Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
ring tailed
دارای حلقههای رنگی در دم
Other Matches
polyunsaturated
دارای حلقههای اشباع نشده
colour
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
candy-striped
دارای نوارههای رنگی
coloury
دارای رنگی که نماینده خوبی کالایی است
dye sublimation printer
چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
fasciate
دارای راه راه رنگی
triads
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
linkage
حلقههای زنجیر
linkages
حلقههای زنجیر
custodian
حلقههای نوار
custodians
حلقههای نوار
slip rings
حلقههای لغزان
saturn rings
حلقههای زحل
rings
حلقههای دارحلقه
collector rings
حلقههای لغزان
still rings
حلقههای بی حرکت ژیمناستیک
gimmal
ساخته شده از حلقههای تودرتو
phosphene
حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
dendrochronology
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
speed
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speeds
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speeding
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
solid
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solids
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
pigmental
رنگی
coloration
رنگی
discoloration
بی رنگی
trichromat
سه رنگی
trichromatism
سه رنگی
chromatic
رنگی
trichroism
سه رنگی
achroma
بی رنگی مو
achromatisation
بی رنگی
dichroism
دو رنگی
coloured
رنگی
colored
رنگی
achromia
بی رنگی مو
achroma
بی رنگی
achromatization
بی رنگی
achromatism
بی رنگی
dichromatism
دو رنگی
hued
رنگی
ingrain
نخ رنگی
chromaticity
رنگی
tinct
رنگی
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
kinemacolour
سینمای رنگی
pigment dye
ماده رنگی
pigment cell
یاخته رنگی
lake
لاک رنگی
blackest
سیاه رنگی
pastel
مداد رنگی
pastel
خمیرمواد رنگی
blacker
سیاه رنگی
pigmentation
رنگی شدن
black
سیاه رنگی
blacked
سیاه رنگی
aquarelle
نقاشی اب و رنگی
aqua relle
نقاشی اب و رنگی
polychroism
چند رنگی
pleochroism
چند رنگی
lakes
لاک رنگی
photochromy
عکاسی رنگی
color code
رمز رنگی
opalescence
شیری رنگی
colored pencil
مداد رنگی
dye stuff
ماده رنگی
monotint
عکس یک رنگی
monotint
نگار یک رنگی
vitta
نوار رنگی
color printer
چاپگر رنگی
chromophotograph
عکس رنگی
chromatic aberration
خطای رنگی
pencil
مداد رنگی
pencilling
مداد رنگی
unifiable
قابل هم رنگی
dyestuff
ماده رنگی
ocellus
حلقه رنگی
color television
تلویزیون رنگی
pencils
مداد رنگی
color trace recorder
رسام رنگی
colored glass
شیشه رنگی
oleograph
عکس رنگی
coloured cement
سیمان رنگی
chroma
مشخصههای رنگی
pigment
ماده رنگی
heliochrome
عکاسی رنگی
stined glass
شیشه رنگی
paraffin wax
موم رنگی
color camera
دوربین رنگی
cingulum
خط رنگی ومارپیچ
blacks
سیاه رنگی
colorant
مواد رنگی
pentachromic
پنج رنگی
heliochrome
عکس رنگی
color graphics
گرافیک رنگی
photochrome
عکس رنگی
pallor
زرد رنگی
pigments
ماده رنگی
technicolour
روش فیلم رنگی
pullicate
یکجور دستمال رنگی
simultaneous color television
تلویزیون رنگی همزمان
purpurin
ماده رنگی روناس
safranin
ماده رنگی زعفران
sequential color television
تلویزیون رنگی مرحلهای
figurines
مجسمه سفالین رنگی
figurin
مجسمه سفالین رنگی
carrier color signal
پیام رنگی حامل
figurine
مجسمه سفالین رنگی
false colour
فیلم رنگی مصنوعی
chromogen
دانههای رنگی گیاهان
quercitron
نوعی ماده رنگی
encaustic tile or brick
اجرکاشی هفت رنگی
Color films(T. V).
فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
chromophore
گروه رنگی ملکول
bars
خط یا بلاک ضخیم رنگی
dyestuff
مواد رنگی و رنگرزی
bar
خط یا بلاک ضخیم رنگی
pool ball
هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
composite color signal
پیام رنگی مرکب
color monitor
صفحه نمایش رنگی
curcumin
ماده رنگی زردچوبه
pigmentary
رنگی رنگ دار
conventionalization
هم رنگی با ایین و رسوم
contour
خط فاصل درنقشههای رنگی
crayon
مداد رنگی مومی
crayons
مداد رنگی مومی
red, green, blue
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
polychrome
تهیه عکسهای رنگی
chromophore
عامل رنگی ملکول
composite color monitor
مونیتور رنگی مرکب
orcin
ماده رنگی گلسنگ
tetrachromatism
دید چهار رنگی
indigotine
ماده رنگی نیل
neutral density faceplate
صفحه رنگی تلویزیون
color gate
دریچه پیام رنگی
indigotin
ماده رنگی نیل
minus color signal
پیام رنگی منفی
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
orthochromatic
شبیه عکسهای رنگی طبیعی
tone
[ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
bacino
سفال لعاب دار رنگی
carmine
ماده رنگی قرمز دانه
color contrast
تضاد رنگی در زمینه فرش
You have rubbed your coat against some wet paint .
کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
pigment
باماده رنگی رنگ کردن
black will take no other hue
بالای سیاهی رنگی نیست
pigments
باماده رنگی رنگ کردن
pastel
<adj.>
رنگهای خفیف
[با مداد رنگی]
Salmon
<adj.>
<noun>
رنگی میان صورتی و نارنجی
Tan
<adj.>
<noun>
رنگی میان قهوه ای و کرم
ocher
<adj.>
<noun>
رنگی میان قهوه ای و زرد
Pear
<adj.>
رنگی مانند رنگ گلابی
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
colored progressive matrices test
ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
redorange
<adj.>
<noun>
رنگی میان قرمز و نارنجی
Rosybrown
<adj.>
<noun>
رنگی میان صورتی وقهوه ای
slate
<adj.>
<noun>
رنگی میان آبی و خاکستری
Redviolet
رنگی میان بنفش و قرمز
Blueviolet
<adj.>
<noun>
رنگی بین آبی و بنفش
Rosewood
رنگی میان بنفش و قهوه ای
r.m.a. color code
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
cga
وفق دهنده نگاره سازی رنگی
confetti
کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
pigment
رنگ غیر محلول ماده رنگی
chromatolysis
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
ocellus
خال رنگی که مانند چشم باشد
lambrequin
نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
colours
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
color graphics adapter
وفق دهنده نگاره سازی رنگی
Christmas tree
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas trees
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
xanthin
ماده رنگی روناس وگل زرد
pigments
رنگ غیر محلول ماده رنگی
colour
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
cellure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
fucus
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
ceilure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
MCGA
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
disperse
[درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
fastness of bleaching
ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
celure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
pastellist
پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
lutein
ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
propolis
ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
pal
line alteration phase سیستم تلویزیون رنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com