English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
Other Matches
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
polyestrous دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
heats فحلیت
heat فحلیت
proestrus دوره قبل از فحلیت جنس ماده
In the year 2000… درسال 2000...
During (in)the current year. درسال جاری
in the a. year of درسال خجسته
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
in the a. year of درسال فرخنده فال
he was born in the year درسال 00000زائیده یامتولدشد
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
american defense service medal نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
the great exhibition نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
knight hospitaller کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
anti federalist اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
pandours or doors امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
french revolution انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
phased مرحله
scene مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
strokes مرحله
stroke مرحله
rung مرحله
scenes مرحله
stroking مرحله
stroked مرحله
phases مرحله
grade مرحله
stepping مرحله
stage مرحله
step مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
instar مرحله
grades مرحله
stages مرحله
process مرحله
processes مرحله
phase مرحله
induction stroke مرحله مکش
nth در مرحله چند
intake stroke مرحله تنفس
assault phase مرحله هجوم
induction stroke مرحله تنفس
process مرحله جریان
anal stage مرحله مقعدی
point جهت مرحله
oedipal stage مرحله ادیپی
termination stage مرحله پایانی
termination phase مرحله پایانی
intake stroke مرحله مکش
inextremis در اخرین مرحله
in the egg در مرحله نخستین
processes مرحله جریان
larval stage مرحله کرمی
macro stage مرحله کلان
job step مرحله برنامه
modulator مرحله تحمیل گر
initiation sequence مرحله اغازی
home stretch مرحله نهایی
latency مرحله پنهانی
training cycle مرحله اموزش
imprimis در مرحله نخست
in the first instance در مرحله اول
periods نوبت مرحله
developmental stage مرحله تکوینی
developmental stage مرحله پیشرفت
fission process مرحله انشقاق
primordium مرحله نخست
stages درجه مرحله
solidifying process مرحله انجماد
driver مرحله تحریک
drivers مرحله تحریک
speed stage مرحله سرعت
recovery phase مرحله شکوفائی
power stroke مرحله قدرت
speed level مرحله سرعت
stage درجه مرحله
stepping مرحله رتبه
stepping مرحله پایه
step مرحله رتبه
step مرحله پایه
execute phase مرحله اجرا
exhaust stroke مرحله اگزوز
exhaust stroke مرحله تخلیه
period نوبت مرحله
point مرحله قله
fetch phase مرحله واکشی
phallic stage مرحله التی
differential stage مرحله تفاضلی
grade مرحله گراد
buffer stage مرحله میانگیر
recovery phase مرحله رونق
milestone مرحله برجسته
output stage مرحله خروجی
oral stage مرحله دهانی
one step operation عمل تک مرحله
an anxious time مرحله پر اضطراب
grades مرحله گراد
milestones مرحله برجسته
phases مرحله عملیات
phase مرحله عملیات
propagation sequence مرحله انتشار
genital phase مرحله تناسلی
phased مرحله عملیات
staping مرحله بندی
incipient اولیه مرحله ابتدایی
ossification مرحله تشکیل استخوان
preverbal phase مرحله پیش کلامی
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
milestone مرحله مهمی اززندگی
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
ticked سخت ترین مرحله
tick سخت ترین مرحله
novitiate مرحله تازه کاری
noviciate مرحله تازه کاری
milestones مرحله مهمی اززندگی
pettifog از مرحله پرت کردن
process جریان عمل مرحله
processes جریان عمل مرحله
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
stadia میدان ورزش مرحله
stages پرده گاه مرحله
stadium میدان ورزش مرحله
stadiums میدان ورزش مرحله
stage پرده گاه مرحله
ticks سخت ترین مرحله
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
cladding process مرحله روکش کاری
fire for effect مرحله تیر موثر
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
first audio stage مرحله صوتی نخست
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
qualifying رسیدن به مرحله بعد
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
stages مرحله دار شدن اشکوب
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
stage مرحله دار شدن اشکوب
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
phasing مرحله بندی کردن عملیات
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com