Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
Other Matches
off color
دارای رنگ مغایر
off color
دارای رنگ ناجور
autosexing
دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with
دارای
footy
دارای پا
three legged
دارای سه پا
three-legged
دارای سه پا
bilabiate
دارای دو لب
trilinear
دارای سه خط
odoriferous
دارای بو
glochidiate
دارای مو
iodic
دارای ید
foliolate
دارای برگچه
cuspidal
دارای برامدگی
insectile
دارای حشره
glary
دارای تشعشع
glanduliferous
دارای غد دکوچک
floaty
دارای اب نشین کم
geniculate
دارای زانویی
fibrinous
دارای مودلیفی
dipetalous
دارای دوگلبرگ
dimply
دارای فرورفتگی
dimorphic
دارای دو شکل
dipteran
دارای دو بال
dolose
دارای قصدجرم
dichotomous
دارای دو بخش
double tongued
دارای دوقول
dyslogistic
دارای خاطرات بد
diandrous
دارای دوپرچم
declinatory
دارای تمایل
dartrous
دارای تبخال
bimolecular
دارای دوملکول
entitative
دارای وجودخارجی
far reaching
دارای اثرزیاد
febile
دارای حالت تب
dipolar
دارای دو قطب
feldspathic
دارای فلدسپار
diplopodous
دارای هزار پا
haired
دارای موی ...
isogenous
دارای یک منبع
prerogatives
دارای حق ویژه
keyed
دارای جاانگشتی
keeled
دارای تبر ته
keratinous
دارای موادشاخی
kibed
دارای شکاف
knarred
دارای برامدگی
knock kneed
دارای زانوی کج
lean to
دارای چارطاقی
lippy
پر رو دارای لب اویزان
lobate
دارای نرمه
lobated
دارای نرمه
longheaded
دارای سردراز
magneto
دارای مغناطیس
mammilate
دارای پستان
miasmal
دارای دمه بد بو
miasmatic
دارای دمه بد بو
iodous
دارای یود
invested with power
دارای اختیار
intercommunicate
دارای مراوده
hearted
دارای قلب ...
muciferous
دارای مخاط
heterogamous
دارای مادگی ها
hexameter
دارای شش وزن
ledgy
دارای طاقچه
humous
دارای موادالی
shoaly
دارای جاهای کم اب
ill neighboured
دارای همسایه بد
ill neighboured
دارای محیط بد
in defect
دارای کاستی
in flower
دارای شکوفه
in force
دارای اعتبار
in power
دارای اختیارات
indued with charm
دارای فریبندگی
inflorescent
دارای گل اذین
innervate
دارای پی کردن
instinct with force
دارای زور
homolographic
دارای قرینه
privileged
دارای امتیاز
overlapping
دارای اشتراک
hook-nosed
دارای بینی کج
hook nosed
دارای بینی کج
electives
دارای حق انتخاب
elective
دارای حق انتخاب
twofold
دارای دو چیز
splashes
دارای ترشح
splash
دارای ترشح
bodily
دارای بدن
divan
دارای دوفرفیت
divans
دارای دوفرفیت
hectic
دارای تب لازم
behinds
دارای پس افت
behind
دارای پس افت
ambivalence
دارای دو جنبه
isometrics
دارای یک میزان
isometric
دارای یک میزان
bifocals
دارای دو کانون
bifocal
دارای دو کانون
formal
دارای فکر
salaried
دارای حقوق
prerogative
دارای حق ویژه
short-range
دارای برد کم
short range
دارای برد کم
backed
دارای پشت
equivocal
دارای دومعنی
flabby
دارای عضلات شل
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
legitimating
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
rifled
دارای خان
weighted
دارای وزن
deadbeat
دارای سکون
melodic
دارای ملودی
melodious
دارای ملودی
synonymous
دارای تشابه
synonymous
دارای ترادف
stilted
دارای چوب پا
energetic
دارای انرژی
portentous
دارای فال بد
deadbeats
دارای سکون
legitimated
دارای حق مشروع
prurient
دارای فکرشهوانی
cretaceous
دارای گچ فراوان
bumpiness
دارای برامدگی
buckish
دارای خوی بز
bodied
دارای بدن
bizonal
دارای دومنطقه
bisulcate
دارای دوشکاف
biramous
دارای دو شاخه
biradial
دارای دوشعاع
bipartite
دارای دوقسمت
calcareous
دارای کلسیم
calcic
دارای اهک
capitated
دارای سرمجزا
crepitant
دارای صدای خش خش
copperbottomed
دارای ته مسی
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
cirrous
دارای اویز
cingulate
دارای کمربند
chymiferous
دارای کیموس
chinned
دارای چانه
cephalous
دارای کله
binucleated
دارای دو هسته
binucleate
دارای دو هسته
binuclear
دارای دو هسته
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
antithetical
دارای ضد ونقیض
antithetic
دارای ضد ونقیض
amphibolic
دارای دو معنی
aluminous
دارای زاج
adamantean
دارای تلئلو
acetylize
دارای ریشهء
acetylate
دارای ریشهء
artiodactyl
دارای سم شکافته
artiodactylous
دارای سم شکافته
aulait
دارای شیر
binocular
دارای دو چشم
binaural
دارای دو گوش
bimotored
دارای دوموتور
bimorphemic
دارای دوشکل
bichrome
دارای دو رنگ
bicentric
دارای دومرکز
basined
دارای ابگیر
azotic
دارای ازت
accentual
دارای تاکید
parenthetical
دارای کمانک
infatuated
دارای داوری بد
family men
دارای نانخور
family man
دارای نانخور
curvy
دارای انحنا
allergic
دارای حساسیت به
zygomorphic
دارای تقارن
to be fraught
[with]
دارای ... بودن
zonate
دارای مدار
woolly headed
دارای سر پشمالو
univalent
دارای یک فرفیت
unipod
دارای یک پایه
unifoliate
دارای یک برگ
unifilar
دارای یک سیم یا نخ
unidirectional
دارای یک جهت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com