English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
mucopurulent دارای جراحت و مخاط
Other Matches
muciferous دارای مخاط
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
mucus مخاط
phlegm مخاط
blennorhagia جریان مخاط
mucorrhea ریزش مخاط
gleet ریزش مخاط
mucus of the nose مخاط بینی
blennorhaea جریان مخاط
pituitous مخاط مانند
air thread مخاط شیطان
wound less بی جراحت
wounds جراحت
lymph جراحت
wounding جراحت
sore جراحت
sores جراحت
stricture جراحت
strictures جراحت
wound جراحت
pyosis جراحت
injury جراحت
preciseness جراحت
suppuration جراحت
pyosis تولیر جراحت
lesions جراحت خسارت
lesion جراحت خسارت
suppuration تولید جراحت
colitis ورم مخاط روده بزرگ
stomatitis ورم مخاط دهان ولثه
Achilles heels نقطهء جراحت پذیر
Achilles heel نقطهء جراحت پذیر
wounds جراحت زخمی کردن
wounding جراحت زخمی کردن
ichor خون خدایان اب جراحت
wound جراحت زخمی کردن
allergic rhinitis [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hayfever [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollenosis [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollinosis [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hay fever [med.] التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
end bulb انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
phlegm [secretion in the airway during inflammation] بلغم [مخاط] [ترشح در دستگاه تنفسی در زمان التهاب] [پزشکی]
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with دارای
odoriferous دارای بو
footy دارای پا
bilabiate دارای دو لب
three legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
trilinear دارای سه خط
three-legged دارای سه پا
iodic دارای ید
heterogamous دارای مادگی ها
equivocal دارای دومعنی
short-range دارای برد کم
pelliculate دارای پوسته
alcoholics دارای الکل
trinal دارای سه متغیر
backed دارای پشت
polygamous دارای چند زن
short range دارای برد کم
monogamous دارای یک همسر
ill neighboured دارای محیط بد
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
copperbottomed دارای ته مسی
hearted دارای قلب ...
indued with charm دارای فریبندگی
preferable دارای رجحان
papillose دارای برامدگی
shelterer دارای حفاظ
in force دارای اعتبار
family man دارای نانخور
in flower دارای شکوفه
glary دارای تشعشع
wapper jawed دارای ارواره کج
curvy دارای انحنا
in defect دارای کاستی
bifocals دارای دو کانون
legitimated دارای حق مشروع
warty دارای زگیل
weak eyed دارای چشم کم سو
alcoholic دارای الکل
weak sighted دارای چشم کم سو
handy <adj.> دارای مزیت
petiolated دارای دمگل
legitimate دارای حق مشروع
behind دارای پس افت
behinds دارای پس افت
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
pinnular دارای برگچه
low spirited دارای روحیه بد
zonate دارای مدار
pileate دارای کلاهک
homolographic دارای قرینه
petiolate دارای دمگل
woolly headed دارای سر پشمالو
ambivalence دارای دو جنبه
humous دارای موادالی
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
strontic دارای استرونیوم
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
flabby دارای عضلات شل
windiness دارای باد
pinnular دارای بالچه
cirrous دارای اویز
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
deadbeat دارای سکون
hexameter دارای شش وزن
unidirectional دارای یک جهت
cingulate دارای کمربند
ill neighboured دارای همسایه بد
plumose دارای دسته پر
rectilinear دارای مسیرمستقیم
allergic دارای حساسیت به
isometrics دارای یک میزان
sexagenary دارای سن 06 تا96
isometric دارای یک میزان
whizzer دارای صدای غژ
low-spirited دارای روحیه بد
squibs دارای صدای فش فش
squib دارای صدای فش فش
zygomorphic دارای تقارن
sulfureous دارای گوگرد
bifocal دارای دو کانون
chymiferous دارای کیموس
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
febile دارای حالت تب
rarely beautiful دارای زیبائی
far reaching دارای اثرزیاد
twofold دارای دو چیز
tristigmatic دارای سه مادگی
trigynous دارای سه مادگی
trigonous دارای سه زاویه
trifoliolate دارای سه نشریه
rattly دارای صدای تق تق
rugose دارای رکه
trilocular دارای سه حفره
dipteran دارای دو بال
diplopodous دارای هزار پا
tripetalous دارای سه کلبرگ
trinomial دارای سه عبارت
miasmal دارای دمه بد بو
weighted دارای وزن
fibrinous دارای مودلیفی
trinary دارای سه متغیر
testate دارای وصیت
trimolecular دارای سه ملکول
dipolar دارای دو قطب
sabulous دارای شن ریزه
feldspathic دارای فلدسپار
tricyclic دارای سه چرخ
dolose دارای قصدجرم
tricuspidate دارای سه لخت
tinct دارای ته رنگ
reversioner دارای حق رجوع
splash دارای ترشح
tinctorial دارای ته رنگ
tintinnabulary دارای طنین
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
titlist دارای عنوان
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
formal دارای فکر
salaried دارای حقوق
splashes دارای ترشح
splashing دارای ترشح
reboant دارای واکنش
tricorn دارای سه شاخ
triconered دارای سه گوشه
chinned دارای چانه
tricone دارای سه شاخ
stilted دارای چوب پا
trichotomous دارای سه قسمت
triatomic دارای سه اتم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com