Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
Other Matches
demarkation line
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
international division of labor
تقسیم کار بین المللی
fire coordination line
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
barrier forces
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
military services
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
divisor
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
international practice
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
blue commander
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
vernier
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
international loans
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
base band
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
trellis coding
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdivide
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
sector
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sectors
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
armed services
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
blue forces
نیروهای ابی
garrison forces
نیروهای پادگانی
frontalier
نیروهای مرزی
blue forces
نیروهای خودی
screening forces
نیروهای پاسیور
friendly forces
نیروهای خودی
component forces
نیروهای مولفه
services
نیروهای سه گانه
services
نیروهای مسلح
combined forces
نیروهای مرکب
enemy forces
نیروهای دشمن
irregular
نیروهای نامنطم
combat forces
نیروهای رزمی
forces of production
نیروهای تولید
armed forces
نیروهای مسلح
ground forces
نیروهای زمینی
market forces
نیروهای بازار
naval forces
نیروهای دریایی
battalion
نیروهای ارتشی
battalions
نیروهای ارتشی
lateral forces
نیروهای عرضی
differential forces
نیروهای دیفرانسیلی
army forces
نیروهای زمینی
irregular forces
نیروهای چریکی
nuclear forces
نیروهای هستهای
opposing forces
نیروهای متخاصم
army of occupation
نیروهای اشغالی
irregular forces
نیروهای نامنطم
political forces
نیروهای سیاسی
armed forces police
دژبان نیروهای مسلح
armed forces courier
پیک نیروهای مسلح
amphibious striking forces
نیروهای ضربتی اب خاکی
establishing authority
فرماندهی نیروهای اب خاکی
assigned forces
نیروهای زیر امر
paramilitary
نیروهای شبه نظامی
paramilitaries
نیروهای شبه نظامی
balance collective forces
نیروهای کلی متعادل
reserve mobilization
بسیج نیروهای احتیاط
action
اشغال نیروهای جنگی
actions
اشغال نیروهای جنگی
opposing forces
نیروهای درگیر نبرد
tactical reserve
نیروهای احتیاط تاکتیکی
nato forces
نیروهای پیمان ناتو
restraining forces
نیروهای مهار کننده
landing forces
نیروهای پیاده شونده
van der waals forces
نیروهای وان در والس
conventional forces
نیروهای رزمی معمولی
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
fundamental interactions
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
fundamental forces
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
dipole dipole forces
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
establishing authority
مقام مسئول نیروهای اب خاکی
attack carrier striking forces
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
contingencey forces
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
residual force
نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
special forces
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
joint
مشترک بین نیروهای مسلح
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
armed forces
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
joint exercise
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
opposing
مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
diffraction loading
منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
m day force
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
sum of all external forces
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
operating force
نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
orange forces
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
counter vailing power
تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
international peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
internationals
بین المللی
international
بین المللی
international line
خط بین المللی
to rally scattered troops
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
peace keeping forces
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
service element
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
joint operations
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
center of thrust
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
internationalize
بین المللی کردن
international acts
مستندات بین المللی
international reserves
اندوختههای بین المللی
Esperanto
زبان بین المللی
lingua francas
زبان بین المللی
international liquidity
نقدینگی بین المللی
international meeting
مجمع بین المللی
international court
دادگاه بین المللی
lingua franca
زبان بین المللی
international practice
رویه بین المللی
international migration
مهاجرت بین المللی
international comity
نزاکت بین المللی
international date line
خط موافقتنامه بین المللی
international call
مکالمه بین المللی
internationalization
بین المللی کردن
international union
اتحادیههای بین المللی
international equilibrium
تعادل بین المللی
international acts
اسناد بین المللی
internationality
بین المللی بودن
international
بازیگر بین المللی
international union
اتحادیه بین المللی
international etiquette
نزاکت بین المللی
international treaties
عهود بین المللی
international trade
تجارت بین المللی
international dualism
دوگانگی بین المللی
international telephone circuit
خط تلفنی بین المللی
internationals
بازیگر بین المللی
international custom
عرف بین المللی
internationally
از لحاظ بین المللی
standard time
وقت بین المللی
world wars
جنگ بین المللی
system international
سیستم بین المللی
[as]
compared to international standards
در معیارهای بین المللی
international reserves
ذخائر بین المللی
high seas
ابهای بین المللی
by international standards
در معیارهای بین المللی
world war
جنگ بین المللی
internationalism
احساسات بین المللی
cosmopolitanism
بین المللی بودن
monroe effect
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
international switching center
مرکز سوئیچینگ بین المللی
accords
پیمان غیررسمی بین المللی
international standards organization
سازمان استانداردهای بین المللی
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
accorded
پیمان غیررسمی بین المللی
accord
پیمان غیررسمی بین المللی
international
وابسته به روابط بین المللی
systeme international d'units
دستگاه بین المللی واحدها
international system of units
دستگاه بین المللی احاد
internationals
وابسته به روابط بین المللی
Test matches
مسابقه بین المللی کریکت
Test match
مسابقه بین المللی کریکت
rugby test match
مسابقه بین المللی رگبی
international refugee organization
سازمان بین المللی اوارگان
international investment
سرمایه گذاری بین المللی
international practice
طریقه معمول به بین المللی
international chamber of commerce
اتاق بازرگانی بین المللی
International Space Station
[ISS]
ایستگاه فضایی بین المللی
international demonstration effect
اثر نمایشی بین المللی
International System of Units
دستگاه بین المللی یکاها
commodore international, ltd.
شرکت بین المللی کمودور
international economic relations
روابط اقتصادی بین المللی
international exchange
مرکز تلفن بین المللی
international gold standard
پایه طلای بین المللی
international master
استاد بین المللی شطرنج
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
international monetary reserves
ذخائر پولی بین المللی
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
overseas trade fair
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
bank for international settlements
بانک پرداختهای بین المللی
international balance of payments
تراز پرداختهای بین المللی
post union
اتحاد پستی بین المللی
international date line
خط بین المللی تغییر تاریخ
iec
کمیسیون بین المللی الکترونیک
international match
مسابقه بین المللی
[ورزش]
curtis cup
جام بین المللی گلف
international road transport
ترابری بین المللی جاده ای
balance of international payments
تراز پرداختهای بین المللی
law of international institutions
حقوق سازمانهای بین المللی
devis cup
جام بین المللی دویس
public law
حقوق بین المللی عمومی
balance of international payment
موازنه پرداختهای بین المللی
national infrastructure
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
jan grid
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
warned exposed
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
national component
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
international atomic energy agency
اژانس بین المللی انرژی اتمی
international classification of
طبقه بندی بین المللی بیماریها
international call
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
cosmopolitan
وابسته به همه جهان بین المللی
CIAM
همایش بین المللی معماری مدرن
world conference of computer in educatio
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com