English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
English Persian
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
Other Matches
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
wrming message پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
mulches که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
mulch که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
supervisory بعنوان بررسی کننده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
May I use your name as a reference? اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
May I use your name as a reference? اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
scrubbing oil روغن جذب کننده
lubricant نرم کننده روغن
oil cooler خنک کننده روغن
lubricants نرم کننده روغن
absorption oil روغن جذب کننده
cutting oil روغن خنک کننده
cutting lubricant روغن سرد کننده
shortener روغن ترد کننده
cooling oil روغن سرد کننده
degreasing agent عامل پاک کننده روغن
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
shortening روغن ترد کننده شیرینی وغیره
fillers ماده پر کننده
filler ماده پر کننده
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
bituminous paint رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
moderates ماده معتدل کننده
coolant ماده خنک کننده
moderating ماده معتدل کننده
moderated ماده معتدل کننده
moderate ماده معتدل کننده
mordant ماده ثابت کننده
diluting media ماده رقیق کننده
diluent ماده رقیق کننده
disinfector ماده ضدعفونی کننده
wetting agent ماده خیس کننده
sorbent ماده جذب کننده
coolant ماده سرد کننده
acidifier ماده اسیدی کننده
acidulating agent ماده اسیدی کننده
exclusion clause ماده مستثنی کننده
insulated layer ماده ایزوله کننده
clarificant ماده تصفیه کننده
insulating material ماده ایزوله کننده
coolants ماده سرد کننده
emulsifiers ماده امولسیون کننده
illuminant ماده روشن کننده
accelerating agent ماده تسریع کننده
emulsifier ماده امولسیون کننده
coolants ماده خنک کننده
accelerant ماده تسریع کننده
exerciser وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
novocain ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
naphthenate drier ماده خشک کننده نفت
siccative ماده خشک کننده رنگ
cleansers وسیله یا ماده تمیز کننده
cleanser وسیله یا ماده تمیز کننده
fumigant ماده ضد عفونی کننده تدخینی
insulant ماده مقاومت کننده مقاوم
abstergent شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
oases یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
users استفاده کننده
user استفاده کننده
utilizer استفاده کننده
end user استفاده کننده نهایی
user group گروه استفاده کننده
user's terminal ترمینال استفاده کننده
computer user استفاده کننده کامپیوتر
user program برنامه استفاده کننده
using agency مقام استفاده کننده
using agency یکان استفاده کننده
dominant user استفاده کننده عمده
user profile جدول نمودار استفاده کننده
user area فضای مخصوص استفاده کننده
user oriented language زبان استفاده کننده گرا
user's manual کتاب راهنمای استفاده کننده
multiple user system سیستم چند استفاده کننده
computer users group گروه استفاده کننده کامپیوتر
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
gainer کسیکه سود میبرد استفاده کننده
hot zone ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
delimiting تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimit تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
delimited تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
user defined key کلید تعریف شده توسط استفاده کننده
delimits تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
this work is palling on me اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
boomerange دلیلی که به ضرر استدلال کننده تمام میشود
user defined function عملکردی که توسط استفاده کننده تعریف شده است
log in name نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
signing on فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
bayonet thermocouple probe قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
merge print program برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
TCP/IP پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
configured in وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
configured off وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
configured out وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
processor تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
countervailing power مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
computer nik استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
back pressure turbine توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
tracer فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracers فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorant برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
third party lease توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
fumigant ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
soft keys کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
field alterable control element یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
ecl طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
rat's nest یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
mark بعنوان سیگنال استفاده میکند
marks بعنوان سیگنال استفاده میکند
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
logo یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
taskwork کاری که بعنوان وفیفه انجام میشود
subschema زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com