خطوط منکسر
line spacing
فاصله خطوط
lines of force
خطوط نیرو
emission spectrum lines
خطوط نشری
lines of communication
خطوط مواصلاتی
flow lines
خطوط جریان
lines of force
خطوط قوا
extension lines
خطوط دنباله
curvature lines
خطوط مدور
line of induction
خطوط القا
zigzags
خطوط منکسر
isochromatique
خطوط همرنگ
isocline
خطوط هم شیب
grid lines
خطوط شبکه
zigzagging
خطوط منکسر
zigzagged
خطوط منکسر
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
curvature lines
خطوط منحنی
isovent
خطوط هم باد
front lines
خطوط مقدم
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
line of communications
خطوط مواصلات
flowlines
خطوط جریان
line of flux
خطوط قوا
line to line fault
تماس خطوط
dark lines
خطوط تاریک
stream lines
خطوط جریان
along line
در امتداد خطوط
outside lines
خطوط حمله
spectral lines
خطوط طیفی
absorption spectrum
خطوط جذبی
air way station
خطوط هوایی
symmetry lines
خطوط تقارن
closed traverse
خطوط متقاطع
absorption lines
خطوط دراشامی
street railway
خطوط تراموا
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
leading
فاصله خطوط
dedicated lines
خطوط اختصاصی
balmer lines
خطوط بالمر
cotidal lines
خطوط مدیکسان
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
zigzags
خطوط جناغی پیوسته
air line of communications
خطوط مواصلات هوایی
zigzagging
خطوط جناغی پیوسته
hoseline
خطوط لوله لاستیکی
grid interval
فاصله خطوط شبکه
gules
خطوط موازی عمودی
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
zigzagged
خطوط جناغی پیوسته
collimate
منطبق کردن خطوط
electric line of force
خطوط نیروی برق
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
meridians
خطوط نصف النهار
meridian
خطوط نصف النهار
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
cutting line of force
قطع خطوط قوا
curvilinear ornament
زینتکاری با خطوط خمیده
crawl trench
خطوط رابط سنگرها
advance of defensive line
در جلو خطوط پدافندی
river
سفیدی بین خطوط
contour lines
خطوط میزان منحنی
front lines
خطوط جلو جبهه
contour interval
فاصله خطوط واصل
rivers
سفیدی بین خطوط
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
vermiculate
دارای خطوط موجی
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
trackage
خطوط راه اهن
zigzag
خطوط جناغی پیوسته
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
retrace blanking
خاموشی خطوط بازگشتی
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
magnetic line of force
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
phraseogram
خط یا خطوط نماینده عبارات
open lines
خطوط باز شطرنج
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
magnetic path
مسیر خطوط قوا
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
hypen ladder
خطوط تیره نردبانی
contours
خطوط کناره نما
contours
خطوط تراز زمین
sidelined
خطوط طرفین میدان بازی
sideline
خطوط طرفین میدان بازی
converging
تقارب خطوط وجود تشابه
converges
تقارب خطوط وجود تشابه
infiltrating
در خطوط دشمن نفوذ کردن
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
overhead trolley
خطوط هوایی ترن برقی
converged
تقارب خطوط وجود تشابه
convergent
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
sidelines
خطوط طرفین میدان بازی
converge
تقارب خطوط وجود تشابه
infiltrates
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate
در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
sidelining
خطوط طرفین میدان بازی
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
ingrain
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lineolated
خط دار دارای خطوط ریز
lpm
تعداد خطوط دردقیقه inutes
lineolate
خط دار دارای خطوط ریز
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
lightface
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
contour strip cropping
کشت نواری برروی خطوط میزان
image sharpness
خطوط مورب تحت زاویه معین
stria
نوار باریک هریک از خطوط موازی
graticule
خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
line engraving
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
ring streaked
دارای خطوط گرد در روی بدن
ring straked
دارای خطوط گرد در روی بدن
hierology
علم خواندن خطوط قدیم مصر
crawl trench
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
hierologist
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
bar pattern
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
contour map
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
oblique perspective
پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
raster scan graphics
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
foreshortening
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
stereocomparagraph
دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
raster
خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
main stripe
[خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
hachures
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
teleprompter
اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
perspective grid
خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
hard clip area
حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
outdent
خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
reversal temperature
دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
ribbing
ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
dejagging
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
yard marker
خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard line
خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
stroke writer
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
corporate model
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
sketching
روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
threads
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
chiromancy
پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com