Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (4 milliseconds)
English
Persian
particulate
دارای ذرات ریز
Search result with all words
isometric
دارای ذرات ریز متساوی
isometrics
دارای ذرات ریز متساوی
granulate
دارای ذرات ریز کردن
polymeric
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
suspensoid
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
Other Matches
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary
بین ذرات در داخل ذرات
ingredient
ذرات
ingredients
ذرات
allergen
ذرات الرژی زا
intermolecular
در داخل ذرات
radioactive rays
ذرات رادیواکتیو
sand blasting
ذرات سنگ
roily
پر از ذرات رسوبی
blood corpuscles
ذرات خون
elementary particles
ذرات بنیادی
particle physics
فیزیک ذرات
metal foulings
ذرات فلز
fundamental particles
ذرات بنیادی
planetesimal
ذرات سیارهای
barrier penetration by particles
نفوذ ذرات در سد
cosmic particles
ذرات کیهانی
weight of solids
وزن ذرات
molecular attracticm
جاده ذرات
intermolecular
بین ذرات
denseness
تراکم ذرات
nebulize
تبدیل به ذرات کردن
emulsion
ذرات چربی دراب
emulsioning
ذرات چربی دراب
emulsioned
ذرات چربی دراب
particle physics
فیزیک ذرات اتمی
absorption of charged particles
جذب ذرات باردار
scattering of alpha particles
پراکندگی ذرات الفا
pollinium
توده ذرات گرده گل
effective size of grain
قطر موثر ذرات
emulsions
ذرات چربی دراب
thershold temperature
استانه دمای ذرات
planetesimal hypothesis
فرضیه ذرات سیارهای
cascade impactor
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
segregation
تفکیک ذرات بتن
fall out
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
polymerization
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
emulsifies
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifying
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsified
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsify
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
leucocytosis
افزودگی ذرات سفید خون
cohesion
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
dispersion
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
nucleon
ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
achondrite
سنگ الماس بدون ذرات گرد
kinetic theory
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
cohesion
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
grain size classification
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
lenticulate
ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
dispersoid
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
grain orientation
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
micronize
بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
schiller
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
diatomite
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
atomising
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsions
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mists
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomize
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsioning
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mist
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomised
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
amylose
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
atomizing
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsion
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
electrophoresis
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
emulsioned
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
kinetic theory of heat
عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
synchrotron
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
charge neutrality
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
texture
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
atomizes
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
textures
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
atomized
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
haze
غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
iceneedle
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
atomisers
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
binders
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binder
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
atomizers
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
aerosol
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosols
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomizer
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
physical analysis
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
dispersion hardening
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
air brush
برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
soft fails
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
atomic theory
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
wet filter
فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
emission theory
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
polymer
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
ether
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
zero air voids unit weight
وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
cyclotron
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
filigree
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
avalanche
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
avalanches
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
gig
ماشین خارزنی
[این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
دارای سه خط
odoriferous
دارای بو
footy
دارای پا
three-legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
glochidiate
دارای مو
three legged
دارای سه پا
handy
<adj.>
دارای مزیت
melodious
دارای ملودی
backed
دارای پشت
short range
دارای برد کم
self abnegating
دارای کف نفس
short-range
دارای برد کم
shoaly
دارای جاهای کم اب
sexagenary
دارای سن 06 تا96
myrrhy
دارای بوی مر
rifled
دارای خان
myrrhic
دارای بوی مر
multilineal
دارای چندین خط
equivocal
دارای دومعنی
melodic
دارای ملودی
multifid
دارای چندشکاف
salaried
دارای حقوق
muciferous
دارای مخاط
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
legitimating
دارای حق مشروع
formal
دارای فکر
monopetalous
دارای یک گلبرگ
splash
دارای ترشح
flabby
دارای عضلات شل
prerogatives
دارای حق ویژه
multiflorous
دارای بیش از سه گل
silicifoeous
دارای در کوهی
social minded
دارای افکاراجتماعی
sonant
دارای اهنگ
spiriferous
دارای عضومارپیچی
spirituous
دارای الکل
splashy
دارای ترشح
prerogative
دارای حق ویژه
splashes
دارای ترشح
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
primipara
دارای یک اولاد
papillose
دارای برامدگی
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pre emptive
دارای حق شفعه
weighted
دارای وزن
bichrome
دارای دو رنگ
polygamous
دارای چند زن
pelliculate
دارای پوسته
portentous
دارای فال بد
deadbeats
دارای سکون
deadbeat
دارای سکون
plumose
دارای دسته پر
pinnular
دارای بالچه
pinnular
دارای برگچه
pileate
دارای کلاهک
petiolate
دارای دمگل
palmy
دارای نخل
overbusy
دارای کارزیاد
nitrous
دارای شوره
synonymous
دارای تشابه
synonymous
دارای ترادف
shelterer
دارای حفاظ
reversioner
دارای حق رجوع
nucleate
دارای هسته
reboant
دارای واکنش
stilted
دارای چوب پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com