English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
ground sea خیزاب دریاکه علت نمایانی نداشته باشد
Other Matches
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
loose sentence جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
postposition لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
operation دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
an unprincipled conduct رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
unwatchable [film, TV] <adj.> ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
dead knot گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
an odd chair صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
introductory word کلمهای که در اغازجملهای بکاربرده شودو معنی ویژهای نداشته باشد
fjeld فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
bilinear filtering مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
visibleness نمایانی
ostensible شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
visibility قابلیت دید نمایانی
to set the thames on fire فتح نمایانی کردن
to a afeat فتح نمایانی کردن
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
billowing خیزاب
afflux خیزاب
billows خیزاب
billow خیزاب
waving خیزاب
waved خیزاب
wave خیزاب
billowed خیزاب
waves خیزاب
the wave heaves خیزاب بلندمیشودومیافتد
whitecap سفیدک خیزاب
surf خیزاب دریاکنار
surfy دارای خیزاب زیاد
lap n خوردن خیزاب بکنار دریا
land swell خیزاب یا غلت اب نزدیک کرانه
inopinate انتظار نداشته
rip current خیزاب یا موج تجاوز کننده بساحل
surfboat قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
planegency صدای خیزاب که بکرانه دریا بخورد
leave me alone کاری بمن نداشته باشید
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
dont care a rap هیچ پروا نداشته باشید
Leave me alone . کاری بکارم نداشته باش
produce race مسابقه بین اسبهایی که هنوزکره نداشته اند
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
advisory lock قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
afflux خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
board weave تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
kilim [glim] گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
red tide [algal bloom] سرخ خیزاب [سرخ شدن آب دریا در اثرانبوه شدن خزه ها]
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
some one or other هر کس باشد
admissibly باشد
incomplete flower کم باشد
admissibleness باشد
Benedictines باشد
custom's declaration باشد
Benedictine باشد
reflexively باشد
at the owner's risk باشد
any old thing هر چه باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
keep your peck up دل داشته باشد
whoso هر شخصی که باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
whencesoever از هرجا که باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
let it be بگذارید باشد
at most خیلی باشد
stet بگذارید باشد
hydroxide داشته باشد
worksheet ی داشته باشد
whosoever هر شخصی که باشد
over crowding بیشتر باشد
if any اگر باشد
beit so چنین باشد
be it so چنین باشد
if he be اگر او باشد
pitfully چنانکه سزاوارنکوهش باشد
out of range که خارج از حد سیستم باشد
perhaps so شاید چنین باشد
meetly چنانکه در خور باشد
He is not dead by any chance , is he ? نکند مرده باشد ؟
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
May his soull live in peace. روحش شاد باشد
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
Keep your mind on your work. حواست بکارت باشد
medially چنانکه درمیان باشد
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
well and good باشد چه ضرر دارد
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
culpably چنانکه سزاوارسرزنش باشد
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
riparian حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
at any price بهر قسمت که باشد
at all events بهر وسیله که باشد
as the case may be تاچه مورد باشد
layers ل تصحیح خطا باشد
how difficult soever it may be هر قدر سخت باشد
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
i beam or i beam تیری که به شکل ) باشد
he must have gone باید رفته باشد
shell back دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
flocculence یا دسته پشم باشد
strays که متوقف نشده باشد
straying که متوقف نشده باشد
stray که متوقف نشده باشد
at f. منتهی خیلی باشد
caryatid ستونی که مجسمه زن باشد
by all means بهر قیمت که باشد
steady as you go راه ثابت باشد
that depends تا چه شرایطی درکار باشد
Mind the step! حواست به پله باشد!
i girder تیری که بشکل ) باشد
inoffensively بی انکه زننده باشد
layer ل تصحیح خطا باشد
inviolably چنانکه سزاوارحرمت باشد
pterygium گلبرگی که مانندبال باشد
theonomy کشوری که خداپادشاه ان باشد
if need be اگر لازم باشد
if necessary اگر لازم باشد
if i find an opportunity اگر مجالی باشد
Mark my words . Remember what I told you . یادت باشد چه گفتم
if any اگر داشته باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
brilliantly چنانکه برجسته باشد
sympathetics سلسله پیهای نباتی باشد
paymistress زنی که مامور پرداخت باشد
pay gravel or dirt شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
cushion وسیلهای که شبیه تشک باشد
syngraph تنظیم کنندگان رسیده باشد
stylobate پایهای که زیرچند ستون باشد
problem plav نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
blazing star هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
razor edge پشته کوه که تیز باشد
rationabile stoverium نفقهای که میزان ان منطقی باشد
sanguinarily چنانکه خونریزی دربرداشته باشد
preformatted آنچه فرمت شده باشد
pleasingly چنانکه خوش ایند باشد
selectable آنچه قابل انتخاب باشد
site محلی که پایه چیزی باشد
sited محلی که پایه چیزی باشد
st.g's cross چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
sites محلی که پایه چیزی باشد
telamon ستونی که مجسمه مرد باشد
orthotone که ازخود دارای تیکه باشد
double purchase pulley غرغرهای که دو طناب خورداشته باشد
between our selves حرف بین خودمان باشد
beanball توپی که هدف ان سر توپزن باشد
bad dept طلبی که امکان وصول ان کم باشد
hellishness خویی که شایسته دوزخ باشد
cat and dog life زندگی زناشویی که پرازدعوانکبت باشد
hexahydrate ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
i do not wish it otherwise جور دیگر باشد نمیخواهم
i shoudel hardly think so گمان نمیکنم اینطور باشد
i suspect him to be a liar گمان میکنم دروغگو باشد
if he has found it اگر ان را پیدا کرده باشد
in claisum دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
gynaecocracy حکومتی که دردست اناث باشد
bombproof ساختمانی که پناه بمب باشد
bourg محل یاشخصی که مجاورقلعه باشد
dapple حیوانی که بدنش خالخال باشد
expandable آنچه قابل گسترش باشد
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
commendably چنانکه شایان ستایش باشد
frothily بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
catch meadow چمنی که دردامنه تپهای باشد
cantilever beam تیری که یک طرف ان گیردار باشد
granitic water ابی که ازخاک خارادارامده باشد
green old wound زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
inadvisably بدون اینکه صلاح باشد
ineffectively بی انکه اثری داشته باشد
inflationary gap بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
aerated bread نانیکه مصنوعابوسیله گازدرامده باشد
lebrary edition چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
lightface حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
liquid capital سرمایهای که پول نقد باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com