English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English Persian
elective دارای حق انتخاب
electives دارای حق انتخاب
Search result with all words
jukebox جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukeboxes جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
selective دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selectively دارای حسن انتخاب گلچین کننده
manhood suffrage حق رای یا ا انتخاب که بمردهایی داده میشود که دارای سال قانونی باشند
Other Matches
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
check جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item یک انتخاب در فهرست انتخاب
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
controlled reprisal انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
suffrage حق انتخاب
selection انتخاب
excerption انتخاب
options حق انتخاب
draft انتخاب
drafts انتخاب
drafted انتخاب
selections انتخاب
election انتخاب
selecting انتخاب
franchises حق انتخاب
franchise حق انتخاب
francs حق انتخاب
choicest انتخاب
choices انتخاب
choicer انتخاب
choice انتخاب
franc حق انتخاب
option انتخاب
options انتخاب
delegacy انتخاب
option حق انتخاب
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
sift انتخاب کردن
screen انتخاب کردن
screening, screenings انتخاب کردن
selectivity حسن انتخاب
selection switch گزینه انتخاب
choosy انتخاب کننده
selection of position انتخاب موضع
seller's option انتخاب فروشنده
screened انتخاب کردن
sifted انتخاب کردن
self service با انتخاب ازاد
self-service با انتخاب ازاد
to make a choice of انتخاب کردن
pitch upon انتخاب کردن
sifts انتخاب کردن
opts انتخاب کردن
screens انتخاب کردن
select انتخاب کردن
pickup انتخاب رشد
selectively انتخاب کننده
natural selection انتخاب طبیعی
selective قابل انتخاب
selective مبنی بر انتخاب
cream of the crop <idiom> انتخاب عانی
selective انتخاب کننده
pick out <idiom> انتخاب کردن
selectively مبنی بر انتخاب
mischoice انتخاب غلط
selector انتخاب کننده
outvoter انتخاب کننده
selectors انتخاب کننده
single انتخاب کردن
selectively قابل انتخاب
mischoose بد انتخاب کردن
preselection انتخاب مقدماتی
project selection انتخاب پروژه
selects انتخاب کردن
picked انتخاب شده
selected انتخاب کردن
chose انتخاب کرده
choosing انتخاب کردن
chooses انتخاب کردن
choose انتخاب کردن
eligible شایسته انتخاب
eligible قابل انتخاب
reelection تجدید انتخاب
route selection انتخاب مسیر
scracity and choice کمیابی و انتخاب
break انتخاب شود
menus فهرست انتخاب
freedom of choice ازادی انتخاب
freedom to choose ازادی در انتخاب
cs انتخاب تراشه
switched line خط انتخاب شده
option شق انتخاب شده
electors انتخاب کننده
get in انتخاب شدن
elector انتخاب کننده
elected انتخاب شده
elects انتخاب کردن
electing انتخاب کردن
check boxes چهارگوشهای انتخاب
options شق انتخاب شده
breaks انتخاب شود
circuit switching انتخاب مدار
dial انتخاب کردن
faulty selection انتخاب غلط
chooser انتخاب کننده
choiceless محروم از حق انتخاب
to have one's pick انتخاب کردن
choice of technology انتخاب تکنولوژی
choosey انتخاب کننده
dialed انتخاب کردن
chip select انتخاب تراشه
menu فهرست انتخاب
dialled انتخاب کردن
dials انتخاب کردن
cooptation انتخاب درونی
elect انتخاب کردن
icon راهنمای انتخاب
impluse action انتخاب شماره
re election انتخاب مجدد
opting انتخاب کردن
hits انتخاب یک کلید
hitting انتخاب یک کلید
opt انتخاب کردن
impluse stepping انتخاب شماره
opted انتخاب کردن
the polls انتخاب گاه
impluse selection انتخاب ایمپولز
election انتخاب نماینده
re election تجدید انتخاب
economic choice انتخاب اقتصادی
icons راهنمای انتخاب
hit انتخاب یک کلید
ikons راهنمای انتخاب
re-election تجدید انتخاب
direct selection انتخاب مستقیم
re-election انتخاب مجدد
social selection انتخاب اجتماعی
Whichever she chooses . هر کدام را که انتخاب کند
preselect قبلا انتخاب کردن
options عملی که انتخاب میشود
preelection وابسته به پیش از انتخاب
presidential election انتخاب رئیس جمهور
preelection promises وعدههای پیش از انتخاب
consumer's choice انتخاب مصرف کننده
pick out انتخاب کردن دریافتن
default option انتخاب قرار دادی
display menu فهرست انتخاب نمایشی
franchise ازادی حق انتخاب امتیاز
option عملی که انتخاب میشود
main menu فهرست انتخاب اصلی
electorates هیئت انتخاب کنندگان
electress خانم انتخاب کننده
destine قبلا انتخاب کردن
franchises ازادی حق انتخاب امتیاز
consumer choice انتخاب مصرف کننده
configure انتخاب سخت افزار
electorate هیئت انتخاب کنندگان
preselect انتخاب کردن مقدماتی
compilation جمع اوری و انتخاب
constituent انتخاب کننده موکل
hit the nail on the head <idiom> یافتن انتخاب صحیح
constituents انتخاب کننده موکل
selector channel کانال انتخاب کننده
selector switch گزینه انتخاب کننده
target designation روش انتخاب هدف
target designation سیستن انتخاب هدف
keystroke عمل انتخاب کلید
ineligible نا شایسته برای انتخاب
presidential انتخاب رئیس جمهور
selection عمل یا فرآیند انتخاب
reelect تجدید انتخاب کردن
ineligbility ناشایستگی برای انتخاب
eligibility شایستگی برای انتخاب
probabilism انتخاب وجه احتمالی
user defined تعریف یا انتخاب کاربر
automatic message switching انتخاب خودکار پیام
selections عمل یا فرآیند انتخاب
compilations جمع اوری و انتخاب
electing انتخاب کردن برگزیده منتخب
associated file وقتی فایل را انتخاب می کنید
elect انتخاب کردن برگزیده منتخب
Hobson's choice انتخاب از روی ناچاری ناگزیر
qualifier انتخاب شده برای دوربرد
selections دسته یا هیات انتخاب شده
port به آن وصل است را انتخاب کند
click انتخاب شده حرکت کند
clicked انتخاب شده حرکت کند
associated document وقتی فایل را انتخاب می کنید
theory of consumer's choice نظریه انتخاب مصرف کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com