English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
polar دارای الکتریسیته مثبت و منفی
Other Matches
amphoteric دارای برق مثبت و منفی
positive قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
positive electricity الکتریسیته مثبت
negative electricity الکتریسیته منفی
polarities وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
polarity وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
bipolar استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
polarities بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarity بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
complementation سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
electro negative دارای برق منفی
actinoelectric اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
bipolar روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
positive سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
electricity الکتریسیته
creepage مد الکتریسیته
electric conductor هادی الکتریسیته
electric conduction هدایت الکتریسیته
animal electricity الکتریسیته بدن
nuclear electricity الکتریسیته هستهای
induced electricity الکتریسیته القائی
electrically مربوط به الکتریسیته
electrical مر بوط به الکتریسیته
inductive capacity ثابت دی الکتریسیته
electric current جریان الکتریسیته
electric dipole دو قطبی الکتریسیته
static electricity الکتریسیته ساکن
brain potential الکتریسیته مغز
electrostatics الکتریسیته ساکن
electro physic فیزیک الکتریسیته
voltage source منبع الکتریسیته
electric doublet دو قطبی الکتریسیته
electrical quantity مقدار الکتریسیته
electric generator مولد الکتریسیته
hot wire سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire سیم حاوی الکتریسیته
hot-wired سیم حاوی الکتریسیته
hot-wires سیم حاوی الکتریسیته
hot-wiring سیم حاوی الکتریسیته
piezo electric effect اثر پیزو- الکتریسیته
coulomb واحد اندازه الکتریسیته
electrometer valve لامپ الکتریسیته سنج
magnetoelectric مربوط به الکتریسیته القایی
electrometer tule لامپ الکتریسیته سنج
generator وسیله تولید الکتریسیته
generators وسیله تولید الکتریسیته
watt واحد اندازه گیری الکتریسیته
phase difference اختلاف فاز جریان الکتریسیته
replenished شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
mains electricity منبع الکتریسیته محلی مشتریان
electric آنچه با الکتریسیته کار میکند
replenishing شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
watts واحد اندازه گیری الکتریسیته
replenishes شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
ribbon switch مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
static الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
insulators مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulator مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
replenish شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
inductivity ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
galvanism جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
nonsparking ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
permittivity واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
conductor مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductors مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
hydro electric وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro-electric وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
declaratory مثبت
justificatory مثبت
affirmatory مثبت
positive مثبت
assertive مثبت
affirmative مثبت
poss مثبت
charge 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge بار الکتریسیته ساکن [که در اثر مالش بوجود می آید.]
charges 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
hot-wire سیم مثبت
zincoid قطب مثبت
yea رای مثبت
an a answer پاسخ مثبت
positive electrode الکترد مثبت
active balance موازنه مثبت
active balance مانده مثبت
affirmatively بطور مثبت
assertion افهار مثبت
anodes الکترود مثبت
positive brush زغال مثبت
positive electricity برق مثبت
hot-wiring سیم مثبت
positivism مثبت گرایی
hot wire سیم مثبت
positive acceleration شتاب مثبت
positive balance مانده مثبت
hot-wired سیم مثبت
nonposetive غیر مثبت
positive charge بار مثبت
hot-wires سیم مثبت
positive column ستون مثبت
positive lead سیم مثبت
positive wire سیم مثبت
positive correlation همبستگی مثبت
positive plate صفحه مثبت
positive economics اقتصاد مثبت
positive conductor سیم مثبت
anodes قطب مثبت
positive side بخش مثبت
pro جنبه مثبت
aye رای مثبت
positive transfer انتقال مثبت
positive transference انتقال مثبت
positive reinforcement تقویت مثبت
positive transmission پخش مثبت
positively skewed چوله مثبت
positive film فیلم مثبت
positive logic منطق مثبت
positive modulation تحمیل مثبت
positive pole قطب مثبت
posivite ray پرتو مثبت
positive potential پتانسیل مثبت
positive sign علامت مثبت
positive skewness چولگی مثبت
if so در صورت مثبت
positive relation رابطه مثبت
plus افزودن به مثبت
positive glow شعله مثبت
positivity مثبت بودن
positive modulation پخش مثبت
anode قطب مثبت
false positive مثبت کاذب
anode الکترود مثبت
affirmative اظهار مثبت
cation یون مثبت
positive slope شیب مثبت
pro- جنبه مثبت
positive element سازه مثبت
positive feedback واخوراند مثبت
positive feedback بازخورد مثبت
affirmative عبارت مثبت
decibels واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
ieee Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
powered خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibel واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powering خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
positron ذره کوچک مثبت
yea-sayer گوینده [رای] مثبت
positive skewness عدم تقارن مثبت
take down <idiom> مثبت وضبط صحبتها
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
factorial حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
cardinal عدد صحیح مثبت
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
positive cotton effect پدیده مثبت کاتن
positively محققا" بطور مثبت
anodes قطب مثبت باطری
cardinals عدد صحیح مثبت
positive feeder سیم تغذیه مثبت
to answer in the a پاسخ مثبت دادن
positive integer عدد صحیح مثبت
look at the world through rose-colored glasses <idiom> خیلی مثبت بودن
positive post قطب مدار مثبت
positive terminal قطب مدار مثبت
averment افهار قطعی یا مثبت
anode قطب مثبت باطری
yea بلکه رای مثبت
hydrogen ion یون +H با بار الکتریکی مثبت
anodize بصورت قطب مثبت در اوردن
positive integer عدد صحیح مثبت [ریاضی]
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
to yet had it طرف مثبت اکثریت را دارند
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
iee /s 00 مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
three pin plug ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
IEC connector استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
anode glow شعله مثبت فضای روشن اند
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
monitor مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
electronic میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
favorable balance of trade موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
The pros and cons ( of something ) . جنبه های موافق ومخالف ( مثبت ومنفی )
unipolar سیگنالی که فقط از سط وح ولتاژ مثبت استفاده میکند
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
double negatives دو منفی
positive/negative junction منفی
double negative دو منفی
negation منفی
minus signs منفی
minus sign منفی
null منفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com