Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
isotropic
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
Other Matches
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
amphoteric
دارای خواص متضاد
papaverous
دارای خواص خشخاش
oleaginous
دارای خواص روغن
propertied
متمکن دارای خواص معین
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
actinic
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
equipotent
دارای اثرات برابر
isoperimetrical
دارای دوره یا محیطهای برابر
isodose
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
substantive
شبیه اسم دارای خواص اسم
hypersonic
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
round and round
از هرسو
around
در هرسو
right round
از هرسو
supernova
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
isocratic
دارای اختیارات برابر که دران اختیارات سیاسی همه کس یکسان است
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
properties
خواص
attributes
خواص
attributing
خواص
attribute
خواص
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
mechanical properties
خواص مکانیکی
attribute
صفت خواص
product capabilities
خواص محصول
elastic properties
خواص ارتجاعی
property list
سیاهه خواص
hydrological
وابسته به خواص اب
attributes
صفت خواص
intensive properties
خواص شدتی
bulk properties
خواص گروهی
attributing
صفت خواص
intrinsic properties
خواص ذاتی
chemical properties
خواص شیمیایی
collective properties
خواص کولیگاتیو
general properties of bodies
خواص عمومی اجسام
properties of section
خواص مقاطع تیرها
adhesion agent
ماده تشدیدکننده خواص
acoustics
خواص صوتی ساختمان
electro magnetism
برق و خواص مغناطیسی
magnetics
علم خواص مغناطیسی
partial molar properties
خواص جزیی مولی
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
pneumatics
علم خواص هوا و گاز
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electronography
ثبت خواص الکتریسته ساکن
electrokinetics
علم خواص برق متحرک
optics
علم مطالعه در خواص نور
hydraulic
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
unsex
از خواص جنسی محروم کردن
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
to turn something
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
electro statics
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
actinology
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
axiology
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
metamerism
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
gyromagnetic
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
pneumatology
روح شناسی علم خواص هواو گازها
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
miscibility
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additives
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
platinum metal
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
color code
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
epiphytology
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
harmonics
مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
bracketed
برابر
doubled up
دو برابر
doubled
دو برابر
versus
در برابر
equal
برابر
tripling
سه برابر
euqal
برابر
triples
سه برابر
equaled
برابر
tripled
سه برابر
equipollent
برابر
he is twice the man he was
دو برابر
homological
برابر
equals
برابر
as much a
دو برابر
sextuple
شش برابر
opposites
برابر
opposite
برابر
sixfold
شش برابر
breasts
برابر
breast
برابر
two fold
دو برابر
ninefold
نه برابر
even
<adj.>
برابر
three fold
سه برابر
equaling
برابر
equalled
برابر
squaring
برابر
vs
در برابر
squares
برابر
decuple
ده برابر
squared
برابر
equalling
برابر
square
برابر
tantamount
برابر
tenfold
ده برابر
abreast
برابر
identical
برابر
level with each other
برابر
triple
سه برابر
double
دو برابر
one fold
یک برابر
paripassu
برابر
eq
برابر با
symmetric
برابر
one hundred times as many
صد برابر
for
در برابر
threefold
سه برابر
sevenfold
هفت برابر
triple precision
دقت سه برابر
triplex
سه برابر کردن
sextuple
شش برابر کردن
equals
برابر مساوی
trebled
سه برابر کردن
equalling
برابر مساوی
equaled
برابر مساوی
equal
برابر مساوی
treble
سه برابر کردن
senary
شش برابر ششگانه
lifelong
برابر یک عمر
equivalents
برابر مشابه
life long
برابر با یک عمر
septuple
هفت برابر
equalled
برابر مساوی
triply
بطور سه برابر
equaling
برابر مساوی
triple precision
با دقت سه برابر
peering
برابر بودن با
octuple
هشت برابر
paralleling
برابر خط موازی
parallelled
برابر خط موازی
parallelling
برابر خط موازی
counterbalance
نیروی برابر
parallels
برابر خط موازی
trebly
بطور سه برابر
treble our casualties
سه برابر تلفات ما
counterweight
وزنه برابر
counterweights
وزنه برابر
counterbalanced
نیروی برابر
parallelize
برابر کردن
counterbalances
نیروی برابر
par
برابر کردن
paralleled
برابر خط موازی
nip and tuck
تقریبا برابر
peered
برابر بودن با
peer
برابر بودن با
trebles
سه برابر کردن
trebling
سه برابر کردن
reduplicate
دو برابر کردن
quintuple
پنج برابر
quadraple
چهار برابر
equilateral
دو پهلو برابر
millionfold
یک میلون برابر
money worth
برابر پول
levels
سطح برابر
prallelize
برابر کردن
parallel
برابر خط موازی
peer to each other
برابر با یکدیگر
levelled
سطح برابر
doubled
: دو برابر دوتا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com