English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
Other Matches
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
char نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
quantum بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
differentials آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential آنچه اختلاف را نشان میدهد
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
msb بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
initialled خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initials خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
assignments دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignment دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
first generation computer کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
renumber خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
meter power supply امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
amounting مقدار
amounted مقدار
measurment مقدار
amounts مقدار
batch مقدار
batches مقدار
sup مقدار
supped مقدار
supping مقدار
sups مقدار
mouthful مقدار
mouthfuls مقدار
what چه مقدار
amount مقدار
spatters مقدار کم
quantum مقدار
spattering مقدار کم
spattered مقدار کم
spatter مقدار کم
dealt مقدار
modicum مقدار کم
extent حد مقدار
penny worth مقدار کم
quantities مقدار
magnitude مقدار
outturn مقدار
quantity مقدار
volume discount مقدار
total مقدار
deal مقدار
truth table دو مقدار
deals مقدار
smidgin مقدار کم
smidgen مقدار کم
value مقدار
volumes مقدار
sum مقدار
t value مقدار تی
percentage مقدار
percentages مقدار
summa مقدار
soupcon مقدار کم
volume مقدار
royalty tonnage مقدار
sizes مقدار
valuing مقدار
sprinkling مقدار کم
scantling مقدار
iso quant مقدار
values مقدار
single valued تک مقدار
size مقدار
doses مقدار مجاز
dosed مقدار مجاز
doses مقدار دارو
instantaneous value مقدار لحظهای
dosing مقدار مجاز
dose مقدار دارو
slighter مقدار ناچیز
slightest مقدار ناچیز
dosed مقدار دارو
slighting مقدار ناچیز
slights مقدار ناچیز
dose مقدار مجاز
lot مقدار یا تعدادزیاد
dosing مقدار دارو
snatch گرفتن مقدار کم
maximum value مقدار حداکثر
mean value مقدار متوسط
snatches گرفتن مقدار کم
mean value مقدار میانگین
rotation مقدار چرخش یک شی
snatching گرفتن مقدار کم
snatched گرفتن مقدار کم
hoisted مقدار کشش
slight مقدار ناچیز
maximum ratings مقدار حداکثر
slighted مقدار ناچیز
hoist مقدار کشش
hoists مقدار کشش
proportions شباهت مقدار
logical value مقدار منطقی
light value مقدار نور
voltaism مقدار ولتاژبرق
value قدر مقدار
parameter مقدار ثابت
parameters مقدار ثابت
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
constant مقدار ثابت
values قدر مقدار
valuing قدر مقدار
constants مقدار ثابت
meanest مقدار میانگین
average مقدار متوسط
averaged مقدار متوسط
proportion شباهت مقدار
infinite quantity مقدار بی نهایت
content مقدار مندرجات
contenting مقدار مندرجات
sufficient مقدار کافی
initial value مقدار اولیه
mileage مقدار کیلومتر
mileage مقدار کارکردموتور
averaging مقدار متوسط
averages مقدار متوسط
mean مقدار میانگین
meaner مقدار میانگین
jillion مقدار زیاد
quantity of demand مقدار تقاضا
auxiliary value مقدار کومکی
use مقدار مفید
rated quantity مقدار اسمی
average value مقدار متوسط
average value مقدار میانگین
rated value مقدار نامی
relative value مقدار نسبی
critical valve مقدار بحرانی
totality مقدار کلی
tremendous مقدار زیاد
in a way <idiom> به مقدار از چیزی
quantity of labor مقدار کار
quantity of leisure مقدار فراغت
an abundance of مقدار زیاد
infinity مقدار نامحدود
quantity of money مقدار پول
quantity of supply مقدار عرضه
approximate value مقدار تقریبی
momentum مقدار حرکت
quantum of action مقدار اثر
so much <idiom> مقدار زیاد
amount مقدار میزان
amounted مقدار میزان
sign and magnitude علامت و مقدار
sign magnitude علامت و مقدار
slather مقدار زیاد
uses مقدار مفید
proper value مشخصه مقدار
proper value ویژه مقدار
certificate of measurement گواهی مقدار
characteristic root مشخصه مقدار
certificate of quantity گواهی مقدار
characteristic root ویژه مقدار
shear value مقدار برش
electrical quantity مقدار الکتریسیته
amounting مقدار میزان
amounts مقدار میزان
expected value مقدار نظری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com