English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
diatomaceous دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
Other Matches
diatom گمزادان
cryptogamia گمزادان
ulotrichous دارای موهای شبیه پشم
vulvate دارای شکافی شبیه فرج
vulval دارای شکافی شبیه فرج
subhuman دارای صفاتی شبیه انسان
chalybeate دارای مزه شبیه باهن
vulvar دارای شکافی شبیه فرج
squeaker دارای صدای شبیه جغد یا موش
pentadactylate دارای پنج زائده شبیه پنجه
homogamous دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
drupaceous دارای میوه الویی شبیه الو
homogamic دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
ribby دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
leg of mutton دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
squeaky جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
conchoidal دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
silicious سیلیسی
siliceous سیلیسی
silicon chips تراشه سیلیسی
silicon chip تراشه سیلیسی
hardtop اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
diatomite ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
hydrophane نوعی سنگ سیلیسی یاعین الهر
geyserite نوعی سنگ سیلیسی رسوبی ابفشانسنگ
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
zincky بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
palmatifid دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
substantive شبیه اسم دارای خواص اسم
venosity شبیه ورید دارای ورید
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
sidewall جدار
screens جدار
dissepiment جدار
walls جدار
screening, screenings جدار
wall جدار
races جدار
screened جدار
curtains جدار
septum جدار
wythe جدار
race جدار
hulls جدار
screen جدار
raced جدار
hull جدار
bulkheads جدار داخلی
inner bottom جدار داخلی
tall road راه با جدار
bearing race جدار یاتاقان
partitions جدار افراز
partition جدار افراز
bulkhead جدار داخلی
rough boundary جدار زبر
casing tube لوله جدار
curtains جدار پرده
chucking reamer برقو با جدار تراش
slotted casing لوله جدار مشبک
toe crack شکاف جدار سم اسب
thin walled cylinder استوانه جدار نازک
casings لوله جدار چاه پوشش
phlebitic دچار اماس جدار ورید
casing لوله جدار چاه پوشش
floating reamer برقو یا جدار تراش متحرک
lumen حفره سلولی درون جدار گیاه
acrus choralis [جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
manubrium سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
wanelength طول جدار جداکننده یا پرده جدا کننده
uncased well چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
scale ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
sponson جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
cylinder liner رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
valve seat reamer جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
papilionaceous شبیه
quasi شبیه
similar شبیه
more like;most like شبیه تر
anthoid شبیه به گل
make شبیه
pygidial شبیه دم
womanlike شبیه زن
analogous شبیه
wifelike شبیه زن
similes شبیه
personator شبیه
makes شبیه
imitation شبیه
simile شبیه
luteous شبیه گل
nearer شبیه
nearest شبیه
related <adj.> شبیه
like <adj.> شبیه
simulant شبیه
imitations شبیه
medal شبیه
medals شبیه
akin <adj.> شبیه
alike <adj.> شبیه
similar <adj.> شبیه
nears شبیه
similar to that شبیه به ان
nearing شبیه
near شبیه
near- شبیه
neared شبیه
similiar شبیه
feathery شبیه به پر
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
astral شبیه ستاره
liverish شبیه جگر
shrubby شبیه بوته
platy شبیه بشقاب
stellar شبیه ستاره
platinoid شبیه پلاتین
pisiform شبیه نخود
simulant of مانند شبیه
piscine شبیه ماهی
vermiform شبیه کرم
plexiform شبیه شبکه
bovine شبیه گاو
simulated شبیه ساخته
virgulate شبیه میله
plumy شبیه پر کرکی
pithy شبیه مغز
vestibular شبیه اتاقک
plexiform شبکهای شبیه رگ
vestibular شبیه رخت کن
vee شبیه حرف v
vaulty شبیه طاق
computer simulation شبیه سازی
rivaled نظیر شبیه
chylaceous شبیه کیلوس
rival نظیر شبیه
sloughy شبیه دله
chochleate شبیه صدف
snakelike شبیه مار
snuffy شبیه انفیه
nebulous شبیه سحاب
citied شبیه شهر
rivaling نظیر شبیه
lupin شبیه گرگ
lupine شبیه گرگ
rivals نظیر شبیه
vapory شبیه بخار
rivalling نظیر شبیه
ursine شبیه خرس
rivalled نظیر شبیه
claustral شبیه حجره
soupy شبیه ابگوشت
popish شبیه کاتولیک
simulators شبیه ساز
dermoidal شبیه پوست
dermoid شبیه پوست
likes شبیه همچون
steamier شبیه بخار
sagittate شبیه تیر
prismoidal شبیه منشور
lacertilian شبیه مارمولک
reniform شبیه کلیه
psittaceous شبیه طوطی
simulator شبیه ساز
rhizome شبیه ریشه
protean شبیه Proteus
rooty شبیه ریشه
steamiest شبیه بخار
steamy شبیه بخار
liked شبیه همچون
lilied شبیه سوسن
limaciform شبیه نرم تن
sculpturesque شبیه مجسمه
polypous شبیه بواسیرلحمی
semblable شباهت شبیه
limacine شبیه نرم تن
equalling همرتبه شبیه
crystalloid شبیه بلور
waterish هر چیزی شبیه اب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com