Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ribby
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
Other Matches
ungear
از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
slab sided
دارای دندههای باریک ونمایان لاغر
saleintiant
بیرون امده
saleint
بیرون امده
exserted
بیرون امده
petiolar
از برگدم بیرون امده
flanges
لبه بیرون امده چرخ
flange
لبه بیرون امده چرخ
extrusive
اخراج کننده بیرون امده
kid glove
ازلای زرق وبرق بیرون امده
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
rib
هرچیز شبیه دنده
matriculated students
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
prognathous
دارای ارواره پیش امده
prognathic
دارای ارواره پیش امده
venose
دارای رگهای متعددوبر امده
ventricous
بادکرده دارای شکم پیش امده
round shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
tricostate
سه دندهای دارای سه دنده
flanges
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
flange
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
to turn out
بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
vulvate
دارای شکافی شبیه فرج
vulvar
دارای شکافی شبیه فرج
chalybeate
دارای مزه شبیه باهن
vulval
دارای شکافی شبیه فرج
subhuman
دارای صفاتی شبیه انسان
ulotrichous
دارای موهای شبیه پشم
ventricos
بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
homogamous
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
squeaker
دارای صدای شبیه جغد یا موش
pentadactylate
دارای پنج زائده شبیه پنجه
homogamic
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
drupaceous
دارای میوه الویی شبیه الو
diatomaceous
دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
pop-eyed
دارای چشمهای بیرون زده
protrusile
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
leg of mutton
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
conchoidal
دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
squeaky
جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
hardtop
اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trapezoidal thread
دندههای ذوزنقهای
false or asternal ribs
دندههای کاذب
floating ribs
دندههای ازاد
gearing
دندههای ماشین
longitudinal
دندههای طولی موتور
basic gearing
چرخ دندههای اصلی
rachet
دندههای چرخ ضامن دار
true or sternal ribs
دندههای حقیقی اضلاع پیوسته به قص
transposing gears
چرخ دندههای تبدیل دور
zincky
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pinion
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions
دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear
دنده مهمیزی دنده خاردار
pinioning
دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
substantive
شبیه اسم دارای خواص اسم
ribbing
ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
venosity
شبیه ورید دارای ورید
gooseneck
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
rougher
دنده دنده کننده
to strain at a gnat
ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout
بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
pinnulate
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated
شبیه برگچه شبیه بالچه
extravasate
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejected
بیرون راندن بیرون انداختن
eject
بیرون راندن بیرون انداختن
ejects
بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion
بیرون اندازی بیرون امدگی
ejecting
بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound
عازم بیرون روانه بیرون
sprocket
دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
ridgy
بر امده
who came?
کی امده
who came?
که امده
incoming
امده
fordone
از پا در امده
gibbous
بر امده
getting
بدست امده
underhung
پیش امده
jamb
تیربیرون امده
jambs
تیربیرون امده
overdue
دیر امده
unbred
بدببار امده
left over
زیاد امده
enthetic
ازبیرون امده
leavened bread
نان ور امده
landed
فرود امده
overshot
پیش امده
in-
:رسیده امده
jutting
پیش امده
worked up
ازکار در امده
in
:رسیده امده
exserted
پیش امده
gets
بدست امده
get
بدست امده
exopathic
ازبیرون امده
impassionate
به جنبش امده
aggregates
جمع امده
aggregate
جمع امده
red-hot
تاب امده
prognathic
پیش امده
prognathous
پیش امده
red hot
تاب امده
new come
تازه امده
protrusive
جلو امده
protrusile
جلو امده
projective
جلو امده
protrudent
جلو امده
peregrin or rine
از خارجه امده
protractive
جلو امده
worker
ازکار در امده
inchoate
تازه بوجود امده
take steps
اقدامات بعمل امده
neoteric
تازه بدنیا امده
self born
از خود بوجود امده
apogean
از زمین بالا امده
ecstatic
بوجد امده نشئهای
ecstatically
بوجد امده نشئهای
unhandy
مشکل بدست امده
beetle brow
پیشانی پیش امده
twinborn
دوقلو بدنیا امده
projecting jaw
ارواره پیش امده
born in the purple
در نازونعمت بدنیا امده
bay window
پنجره پیش امده
bay windows
پنجره پیش امده
peregrine
ازخارجه امده مسافر
you might have come
باید امده باشید
cantilever
تیر پیش امده
to run short
زیر short امده است
lug
هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money
پول سخت بدست امده
rimrock
لبه بر امده صخره مزبور
bucktooth
دندان گراز یا پیش امده
instances have occurred that
مواردی پیش امده است
his stomach sticks out
شکمش پیش امده است
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
bow window
پنجره پیش امده کمانی
bow windows
پنجره پیش امده کمانی
vizor
لبه پیش امده کلاه
ramus
قسمت بر امده واطاله یافته
air landed
فرود امده از راه هوا
visor
لبه پیش امده کلاه
to t. to account
زیر account امده است
lugging
هر عضو جلو امده چیزی
lugs
هر عضو جلو امده چیزی
visors
لبه پیش امده کلاه
lugged
هر عضو جلو امده چیزی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
biologic
بدست امده اززیست شناسی عملی
nook
قطعه زمین پیش امده برامدگی
whyŠthere is the answer
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
ill gotten
با وسایل غیر مشروع بدست امده
oversailing of facade
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
forestage
قسمت جلو امده صحنه نمایش
the bird took its perch
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
off one's hands
بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
bay windows
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
it is of doubtful proveance
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
bay window
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
lyophil
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
dormer
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
industrial wealth
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
brown major
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
officinal names of drugs
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
grilse
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
straight arm
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
prize courts
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
yardage
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
odontolite
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
soever
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
ventriloquism
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpment
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
pandects
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpments
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
geared
دنده
geap
دنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com