Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
bloodier
خون الود قرمز
bloodiest
خون الود قرمز
bloody
خون الود قرمز
Other Matches
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
foamiest
کف الود
foggy
مه الود
foggiest
مه الود
foamy
کف الود
scummy
کف الود
foggier
مه الود
turbid
گل الود
turbid
مه الود
bedraggled
گل الود
plashy
گل الود
mire
گل الود
fogbound
مه الود
lathery
کف الود
shod
گل الود
spluttery
تف الود
spumy
کف الود
spunous
کف الود
sudsy
کف الود
foamier
کف الود
muddy
گل الود
dropsical
پف الود
thick
گل الود
muddied
گل الود
muddier
گل الود
muddies
گل الود
caliginous
مه الود
muddiest
گل الود
thicker
گل الود
muddying
گل الود
thickest
گل الود
brumous
مه الود
feculent
گل الود
passionate
هوس الود
tinged with cnvy
رشک الود
somnolent
خواب الود
sleepiest
خواب الود
dozy
خواب الود
somnifacient
خواب الود
slumbery
خواب الود
slumbrous
خواب الود
smeared with dirt
خاک الود
soporific
خواب الود
fog
مه الود بودن
fogs
مه الود بودن
nemire
گل الود کردن
muddily
بطور گل الود
muddilly
بطور گل الود
puddles
گل الود کردن
puddle
گل الود کردن
drowsier
خواب الود
loblolly
چاله گل الود
like mad
خشم الود
mud
گل الود کردن
ensanguined
خون الود
slumb
خواب الود
slumberous
خواب الود
vapory
بخار الود
dozier
خواب الود
muddy
خیس و گل الود
bemire
گل الود کردن
muddied
خیس و گل الود
fierce
خشم الود
muddier
خیس و گل الود
muddies
خیس و گل الود
muddiest
خیس و گل الود
sponge cakes
کیک پف الود
sponge cake
کیک پف الود
fiercest
خشم الود
fiercer
خشم الود
muddying
خیس و گل الود
sleepier
خواب الود
based on private motives
غرض الود
fogginess
مه الود بودن
doziest
خواب الود
sleepy
خواب الود
venomous
زهر الود
wrathful
قهر الود
drowsy
خواب الود
drowsiest
خواب الود
interested
مجذوب غرض الود
pussy
ریم الود گربه
poison pen
نوشته غرض الود
balderdash
یاوه نوشابه کف الود
dustily
بطور خاک الود
drowse
خواب الود کردن
drowsed
خواب الود کردن
drowses
خواب الود کردن
drowsing
خواب الود کردن
haematidrosis
عرق خون الود
poppied
خواب الود یا ارام
heavy
غلیظ خواب الود
drowze
خواب الود بودن
foggily
بطورمه الود یامبهم
interesde motive
انگیزه غرض الود
sleepyheads
ادم خواب الود
sleepyhead
ادم خواب الود
sleepily
بطور خواب الود
partial
غرض الود جزیی
i feel sleepy
خواب الود هستم
blurred
منظره مه الود لک کردن
steamy
دارای بخار مه الود
steamiest
دارای بخار مه الود
steamier
دارای بخار مه الود
blur
منظره مه الود لک کردن
pussies
ریم الود گربه
heavier
غلیظ خواب الود
blurring
منظره مه الود لک کردن
heavies
غلیظ خواب الود
drowzy head
ادم خواب الود
cloud forest
جنگل بلند مه الود
blurs
منظره مه الود لک کردن
heaviest
غلیظ خواب الود
swash
زمین لیز وگل الود
sludge
جای کثیف ولجن الود
oozy
لجن الود تراوش کننده
bleary
دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
drowze
چرت زدن خواب الود کردن
blear eyed
دارای چشم تار یااشک الود
cupboard love
عشق بخود بسته یاغرض الود
squelches
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelch
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelched
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
doughface
دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
squelching
صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
maunder
بطور خواب الود وسرگردان حرکت کردن
sand man
لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
reddest
قرمز
gules
قرمز
vermillion
قرمز
vermeil
قرمز
sanguineous
قرمز
vinaceous
قرمز
laky a
قرمز
rubric
خط قرمز
bloodshot
قرمز
vermilion
قرمز
aka
قرمز
reds
قرمز
cramoisy
قرمز
coralline
قرمز
erythrean
قرمز
redhead
مو قرمز
erythroid
قرمز
redheads
مو قرمز
red
<adj.>
قرمز
rubrics
خط قرمز
raddle
گل قرمز
ponceau
قرمز
red line
خط قرمز
redder
قرمز
Red chilli
فلفل قرمز
red letter
با حروف قرمز
first class brick
اجر قرمز
kidney beans
لوبیا قرمز
red peppers
فلفل قرمز
red lips
لبهای قرمز
red pepper
فلفل قرمز
neutral red
قرمز خنثی
hot lines
تلفن قرمز
hot line
تلفن قرمز
red lead
سرب قرمز
red card
کارت قرمز
dressed inred
قرمز پوش
rubious
قرمز یاقوتی
red brick
اجر قرمز
chilli pepper
فلفل قرمز
scarlet
قرمز جگری
oxide of copper
توتیای قرمز
encrimson
قرمز کردن
scarlet
قرمز لاکی
phenol red
قرمز فنول
crimson
قرمز روناسی
red nucleus
هسته قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
ruffous
قرمز کم رنگ
kidney bean
لوبیا قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
roucou
قرمز بویا
rubefacient
قرمز کننده
minium
اکسید قرمز
rubescent
قرمز شونده
minium
شنجرف قرمز
rubefy
قرمز کردن
martagon
سوسن قرمز
rubefaction
قرمز سازی
rufous
قرمز کم رنگ
safflower carmine
قرمز کافیشه
nacarat
قرمز روشن
infrared
زیر قرمز
murrey
قرمز ارغوانی
redlining
خط قرمز کشیدن
staring red
قرمز زننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com