English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (5 milliseconds)
English Persian
disloyalty خیانت نمک بحرامی
Other Matches
ingratitude نمک بحرامی
treasonoius خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
treasonable خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
infidelity خیانت
punic faith خیانت
infidelities خیانت
perfidy خیانت
insidiousness خیانت
falseness خیانت
traitorousness خیانت
punic f. خیانت
faithlessness خیانت
disloyaty خیانت
false heartedness خیانت
betrayment خیانت
betrayals خیانت
betrayal خیانت
treachery خیانت
falsity خیانت
rat خیانت
untruths خیانت
felonies خیانت
untruth خیانت
untruthful خیانت
treason خیانت
dishonesty خیانت
felony خیانت
betrayed خیانت کردن به
abuse of confidence خیانت در امانت
false hearted خیانت امیز
barratry خیانت در امانت
to play false خیانت کردن
treacherousness خیانت کاری
two-faced <idiom> ناسپاس ،خیانت
perfidiousness خیانت کاری
perfidiously ازروی خیانت
malice a خیانت عمدی
malversation خیانت در امانت
foully ازراه خیانت
felonious خیانت امیز
breach of trust خیانت در امانت
betraying خیانت کردن به
high treason خیانت بزرگ
traitorous خیانت امیز
treason خیانت به کشور
betray خیانت کردن به
treacherous خیانت امیز
betrays خیانت کردن به
guile خیانت دورویی
lese majesty خیانت علیه حکومت
lese majeste خیانت علیه حکومت
conspiracy نقشه خیانت امیز
conspiracies نقشه خیانت امیز
guile تلبیس تدلیس خیانت
stab someone in the back <idiom> خیانت کردن به کسی
prevarication خیانت وکیل به موکل
belie دروغ دراوردن خیانت کردن
sedition خیانت در حفظ اسرار نظامی
sell the pass خیانت به مرام دسته خودکردن
sell to pass خیانت به مرام دسته خودکردن
conspire درنقشه خیانت شرکت کردن
belied دروغ دراوردن خیانت کردن
belies دروغ دراوردن خیانت کردن
conspires درنقشه خیانت شرکت کردن
conspiring درنقشه خیانت شرکت کردن
judns be trayed jesus یهودابه مسیح خیانت کرد
sell out یکجا فروختن خیانت کردن
sell-out یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs یکجا فروختن خیانت کردن
conspired درنقشه خیانت شرکت کردن
belying دروغ دراوردن خیانت کردن
This is treason, pure and simple. خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
belies خیانت کردن به عوضی نشان دادن
to swear tre sonagainstany one سوگند برای خیانت بکسی خوردن
belie خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belied خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belying خیانت کردن به عوضی نشان دادن
lese majesty خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majeste خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
bill of attainder لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
double-crossed دورویی کردن خیانت کردن
double cross دورویی کردن خیانت کردن
double-crossing دورویی کردن خیانت کردن
double-cross دورویی کردن خیانت کردن
double-crosses دورویی کردن خیانت کردن
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com