Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
healing by second intention
خوب شدن زخم بوسیله گوشت نوبالا اوردن
Other Matches
cicatrization
عمل گوشت نوبالا اوردن زخم وباقی گذاردن نشان
granulet
گوشت نوبالا اورده
granulation
دانه دور زخم گوشت نوبالا اوری
cicatrize
گوشت نو بالا اوردن
tonsillectomy
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
hysterectomize
بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
lyse
بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
salami
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace
گوشت سیب گوشت میوه
club steak
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
governmentalize
تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
grasp
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped
بچنگ اوردن گیر اوردن
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
meats
گوشت
basting
گوشت
flesh-and-blood
گوشت
pulpless
بی گوشت
proud flesh
گوشت نو
flesh and blood
گوشت
flesh
گوشت
granulation tissue
گوشت نو
viand
گوشت
meat
گوشت
preserved meat
گوشت
brawn
گوشت
carneous
گوشت مانند
carnification
گوشت سازی
carnosity
گوشت زیاد
masher
گوشت کوب
beef tea
جوهریاشیره گوشت
venison
گوشت گوزن
killcalf
گوشت فروش
pemican
گوشت خشکانده
pemmican
گوشت خشکانده
incarnant
گوشت نو اور
flab
گوشت شل و آویزان
murrain
گوشت مرده
lappet
گوشت اویخته
lenten
بی گوشت لاغر
ham
گوشت ران
grills
گوشت کباب کن
leal meat
گوشت لخم
grilling
گوشت کباب کن
meatman
گوشت فروش
meat fly
مگس گوشت
blowfly
مگس گوشت
butchery business
گوشت فروشی
mangler
گوشت خرد کن
brisket
گوشت سینه
grill
گوشت کباب کن
caruncle
گوشت پاره
meaty
گوشت دار
shoulder
گوشت سردست
leg
گوشت ران
chop
گوشت دنده
chop
گوشت کتلت
collop
برش گوشت
consomme
اب گوشت تنگاب
red meat
گوشت گاووگوسفند
fleshmonger
گوشت فروش
flesher
گوشت فروش
flesh hook
قلاب گوشت کش
flash hook
قلاب گوشت
white meat
گوشت سفید
diastasc
اب خوش گوشت
luncheon meat
گوشت ساندویچی
french chop
گوشت دنده
spareribs
گوشت دنده
fruit pulp
گوشت میوه
haslet
گوشت کبابی
green meat
گوشت کهنه
goose
گوشت غاز
beef
گوشت گاو
mutton
گوشت گوسفند
beefed up
گوشت گاو
top round
گوشت کبابی
gambrel
قلاب گوشت
fuzz ball
گوشت زیادی
flab
گوشت اضافی
veal
گوشت گوساله
minces
گوشت قیمه
mince
گوشت قیمه
dripping
چکیده گوشت
outgrowth
گوشت زیادی
sirloin
گوشت راسته
emaciated
گوشت رفته
surloin
گوشت مازه
beefy
گوشت الو
carrion
گوشت گندیده
stringer
چنگک گوشت
stringers
چنگک گوشت
pancreas
خوش گوشت
pancreases
خوش گوشت
gravy
شیره گوشت
rib
گوشت دنده
sirloins
گوشت راسته
sarcophagous
گوشت خوار
pulpous
گوشت دار
pot roasts
گوشت اب پزشده
chopping board
تختهسبزیو گوشت
lambs
گوشت بره
meatier
گوشت دار
meatiest
گوشت دار
pot roast
گوشت اب پزشده
lamb
گوشت بره
horseflesh
گوشت اسب
pork
گوشت خوک
the pulp of an apple
گوشت سیب
shins
گوشت قلم پا
shin
گوشت قلم پا
growths
گوشت زیادی تومور
gratings
گوشت ریز ساینده
bully
گردن کلفت گوشت
pie
کلوچه گوشت پیچ
putrid flesh
گوشت گندیده یا بو گرفته
dainty
گوشت یا خوراک لذیذ
cold cuts
گوشت پخته سرد
schnitzel
کتلت گوشت گوساله
bullying
گردن کلفت گوشت
spare ribs
گوشت دنده با استخوان
Scotch egg
تخم مرغ آب پز و گوشت
luncheon meat
گوشت پیش آماد
luncheon meat
گوشت پخته و آماده
steaks
باریکه گوشت کبابی
steak
باریکه گوشت کبابی
growth
گوشت زیادی تومور
mince pie
کلوچه گوشت دار
ecchymosis
کبودشدگی گوشت از کوفتگی
lobs
گوشت یا پوست اویخته
westphalian ham
گوشت دودزده خوک
foreshank
گوشت ساق گاو
collop
تکه کوچک گوشت
Firm muscles ( flesh ) .
عضلات (گوشت ) محکم
Frozen meat ( food ) .
گوشت ( غذای ) یخ زده
roast beef
گوشت گاوکباب شده
Her flesh is flabby.
گوشت بدنش شل است
beefsteak
گوشت ران گاو
pies
کلوچه گوشت پیچ
lob
گوشت یا پوست اویخته
lobbed
گوشت یا پوست اویخته
lobbing
گوشت یا پوست اویخته
mince pies
کلوچه گوشت دار
bullies
گردن کلفت گوشت
at the but cher's
در دکان گوشت فروشی
haunches
گوشت ران وگرده
meat tea
چایی یا عصرانه با گوشت
pork butcher
گوشت خوک فروش
frying
گوشت سرخ کرده
fry
گوشت سرخ کرده
fries
گوشت سرخ کرده
broiled meat
گوشت سرخ کرده
tenderloin
گوشت پشت مازو
sirloin
گوشت کمرگوسفند یا خوک
gobbets
تکه گوشت خام
haunch
گوشت ران وگرده
abscission
قطع پوست و گوشت
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
fry
سرخ کردن
[گوشت]
pareve
بدون گوشت وشیر
outgrwth
برامدگی گوشت زیادی
beef steak
گوشت ران گاو
omophagous
گوشت خام خور
omophagic
گوشت خام خور
omophagia
گوشت خام خوری
to carven meat
گوشت رادرسرسفره خردکردن
gobbet
تکه گوشت خام
fricassees
راگوی گوشت پرنده
carunculate
دارای گوشت پاره
fricassee
راگوی گوشت پرنده
short ribs
گوشت با استخوان دنده
mincemeat
گوشت قیمه شده
grating
گوشت ریز ساینده
pap
تفاله گوشت یاسیب
masticator
چرخ گوشت خردکنی
parve
بدون گوشت وشیر
bullied
گردن کلفت گوشت
sirloins
گوشت کمرگوسفند یا خوک
pot roast
گوشت سرخ شده در دیگ
pot roasts
گوشت سرخ شده در دیگ
to chop meat
گوشت خردکردن یاقیمه کدرن
lard vt
گوشت خوک لای گذاشتن
piece deresistance
مثلا تیکه بزرگی از گوشت
trichina
کرم گوشت خوک تریشین
putrescine
ماده سمی در گوشت فاسد
polypus
گوشت زیادی ساقه دار
nematode
کرمک و کرم گوشت و مانندانها
venison
گوشت اهو شکارگوزن واهو
stroganoff
گوشت پخته نازک با خردل
green old wound
زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
sowbelly
گوشت خوک نمک زده
flash fly
مگس وحشراتی که گوشت میخورند
to souse a meat or fish
درترشی گذاشتن گوشت یاماهی
mincer
[British]
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
filet mignon
گوشت پشت مازوی گاو
The meet is underdone.
این گوشت آبدار است.
carving knives
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com