English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
crossbar خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbars خط عرضی صلیب میله عرضی
Other Matches
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
toggle میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
toggles میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
stocked ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
transect بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
crossbar خط عرضی
traverse عرضی
traversed عرضی
traversing عرضی
lateral عرضی
crossbars خط عرضی
transverse عرضی
crosser عرضی
cross عرضی
crosses عرضی
traverses عرضی
crossest عرضی
transverse wave موج عرضی
northing مختصات عرضی
cross section نیمرخ عرضی
cross section برش عرضی
athwart به طور عرضی
transverse valley دره عرضی
transverse axis محور عرضی
timber دنده عرضی
transverse bracing تقویت عرضی
transverse bulkhead تیغه عرضی
transverse crack ترک عرضی
transverse fault گسل عرضی
transverse joint درز عرضی
transverse reinforcement ارماتور عرضی
transverse section مقطع عرضی
transverse stress تنش عرضی
cross section مقطع عرضی
cross beam تیر عرضی
cross fall شیب عرضی
cross head تیر عرضی
collateral ganglia عقدههای عرضی
cross brace گیره عرضی
leak coil بوبین عرضی
latitude band نوار عرضی
latitude band کمربند عرضی
cross cut برش عرضی
cross compartment دهلیز عرضی
cross feed تغذیه عرضی
baselinesman خط نگهدار خط عرضی
cross piece تیر عرضی
cross linking اتصال عرضی
accidents صفت عرضی
accident صفت عرضی
lateral shifts تغییرات عرضی
lateral stability پایداری عرضی
traversing fire اتش عرضی
lateral tell سبقت عرضی
cross hole سوراخ عرضی
cross brace مهار عرضی
cross roll نورد عرضی
transverse plane صفحه عرضی
radial load بار عرضی
sagrod مهار عرضی
profile مقطع عرضی
profiled مقطع عرضی
profiles مقطع عرضی
profiling مقطع عرضی
accidentalism فلسفهء عرضی
crossed belt تسمه عرضی
radial play بازی عرضی
horizontal plane صفحه عرضی
frame دنده عرضی
shape of cross section نیمرخ عرضی
sides way نوسان عرضی
deflection sweep درو عرضی
lateral forces نیروهای عرضی
lateral route جاده عرضی
sag rod مهار عرضی
square ball پاس عرضی
phenomenal عارضی عرضی
phenomenally عارضی عرضی
transverse acceleration شتاب عرضی
transversal wave موج عرضی
transversal section برش عرضی
transection برش عرضی
accidentalism فلسفه عرضی
trimmed joist تیر عرضی
cross trail جاده عرضی
abeam جهت عرضی
cross traverse تراورس عرضی
transverse scale مقیاس عرضی
axis خط طولی یا عرضی
career courses دورههای عرضی نظامی
transverse conductance مقدار هدایت عرضی
section of valley نیمرخ عرضی دره
transection برش یا مقطع عرضی
transverse test specimen نمونه ازمایش عرضی
valley cross section نیمرخ عرضی دره
thwart نشیمنگاه عرضی قایق
transverse bending test ازمایش خمش عرضی
backward pass پاس عرضی یا به عقب
northing محور عرضی نقشه
rafters تیر عرضی طاق
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
rafter تیر عرضی طاق
traversing حرکت عرضی یا مورب
traverses حرکت عرضی یا مورب
transverse cardan shaft محور کاردان عرضی
traversed حرکت عرضی یا مورب
traverse حرکت عرضی یا مورب
thwarted نشیمنگاه عرضی قایق
broadside aerial تشعشع کننده عرضی
transverse fatigue test ازمایش خستگی عرضی
latitude band نوار عرضی زمینی
counter-brace تیر تقویت عرضی
crossrial carriage پاگیر تیر عرضی
brace تیر تقویت عرضی
cross sectional area سطح مقطع عرضی
cross hole nut مهره با سوراخ عرضی
y axis محور عرضی مختصات
cross section سطح مقطع عرضی
cross level buble حباب تراز عرضی
braced تیر تقویت عرضی
shrouds بکسلهای عرضی ناو
crossing target هدفهای متحرک عرضی
cross wall دیوار پلهای عرضی
cross tree رابط عرضی دکلها
accidental غیر مترقبه عرضی
cross sectional data دادههای برش عرضی
cross slide کشوی لغزنده عرضی
cross barred دارای میلههای عرضی
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
enfilade درو عرضی کردن
cross-tree [رابط عرضی دکلها]
cross-gable [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
terete استوانهای شکل در برش عرضی
balkline خط عرضی روی میز بیلیارد
cross trail جاده سرتاسری عرضی در منطقه
head string خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
keels ستون عرضی مرکزی ناو
keel ستون عرضی مرکزی ناو
tumple گردش حول محور عرضی
broad beam headlamp نور افکن با تشعشع عرضی
lateral tell پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
cross folding test ازمایش چین خوردگی عرضی
I have nothing more to say . دیگر عرضی نیست ( ندارم )
baulks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Could I have a word with you ? عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
baulked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balkline spot نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
balk قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
frame قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
phugoid oscillation نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
ante-chapel [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
fishbone mine سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
warping پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
bye صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
cross tell پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
Dudley carpet فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
Moghat مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
canard رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
calvary نام صلیب گاه حضرت عیسی نمایش صلیب کردن حضرت عیسی
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
shaft میله ستون میله چاه
shafts میله ستون میله چاه
crucifixes صلیب
crosses صلیب
maltese cross صلیب
rood صلیب
acrux صلیب
cross صلیب
crosser صلیب
alpha crucis صلیب
crucifix صلیب
crossest صلیب
cruciform بشکل صلیب
crosswise بشکل صلیب
crucis صلیب جنوبی
crucifix صلیب عیسی
Red Cross صلیب سرخ
crucifixes صلیب عیسی
fyloft صلیب شکسته
inverted cross بالانس صلیب
sign of the cross علامت صلیب
geneva cross صلیب سرخ
orpin عود صلیب
soiuthern cross صلیب جنوب
southern cross صلیب جنوبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com