English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (13 milliseconds)
English Persian
blunt دارای لبه ضخیم رک
blunted دارای لبه ضخیم رک
blunter دارای لبه ضخیم رک
bluntest دارای لبه ضخیم رک
blunting دارای لبه ضخیم رک
blunts دارای لبه ضخیم رک
Search result with all words
gigas دارای ساقه ضخیم تر
triggerfish ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
Other Matches
coarse ضخیم
squatty ضخیم
coarser ضخیم
coarsest ضخیم
straw board مقوای ضخیم
russetting ضخیم زبر
thickened ضخیم کردن
junk bozrd مقوای ضخیم
kraft paper کاغذ ضخیم
paper base laminate کاغذ ضخیم
mackinaw پتوی ضخیم
boldface حروف ضخیم
plank تخته ضخیم
thickly نسبتا ضخیم
thicken ضخیم کردن
bodies ضخیم کردن
thickener ضخیم ساز
thickish نسبتا ضخیم
russet روستایی ضخیم
body ضخیم کردن
thickens ضخیم کردن
thickeners ضخیم ساز
russeting ضخیم زبر
pea jacket ژاکت ضخیم ملوانان
sludge رسوب گل و لای ضخیم
grossest شرم اور ضخیم
grosser شرم اور ضخیم
gigas برگهای ضخیم تر و تیره تر
shear thickening ضخیم شدن برش
grossed شرم اور ضخیم
grossing شرم اور ضخیم
grosses شرم اور ضخیم
gross شرم اور ضخیم
thick film circuit مدار غشایی ضخیم
bar خط یا بلاک ضخیم رنگی
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
bulge out شکم دادن ضخیم شدن
bold face حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
Bolivia پارچهی پشمی ضخیم و نرم
macrame توری ضخیم و ریشه دار
palling پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palls پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
pall پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palled پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
stencil paper کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
skirting armor ضخیم ترین قسمت زره تانک
nimbostratus ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
reefers جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefer جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cells خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
under weft پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
kemp پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
thick Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
bituminous paint رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
impasto رنگ گذاری- رنگ ضخیم
aggrade ضخیم کردن هموار کردن
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
cord yarn نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
footy دارای پا
trilinear دارای سه خط
fraught with دارای
glochidiate دارای مو
odoriferous دارای بو
three-legged دارای سه پا
three legged دارای سه پا
rectilinear دارای مسیرمستقیم
legitimating دارای حق مشروع
sexagenary دارای سن 06 تا96
legitimates دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
straight line دارای خط مستقیم
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
whizzer دارای صدای غژ
splashing دارای ترشح
pileate دارای کلاهک
pinnular دارای برگچه
pinnular دارای بالچه
legitimate دارای حق مشروع
ambivalence دارای دو جنبه
flabby دارای عضلات شل
double tongued دارای دوقول
handy <adj.> دارای مزیت
equivocal دارای دومعنی
hearted دارای قلب ...
backed دارای پشت
synonymous دارای ترادف
stilted دارای چوب پا
wapper jawed دارای ارواره کج
dolose دارای قصدجرم
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
warty دارای زگیل
weak eyed دارای چشم کم سو
entitative دارای وجودخارجی
reboant دارای واکنش
isometrics دارای یک میزان
synonymous دارای تشابه
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
isometric دارای یک میزان
strontic دارای استرونیوم
weak sighted دارای چشم کم سو
heterogamous دارای مادگی ها
plumose دارای دسته پر
polygamous دارای چند زن
in flower دارای شکوفه
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
tinctorial دارای ته رنگ
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
tintinnabulary دارای طنین
prerogatives دارای حق ویژه
chinned دارای چانه
prerogative دارای حق ویژه
allergic دارای حساسیت به
trigynous دارای سه مادگی
pelliculate دارای پوسته
tinct دارای ته رنگ
preferable دارای رجحان
in defect دارای کاستی
dyslogistic دارای خاطرات بد
formal دارای فکر
ill neighboured دارای محیط بد
ill neighboured دارای همسایه بد
salaried دارای حقوق
alcoholic دارای الکل
alcoholics دارای الکل
zygomorphic دارای تقارن
zonate دارای مدار
chymiferous دارای کیموس
petiolate دارای دمگل
petiolated دارای دمگل
homolographic دارای قرینه
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
splash دارای ترشح
reversioner دارای حق رجوع
splashes دارای ترشح
behind دارای پس افت
behinds دارای پس افت
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
cingulate دارای کمربند
woolly headed دارای سر پشمالو
glanduliferous دارای غد دکوچک
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
titlist دارای عنوان
cirrous دارای اویز
hexameter دارای شش وزن
humous دارای موادالی
windiness دارای باد
unifoliate دارای یک برگ
umbrageous دارای سوفن
trigonous دارای سه زاویه
two way دارای دو راه
two handed دارای دو دست
dipetalous دارای دوگلبرگ
dartrous دارای تبخال
declinatory دارای تمایل
turpentinous دارای تربانتین
syntonic دارای بسامدمشابه
undersigned دارای امضاء
hook nosed دارای بینی کج
hook-nosed دارای بینی کج
unifilar دارای یک سیم یا نخ
prerogatived دارای حق ویژه
primipara دارای یک اولاد
primiparous دارای یک اولاد
unidirectional دارای یک جهت
unidirection دارای یک جهت
overlapping دارای اشتراک
cuspidal دارای برامدگی
underweight دارای کسروزن
pseudonymous دارای تخلص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com