English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
highbrow دارای ابرو وپیشانی بلند
Other Matches
hairline سرحد موی سر وپیشانی
hairlines سرحد موی سر وپیشانی
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
stentorophonic دارای صدای بلند
ladder back دارای پشتی بلند
loudmouthed وراج دارای صدای بلند
undulant دارای عوارض پست و بلند
egghead روشنفکر دارای افکار بلند
eggheads روشنفکر دارای افکار بلند
high mind با مناعت دارای احساسات بلند
high grown دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
asbestos سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
abiston سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
overmasted دارای دیرکهای زیاد بلند یاسنگین
long haired علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
longhair علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
english setter نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
dactyl کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
credit ابرو
low down بی ابرو
dishonourable بی ابرو
accolades خط ابرو
accolade خط ابرو
apt words ابرو
brows ابرو
crediting ابرو
brow ابرو
prestige ابرو
low-down بی ابرو
reputations ابرو
credited ابرو
brace خط ابرو
braced خط ابرو
reputation ابرو
canals ابرو
ditch ابرو
ditched ابرو
ditches ابرو
credits ابرو
canal ابرو
creditability ابرو
street gutter ابرو
bristling ابرو
dishonorable بی ابرو
watercourse ابرو
gutter ابرو
wash out ابرو
gutters ابرو
eyebrow ابرو
low dwon بی ابرو
eyebrows ابرو
weephole ابرو دیوار
not to stir an eyelid خم به ابرو نیاوردن
reputations ابرو خوشنامی
channeled ابرو ابراهه
channeling ابرو ابراهه
channelled ابرو ابراهه
hips ابرو درهای
pencil مداد ابرو
hip ابرو درهای
wash out شیار ابرو
box gutter ابرو صندوقهای
pencilling مداد ابرو
pencils مداد ابرو
name ابرو علامت
names ابرو علامت
Not to turn a hair. Not to bat an eyelid. خم به ابرو نیاوردن
reputation ابرو خوشنامی
indignities هتک ابرو
indignity هتک ابرو
aqua ابرو عرق
gutters ابرو شیروانی
what impaired his reputation چه چیز به ابرو
honor ابرو ناموس
braced اتل ابرو
brace اتل ابرو
channel ابرو ابراهه
superciliary مربوط به ابرو
channels ابرو ابراهه
gutter ابرو شیروانی
culvert مجرای سر پوشیده ابرو
culverts مجرای سر پوشیده ابرو
To pluck ones eyebrows. زیر ابرو برداشتن
intercepting ditch ابرو بالای خاکبرداری
fauxpas خبط یاخطایی که ابرو
scowl ابرو درهم کشی
scowled ابرو درهم کشی
scowls ابرو درهم کشی
scowling ابرو درهم کشی
ditched ابرو کنار راه کنده
ditch ابرو کنار راه کنده
ditches ابرو کنار راه کنده
crayons مداد ابرو نقاشی کردن
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
to pucker up the brow در هم کشیدن گره بر ابرو زدن
crayon مداد ابرو نقاشی کردن
To make eyes. چشم و ابرو آمدن (نازو غمزه ).
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
taller بلند
high (1 9 to 36) بلند
loftily بلند
grandiose بلند
soaring بلند
aloud بلند
uplands بلند
loudly بلند
lengthwise بلند
upland بلند
megaphone بلند گو
megaphones بلند گو
rumbustious بلند
legged پا بلند
loudspeaker بلند گو
highfalutin بلند
forte بلند
willowy بلند
taller قد بلند
tallest بلند
tallest قد بلند
tall قد بلند
tall بلند
skyscrapers بلند
longs بلند
longest بلند
eminent بلند
longer بلند
longed بلند
fortes بلند
skyscraper بلند
long- بلند
long بلند
high بلند
highs بلند
vociferous بلند
talll قد بلند
loud speaker بلند گو
towering بلند
high grown بلند قد
talll بلند
amplifier بلند گو
amplifiers بلند گو
pointers خط کش بلند
highest بلند
mouth filling بلند
eton collan بلند
pointer خط کش بلند
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
ambitious بلند همت
screech صدای بلند
heaved بلند کردن
lofty بلند پایه
magnaimous بلند نطر
heave بلند کردن
high-flying بلند پرواز
soared بلند پروازکردن
screeching صدای بلند
lifting بلند کردن
vociferant با صدای بلند
soars بلند پروازکردن
stentorian خیلی بلند
screeched صدای بلند
arising بلند شدن
lifted بلند کردن
outdoor antenna انتن بلند
ambitious بلند پرواز
lift بلند کردن
altivolant بلند پرواز
screeches صدای بلند
jointing plane رنده بلند
heists بلند کردن
heist بلند کردن
large hearted نظر بلند
hoists بلند کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com