Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
Other Matches
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
iso cost curve
منحنی هزینه برابر
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
lighterage
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
tricked
خطوط
cotidal lines
خطوط هم مد
tricking
خطوط
trick
خطوط
dedicated lines
خطوط اختصاصی
emission spectrum lines
خطوط نشری
lines of communication
خطوط مواصلاتی
symmetry lines
خطوط تقارن
closed traverse
خطوط متقاطع
lines of force
خطوط قوا
cotidal lines
خطوط مدیکسان
lines of force
خطوط نیرو
outside lines
خطوط حمله
stream lines
خطوط جریان
dark lines
خطوط تاریک
spectral lines
خطوط طیفی
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
extension lines
خطوط دنباله
flow lines
خطوط جریان
flowlines
خطوط جریان
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
line to line fault
تماس خطوط
balmer lines
خطوط بالمر
absorption lines
خطوط دراشامی
grid lines
خطوط شبکه
zigzagging
خطوط منکسر
zigzags
خطوط منکسر
curvature lines
خطوط مدور
curvature lines
خطوط منحنی
street railway
خطوط تراموا
absorption spectrum
خطوط جذبی
isovent
خطوط هم باد
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
leading
فاصله خطوط
isocline
خطوط هم شیب
front lines
خطوط مقدم
along line
در امتداد خطوط
line spacing
فاصله خطوط
air way station
خطوط هوایی
line of induction
خطوط القا
line of flux
خطوط قوا
zigzag
خطوط منکسر
isochromatique
خطوط همرنگ
line of communications
خطوط مواصلات
zigzagged
خطوط منکسر
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
hypen ladder
خطوط تیره نردبانی
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
isohyetal map
نقشه خطوط هم باران
rivers
سفیدی بین خطوط
river
سفیدی بین خطوط
meridians
خطوط نصف النهار
meridian
خطوط نصف النهار
front lines
خطوط جلو جبهه
magnetic line of force
خطوط قوای مغناطیسی
grid interval
فاصله خطوط شبکه
gules
خطوط موازی عمودی
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
hoseline
خطوط لوله لاستیکی
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic path
مسیر خطوط قوا
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
open lines
خطوط باز شطرنج
contours
خطوط تراز زمین
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
contour lines
خطوط میزان منحنی
contour interval
فاصله خطوط واصل
collimate
منطبق کردن خطوط
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
trackage
خطوط راه اهن
air line of communications
خطوط مواصلات هوایی
zigzag
خطوط جناغی پیوسته
zigzagged
خطوط جناغی پیوسته
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
zigzagging
خطوط جناغی پیوسته
zigzags
خطوط جناغی پیوسته
advance of defensive line
در جلو خطوط پدافندی
contours
خطوط کناره نما
sheetlines
خطوط کناره نقشه
retrace blanking
خاموشی خطوط بازگشتی
crawl trench
خطوط رابط سنگرها
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
electric line of force
خطوط نیروی برق
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
phraseogram
خط یا خطوط نماینده عبارات
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
cutting line of force
قطع خطوط قوا
curvilinear ornament
زینتکاری با خطوط خمیده
vermiculate
دارای خطوط موجی
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
converged
تقارب خطوط وجود تشابه
infiltrating
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrates
در خطوط دشمن نفوذ کردن
ingrain
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
sidelining
خطوط طرفین میدان بازی
infiltrated
در خطوط دشمن نفوذ کردن
sidelines
خطوط طرفین میدان بازی
infiltrate
در خطوط دشمن نفوذ کردن
sidelined
خطوط طرفین میدان بازی
sideline
خطوط طرفین میدان بازی
converging
تقارب خطوط وجود تشابه
converges
تقارب خطوط وجود تشابه
converge
تقارب خطوط وجود تشابه
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
lineolate
خط دار دارای خطوط ریز
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
lineolated
خط دار دارای خطوط ریز
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
lightface
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
convergent
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
lpm
تعداد خطوط دردقیقه inutes
overhead trolley
خطوط هوایی ترن برقی
hierologist
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
graticule
خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
image sharpness
خطوط مورب تحت زاویه معین
crawl trench
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
agonic line
خطوط رسم شده روی نقشه
hierology
علم خواندن خطوط قدیم مصر
contour strip cropping
کشت نواری برروی خطوط میزان
neatline
خطوط باریک حدود کناره نقشه
line engraving
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
ring straked
دارای خطوط گرد در روی بدن
ring streaked
دارای خطوط گرد در روی بدن
stria
نوار باریک هریک از خطوط موازی
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
oblique perspective
پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
raster scan graphics
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
contour map
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
foreshortening
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
topographic map
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
bar pattern
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
raster
خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
main stripe
[خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
stereocomparagraph
دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
hachures
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
teleprompter
اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
perspective grid
خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
lattices
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattice
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
hard clip area
حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
yard marker
خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
dejagging
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
outdent
خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
reversal temperature
دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
yard line
خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
graticule ticks
نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
ribbing
ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
stroke writer
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
corporate model
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
symmetric
برابر
squares
برابر
equaling
برابر
squaring
برابر
equals
برابر
equalled
برابر
sextuple
شش برابر
equalling
برابر
sixfold
شش برابر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com