Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
raster
خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
Other Matches
image sharpness
خطوط مورب تحت زاویه معین
bar pattern
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
range angle
زاویه مربوط به برد مورب هدف
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
foreshortening
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
l support
نگهداشتن بصورت زاویه
teleprompter
اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
lattices
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattice
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
director sight
زاویه یاب مخصوص هدایت تیر
coarse sight
زاویه یاب مخصوص تنظیمات جزئی ودقیق
variable incidence
جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable pitch
جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
declination
زاویه انحراف زاویه میل
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
angle of repose
زاویه تعادل زاویه ارامش
loss angle
زاویه تلف زاویه تلفات
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
entering angle
زاویه ورودی زاویه دخول
diagonal
مورب
skew
مورب
oblique
مورب
skewed
مورب
skewing
مورب
crisscross
مورب
skews
مورب
inclined
مورب
bevel
مورب
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
oblique projection
تصویر مورب
skew throat
گلوی مورب
scissor junction
تقاطع مورب
diagonal flow
جریان مورب
diagonal pass
پاس مورب
diagonal perspective
پرسپکتیو مورب
diagonalcut
برش مورب
catercornered
بطور مورب
catercorner
بطور مورب
oblique plane
سطح مورب
oblique fire
اتش مورب
oblique compartment
زمین مورب
oblique
عکس مورب
ramp sight
دید مورب
kitty corner
مورب اریب
bevel gear
دنده مورب
inclined axis
محور مورب
worm gear
دنده مورب
inclined plane
سطح مورب
inclined axis
محور مورب
picker
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
cornerwise
بطور اریب مورب
traversing
حرکت عرضی یا مورب
cornerways
بطور اریب مورب
oblique
حاده یا منفرجه مورب
traversed
حرکت عرضی یا مورب
traverse
حرکت عرضی یا مورب
slant range
برد مورب هدف
traverses
حرکت عرضی یا مورب
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
obliquely
بشکل اریب بطور مورب
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
featherstitch
کوک مورب و چپ و راست درحاشیه دوزی
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
constant angle arch dam
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
rashwan medallion
ترنج رشوان
[این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
berm
خاکریزی پله مانندی که در دو طرف کانال به صورت مورب ریخته میشود
angle offset method
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vitrify
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
The main road bears to the right.
این جاده اصلی به کمی راست
[مورب در سمت راست]
ادامه دارد.
tricking
خطوط
tricked
خطوط
trick
خطوط
cotidal lines
خطوط هم مد
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle
زاویه راسی هدف زاویه راسی
zigzagging
خطوط منکسر
grid lines
خطوط شبکه
line of induction
خطوط القا
line spacing
فاصله خطوط
line to line fault
تماس خطوط
curvature lines
خطوط منحنی
lines of communication
خطوط مواصلاتی
curvature lines
خطوط مدور
emission spectrum lines
خطوط نشری
zigzagged
خطوط منکسر
lines of force
خطوط قوا
front lines
خطوط مقدم
lines of force
خطوط نیرو
dedicated lines
خطوط اختصاصی
flowlines
خطوط جریان
flow lines
خطوط جریان
isovent
خطوط هم باد
cotidal lines
خطوط مدیکسان
closed traverse
خطوط متقاطع
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
dark lines
خطوط تاریک
zigzags
خطوط منکسر
line of communications
خطوط مواصلات
zigzag
خطوط منکسر
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
extension lines
خطوط دنباله
line of flux
خطوط قوا
outside lines
خطوط حمله
isochromatique
خطوط همرنگ
isocline
خطوط هم شیب
symmetry lines
خطوط تقارن
street railway
خطوط تراموا
stream lines
خطوط جریان
spectral lines
خطوط طیفی
balmer lines
خطوط بالمر
air way station
خطوط هوایی
leading
فاصله خطوط
absorption lines
خطوط دراشامی
absorption spectrum
خطوط جذبی
along line
در امتداد خطوط
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
cutting line of force
قطع خطوط قوا
meridians
خطوط نصف النهار
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
meridian
خطوط نصف النهار
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
grid interval
فاصله خطوط شبکه
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
crawl trench
خطوط رابط سنگرها
front lines
خطوط جلو جبهه
trackage
خطوط راه اهن
curvilinear ornament
زینتکاری با خطوط خمیده
retrace blanking
خاموشی خطوط بازگشتی
advance of defensive line
در جلو خطوط پدافندی
gules
خطوط موازی عمودی
river
سفیدی بین خطوط
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic path
مسیر خطوط قوا
isohyetal map
نقشه خطوط هم باران
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
air line of communications
خطوط مواصلات هوایی
collimate
منطبق کردن خطوط
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
open lines
خطوط باز شطرنج
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
contour interval
فاصله خطوط واصل
contour lines
خطوط میزان منحنی
phraseogram
خط یا خطوط نماینده عبارات
hypen ladder
خطوط تیره نردبانی
hoseline
خطوط لوله لاستیکی
rivers
سفیدی بین خطوط
electric line of force
خطوط نیروی برق
vermiculate
دارای خطوط موجی
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
zigzags
خطوط جناغی پیوسته
zigzagging
خطوط جناغی پیوسته
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
contours
خطوط تراز زمین
contours
خطوط کناره نما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com