Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
Benin
خور بنین که بخش شمالی خلیج گینه راتشکیل میدهد
Other Matches
wing tanks
تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
Benin
کشور بنین در افریقای غربی
Dahomey
نام پیشین کشور بنین
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
cortes
نام دوخانه که مجلسهای قانون گزاراسپانیاوپرتقال راتشکیل میده
aurora borealis
فجر شمالی سپیده شمالی
norther
شمالی باد سرد شمالی
beta librae
کفه شمالی زبانی شمالی
northern dawn
سپیده شمالی فجر شمالی
northern lights
سپیده شمالی فجر شمالی
Guinea-Bissau
کشور گینه بیسائو
guineas
کشور گینه در افریقا
Guinea
کشور گینه در افریقا
northen america nebula
ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
pimentos
فلفل فرنگی شیرین فلفل گینه
pimento
فلفل فرنگی شیرین فلفل گینه
loch
خلیج
gulf
خلیج
bays
خلیج
baying
خلیج
gulfs
خلیج
bay
خلیج
bayed
خلیج
lochs
خلیج
dales
خلیج وغیره
dale
خلیج وغیره
inlets
خلیج کوچک
bight
خلیج کوچک
inlet
خلیج کوچک
frith
خلیج کوچک
Mexico
خلیج مکزیک
Venezuela
خلیج ونزوئلا
Persian Gulf
خلیج فارس
cove
: خلیج کوچک
coves
: خلیج کوچک
hudson bay
خلیج هودسن
Finland
خلیج فنلاند
bayed
کهیر خلیج کوچک
baying
کهیر خلیج کوچک
bays
کهیر خلیج کوچک
bay
کهیر خلیج کوچک
embayment
حبس در خلیج قرار دادن
cod
فضای داخل خلیج یادریاچه
armlet
انشعاب کوچک دریاشبیه خلیج
fairway
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fairways
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
estuaries
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuary
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
north
شمالی
norland
شمالی
Nordic
شمالی
northern
شمالی
boreal
شمالی
arctic
شمالی
northerly
شمالی
this line lies north
این خط شمالی
papoose
درامریکای شمالی
northward
قسمت شمالی
elk
گوزن شمالی
elks
گوزن شمالی
moose
گوزن شمالی
aurora borealis
شفق شمالی
northwards
قسمت شمالی
Upper Volta
ولتای شمالی
kingduck
قوی شمالی
nordic council
شورای شمالی
kiffa borealis
کفه شمالی
herring gull
گاکی شمالی
kingduck
مرغابی شمالی
north country
انگلستان شمالی
north star
ستاره شمالی
northern dawn
شفق شمالی
herring gulls
گاکی شمالی
first world
امریکای شمالی
foumart
گربه شمالی
eider
مرغابی شمالی
eider
قوی شمالی
corona borealis
اکلیل شمالی
Northern Ireland
ایرلند شمالی
coronae borealis
اکلیل شمالی
boreas
باد شمالی
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
yankee doodle
سرباز شمالی امریکا
niagaranexus
رودخانهای درامریکای شمالی
auroral
مربوط به نور شمالی
alpha coronae borealis
الفا- اکلیل شمالی
aurorean
مربوط به نور شمالی
margarita
الفا- اکلیل شمالی
malemute
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
malamute
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
niagara nexus
رودخانهای درامریکای شمالی
zeta coronae borealis
زتا- اکلیل شمالی
cariboo
گوزن امریکایی شمالی
NI
مخفف ایرلند شمالی
cygnus
طایر صلیب شمالی
the north star
ستاره قطبی یا شمالی
solan
قاز دریای شمالی
caribou
گوزن امریکایی شمالی
gannet
غاز دریای شمالی
northwardly
بطرف شمال شمالی
caribou
گوزن امریکای شمالی
caribous
گوزن امریکایی شمالی
cygni
طایر صلیب شمالی
caribous
گوزن امریکای شمالی
junco
سهره امریکای شمالی
northern lights
نور فجر شمالی
tho
اهل تونکن شمالی
mockingbird
مرغ مقلد امریکای شمالی
boreal forest
جنگل سوزنی برگ شمالی
saddle tree
یکجورگل لاله درامریکای شمالی
booby
نوعی قاز دریای شمالی
passenger pigeon
کبوتر وحشی امریکای شمالی
north atlantic treaty organization (nato
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
horseweed
خزه معمولی امریکای شمالی
kiffa borealis
زبان شمالی بتا- میزان
redskin
سرخ پوست امریکای شمالی
copperlndian
سرخ پوست امریکای شمالی
coyote
گرگ صحرایی امریکای شمالی
coyotes
گرگ صحرایی امریکای شمالی
ice-foot
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
Gospel side
[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
massasauge
مار زنگی امریکای شمالی
lynx
وشق صورت فلکی شمالی
lynxes
وشق صورت فلکی شمالی
redskins
سرخ پوست امریکای شمالی
casbah
محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا
tarheel
اهل استان کارولینای شمالی امریکا
eiderdown
پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
eiderdowns
پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
eider down
پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
musquash
موش ابی امریکایی شمالی کرموش
mallemuck
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
thule
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
musk rat
موش ابی امریکایی شمالی کرموش
snow goose
غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
mistral
باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
musk ox
یکجور گاو عنبر در دریاهای شمالی امریکا
NATO
مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
indigo bunting
یکجورسهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
compass error
جمع انحراف تغییرپذیری وخطای گردش شمالی
snow geese
غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
flathead
سرخ پوست امریکای شمالی ماهی سرپهن
ling
ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
reindeer
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
indigo bird
یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
hyperborean
ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
glacial epoch
عصریخ :عصری که یخ بیشترنیم کره شمالی راپوشانده بوده است
prairie chicken
یکجور با قرقر امریکای شمالی در دره رود میسی سیپی
wampun
خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
liman
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
mocking bird
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
baying
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
دهانه خلیج دهانه گشاد
bay
دهانه خلیج دهانه گشاد
upstate
وابسته به بخش شمالی ایالت شمال ایالت نیویورک
northing
عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
neotropical
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
room-sized rug
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
fibre over Etherenet
میدهد
the garden provides food
میدهد
readout
را میدهد
worlds
میدهد
world
میدهد
point
نشان میدهد
the ship leaks
کشتی اب تو میدهد
creditor's bill
به ورثه میدهد
periodic
که مرتب رخ میدهد
belly dancer
زنیکهرقصشکمانجام میدهد
periodical
که مرتب رخ میدهد
we are informed by him that
محترما` اگاهی میدهد که
times
ثیر قرار میدهد
fast
کیلو baud میدهد
What does this mean?
این چه معنی میدهد؟
transaction
ثیر قرار میدهد.
previous
آنچه زودتر رخ میدهد
fasted
کیلو baud میدهد
gunners
بازیگری که کمترپاس میدهد
factors
ثیر قرار میدهد
factor
ثیر قرار میدهد
fasts
کیلو baud میدهد
he pays his own money
پولش را خودش میدهد
fastest
کیلو baud میدهد
voters
کسی که رای میدهد
timed
ثیر قرار میدهد
it smells sour
بوی ترشیده میدهد
gunner
بازیگری که کمترپاس میدهد
switches
ثیر قرار میدهد
it gives off a bad odour
بوی بدی میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com