English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English Persian
sane دارای عقل سلیم
saner دارای عقل سلیم
sanest دارای عقل سلیم
right minded دارای عقل سلیم
right-minded دارای عقل سلیم
Search result with all words
judicious دارای قوه قضاوت سلیم
to be in one's right mind دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
Other Matches
right mindedness عقل سلیم
gumption عقل سلیم
sound judgement عقل سلیم
common sense عقل سلیم
good sense عقل سلیم
well balanced سالم سلیم موزون باقرینه
well-balanced سالم سلیم موزون باقرینه
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear دارای سه خط
three-legged دارای سه پا
iodic دارای ید
glochidiate دارای مو
odoriferous دارای بو
footy دارای پا
bilabiate دارای دو لب
three legged دارای سه پا
fraught with دارای
petiolate دارای دمگل
overbusy دارای کارزیاد
weighted دارای وزن
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
deadbeat دارای سکون
palmy دارای نخل
papillose دارای برامدگی
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
pelliculate دارای پوسته
of that ilk دارای همان جا
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
miasmatic دارای دمه بد بو
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
miasmal دارای دمه بد بو
prerogatives دارای حق ویژه
salaried دارای حقوق
formal دارای فکر
mammilate دارای پستان
monometallic دارای یک فلز
monopetalous دارای یک گلبرگ
synonymous دارای تشابه
nucleate دارای هسته
nitrous دارای شوره
myrrhy دارای بوی مر
myrrhic دارای بوی مر
energetic دارای انرژی
multilineal دارای چندین خط
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
stilted دارای چوب پا
muciferous دارای مخاط
synonymous دارای ترادف
magneto دارای مغناطیس
swell butted دارای ته گنده
low-spirited دارای روحیه بد
splashy دارای ترشح
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
spirituous دارای الکل
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
low spirited دارای روحیه بد
stannic دارای قلع
alcoholic دارای الکل
alcoholics دارای الکل
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
sulfureous دارای گوگرد
strontic دارای استرونیوم
straight line دارای خط مستقیم
undersigned دارای امضاء
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
stannous دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
social minded دارای افکاراجتماعی
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
prerogative دارای حق ویژه
polygamous دارای چند زن
reboant دارای واکنش
reversioner دارای حق رجوع
silicifoeous دارای در کوهی
shoaly دارای جاهای کم اب
shelterer دارای حفاظ
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
sexagenary دارای سن 06 تا96
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
handy <adj.> دارای مزیت
self abnegating دارای کف نفس
rifled دارای خان
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
plumose دارای دسته پر
floaty دارای اب نشین کم
azotic دارای ازت
dyslogistic دارای خاطرات بد
basined دارای ابگیر
double tongued دارای دوقول
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
dolose دارای قصدجرم
dipteran دارای دو بال
dipolar دارای دو قطب
diplopodous دارای هزار پا
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
fibrinous دارای مودلیفی
adamantean دارای تلئلو
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
far reaching دارای اثرزیاد
cirrous دارای اویز
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
entitative دارای وجودخارجی
artiodactyl دارای سم شکافته
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
buckish دارای خوی بز
bumpiness دارای برامدگی
cuspidal دارای برامدگی
calcareous دارای کلسیم
calcic دارای اهک
capitated دارای سرمجزا
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
cephalous دارای کله
copperbottomed دارای ته مسی
chinned دارای چانه
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
chymiferous دارای کیموس
dartrous دارای تبخال
declinatory دارای تمایل
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
dipetalous دارای دوگلبرگ
biradial دارای دوشعاع
biramous دارای دو شاخه
bisulcate دارای دوشکاف
dimply دارای فرورفتگی
dimorphic دارای دو شکل
bizonal دارای دومنطقه
dichotomous دارای دو بخش
bodied دارای بدن
diandrous دارای دوپرچم
cingulate دارای کمربند
foliolate دارای برگچه
splash دارای ترشح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com