Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
English
Persian
licencee
دارنده جواز
Search result with all words
licensee
صاحب جواز دارنده پروانه
licensees
صاحب جواز دارنده پروانه
Other Matches
holders
دارنده
holder
دارنده
owner
دارنده
owners
دارنده
holder
نگاه دارنده
bona fide holder
دارنده مجاز
promulgation
اعلام دارنده
licensees
دارنده پروانه
licensees
دارنده مجوز
bid holder
دارنده ضمانتنامه
enactive
مقرر دارنده
interdictive
باز دارنده
holders
دارنده برات
holders
نگاه دارنده
upholder
نگاه دارنده
upholders
نگاه دارنده
holder
دارنده برات
licensee
دارنده مجوز
licensee
دارنده پروانه
This page owner
دارنده این برگه
policy holder
دارنده بیمه
vociferator
اعلام دارنده
termor
دارنده حق عمری
termor
دارنده حق رقبی
stater
افهار دارنده
promulgator
اعلام دارنده
licentiate
دارنده پروانه
licencee
دارنده پروانه
stabilizer
ثابت نگه دارنده
world record holder
دارنده رکورد جهانی
stabilisers
ثابت نگه دارنده
having
بدست اوردن دارنده
have
بدست اوردن دارنده
titles
دارنده عنوان قهرمانی
title
دارنده عنوان قهرمانی
strait jackets
روپوش باز دارنده
key concrete
بتن نگاه دارنده
loan holder
دارنده سهام وام
strait jacket
روپوش باز دارنده
policy holder
دارنده بیمه نامه
letterman
دارنده معرفی نامه
celebrator
نگاه دارنده جشن و عید
incarcerator
توقیف کننده نگاه دارنده
premonitory
تحذیر کننده برحذر دارنده
mealy mouthed
دریغ دارنده ازراست گویی
mealy-mouthed
دریغ دارنده ازراست گویی
fund holder
دارنده سهام قرضه دولتی
annuitant
دریافت دارنده مقرری سالانه
rentlen
دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
irredeemable paper money
پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
high goal polo
چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
bondholder
دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
passed
جواز
sanctions
جواز
sanctioning
جواز
immunity
جواز
sanction
جواز
patenting
جواز
patents
جواز
pass
جواز
licensing
جواز
license
جواز
laissez passer
جواز
indult
جواز
revocability
جواز
permit
جواز
permits
جواز
permitting
جواز
licence
جواز
licences
جواز
patented
جواز
sanctioned
جواز
passes
جواز
licenses
جواز
patent
جواز
blank endorsement
حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
license
پروانه جواز
license
جواز شغل
residence permit
جواز اقامت
licensing
پروانه جواز
justifiability
جواز شرعی
kashruth
حالت جواز
kashrut
حالت جواز
permit holder
صاحب جواز
plevin
جواز امان
paper
جواز پروانه
permit of residence
جواز اقامت
immediacy
قرب جواز
safe conduct
جواز امان
safe conducts
جواز امان
permission to stay
جواز اقامت
safe-conducts
جواز امان
permission to reside
جواز اقامت
papers
جواز پروانه
passed
جواز گذرنامه
papering
جواز پروانه
pass
جواز گذرنامه
permitting
پروانه جواز
permits
پروانه جواز
papered
جواز پروانه
permit
پروانه جواز
passports
جواز سفر
passport
جواز سفر
licence
پروانه جواز
licence
جواز شغل
licences
پروانه جواز
licences
جواز شغل
licenses
پروانه جواز
passes
جواز گذرنامه
licensees
صاحب جواز
licenses
جواز شغل
licensee
صاحب جواز
canonicity
جواز شرعی
bill of loading
جواز کشتی
conduct safe
جواز امان
impermissibility
عدم جواز
import licence
جواز واردات
licensing
جواز شغل
registry
جواز کشتی محضر
licensee
صاحب جواز یا امتیاز
student residence permit
جواز اقامت دانشجوئی
permanent residence permit
جواز اقامت دائمی
indefinite leave to remain
[British E]
جواز اقامت دائمی
licencor
اعطاء کننده جواز
registries
جواز کشتی محضر
registry
جواز ثبت کشتی
licensor
اعطاء کننده جواز
registries
جواز ثبت کشتی
licensees
صاحب جواز یا امتیاز
licentiate
دارای جواز لیسانسیه
safe conducts
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe conduct
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
stratosphere
طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
safe-conducts
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
patent medicines
داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicine
داروی دارای جواز وزارت بهداری
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
presentment
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
arrentation
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
share holder
دارنده سهام صاحب سهام
export licence
جواز صدور مجوز صدور
retour sans protet
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com