Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 50 (4 milliseconds)
English	Persian
comprising	دارا
well heeled	دارا
well-heeled	دارا
endow	دارا
endowing	دارا
endows	دارا
wealthier	دارا
wealthiest	دارا
wealthy	دارا
possessor	دارا
possessors	دارا
well fixed	دارا
Other Matches
possessing	دارا بودن
to possess	دارا بودن
to have	دارا بودن
to hold	دارا بودن
to put in possession	دارا کردن
to be a master of	دارا بودن
to have possession of	دارا بودن
born in the purple	دارا زاده
owes	دارا بودن
owed	دارا بودن
owe	دارا بودن
possesses	دارا بودن
fraught	دارا همراه
own	دارا بودن
owned	دارا بودن
possess	دارا بودن
having	دارا بودن
owning	دارا بودن
have	دارا بودن
owns	دارا بودن
encompass	دارا بودن
encompassed	دارا بودن
encompasses	دارا بودن
encompassing	دارا بودن
contain	دارا بودن دربرداشتن
croesus	ادم بسیار دارا
contains	دارا بودن دربرداشتن
contained	دارا بودن دربرداشتن
possess	تصرف کردن دارا بودن
possesses	تصرف کردن دارا بودن
possessing	تصرف کردن دارا بودن
unjustified enrichment	دارا شدن غیر عادلانه
take the chair	ریاست انجمنی را دارا بودن
it is of the last importance	منتهای اهمیت را دارا است
There is a vast gulf between the haves and have - nots .	میان دارا وندار دریایی فاصله است
nanocomputer	کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد
pitch setting	تنظیم گام ملخ یا رتورهلیکوپتر بطوریکه همه تیغه ها گام مطلوب را دارا باشد
ascii	رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com