Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 51 (1 milliseconds)
English	Persian
foster sister	خواهر رضاعی
Other Matches
nepew	پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
fostering	رضاعی
fostered	رضاعی
foster	رضاعی
fosters	رضاعی
fosterling	فرزند رضاعی
foster brother	برادر رضاعی
foster mother	مادر رضاعی
foster relationship	خویشاوندی رضاعی
foster relationship	قرابت رضاعی
fosterage	گرفتن مادر رضاعی دایه گیری
sister	خواهر
sororicide	خواهر کش
sissy	خواهر
sissies	خواهر
cissies	خواهر
sister in law	خواهر زن
sisten	خواهر
sissified	خواهر
sisters	خواهر
sororicide	خواهر کشی
step sister	خواهر ناتنی
half sister	خواهر ناتنی
halfsister	خواهر ناتنی
sib	برادر یا خواهر
half-sisters	خواهر ناتنی
nephew	پسر خواهر
sister ship	کشتی خواهر
brothers-in-law	شوهر خواهر
brother-in-law	شوهر خواهر
nephews	پسر خواهر
brother in law	شوهر خواهر
sisterly	خواهر وار
half-sister	خواهر ناتنی
grand nephew	نوه برادر یا خواهر
nieces	دختربرادر یا خواهر و غیره
grand niece	نوه برادر یا خواهر
nieces	دختر برادر یا خواهر
niece	دختر برادر یا خواهر
grandnephew	نوه برادر یا خواهر
niece	دختربرادر یا خواهر و غیره
grandniece	نوه برادر یا خواهر
sister in law	خواهر شوهر زن برادر
nephew	پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephews	پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
My sister says she's looking forward to meeting you.	خواهر من می گوید که مشتاق است با شما آشنا شود.
relatives	خواهر عمو وعمه خواه تنی باشند خواه ناتنی اطلاق میشود
nepotism	انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
brother in low	برادر شوهر شوهر خواهر باجناغ
brorher in law	برادر شوهر شوهر خواهر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com