English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English Persian
tolerance دامنه تغییرات
tolerances دامنه تغییرات
range دامنه تغییرات
ranged دامنه تغییرات
ranges دامنه تغییرات
Search result with all words
daily range of soil temperature دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
modular range دامنه تغییرات مدول
Other Matches
subalpine ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
talus دامنه
ranged دامنه
skirt دامنه
skirts دامنه
range دامنه
skirted دامنه
mountainside دامنه
hillsides دامنه
tails دامنه
tailed دامنه
tail دامنه
hillside دامنه
ranges دامنه
mountainsides دامنه
foot دامنه
slopes دامنه
brae دامنه
slope دامنه
scope دامنه
amplitude دامنه
sloped دامنه
magnitude دامنه
hillside دامنه کوه
colluvial دامنه کوهی
class interval دامنه طبقه
hillsides دامنه کوه
combe دامنه تپه
f.of mountain دامنه کوه
restriction of range محدودیت دامنه
double amplitude دامنه دوبل
response amplitude دامنه پاسخ
criteria range دامنه ملاک
am مدولاسیون دامنه
range of stress دامنه تنش
feet پایین دامنه
frequency response خم دامنه- بسامد
range of motion دامنه حرکت
range name نام دامنه
amplitude دامنه بزرگی
pulse amplitude دامنه تپش
amplitude modulation مدولاسیون دامنه
amplitude of oscillation دامنه نوسان
amplitude of vibration دامنه ارتعاش
midrange میان دامنه
maximum amplitude دامنه حداکثر
audibility range دامنه شنودپذیری
interval confidence دامنه اطمینان
audio frequency دامنه شنودپذیری
impluse amplitude دامنه ایمپولز
hill side دامنه تپه
range expression عبارت دامنه
range format قالب دامنه
one tailed test ازمون یک دامنه
vibration amplitude دامنه ارتعاش
total amplitude of oscillation دامنه کل نوسان
tropic range دامنه استوایی
two tailed test ازمون دو دامنه
wave amplitude دامنه موج
discriminating range دامنه افتراق
scope دامنه رسیدگی
tooth flank دامنه دندانه
flank دامنه جناح
talus دامنه تالیوز
range دامنه [ریاضی]
flanked دامنه جناح
flanking دامنه جناح
talus meterial واریزه دامنه
talus دامنه سنگلاخی
variation تغییرات
oscilliations تغییرات
transaction code کد تغییرات
variations تغییرات
lifts بالارو دامنه بالابری
purview دامنه شمول قانون
magnitude of alternating current دامنه جریان متناوب
lifting بالارو دامنه بالابری
domain of definition دامنه تعریف [ریاضی]
domain of a function دامنه یک تابع [ریاضی]
lifted بالارو دامنه بالابری
foothill تپه دامنه کوه
lift بالارو دامنه بالابری
The matter assumed significant proportions. دامنه کار با لاگرفت
semi interquartile range دامنه نیمه چارکی
double apron fence سیم خاردار دو دامنه
cylinder skirt حاشیه یا دامنه سیلندر
skirting armor زره دامنه تانک
tidal range دامنه جذر و مد دریایی
impluse amplitude دامنه ضربه جریان
interquartile range دامنه میان چالاکی
flux تغییرات پی در پی جریان
lateral shifts تغییرات عرضی
deflection shift تغییرات انحراف
lateral shifts تغییرات جانبی
isothermal change تغییرات هم دما
flux and reflux تغییرات زمانه
coefficient of variation ضریب تغییرات
f. and reflux تغییرات روزگار
calculation variation انالیز تغییرات
incrementally تغییرات پلهای
depth varies عمق تغییرات
transaction file فایل تغییرات
technological changes تغییرات فنی
ranges دامه تغییرات
range دامه تغییرات
qualitative changes تغییرات کیفی
rate of changes نرخ تغییرات
quantitative changes تغییرات کمی
chance variations تغییرات تصادفی
physical change تغییرات فیزیکی
social changes تغییرات اجتماعی
output variability تغییرات تولید
taste changes تغییرات سلیقه
adiabetic changes تغییرات ادیابتیک
seasonal variations تغییرات فصلی
calculus of variations حساب تغییرات
ranged دامه تغییرات
ridges پشته تپههای دامنه کوه
ridge پشته تپههای دامنه کوه
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
sidehill واقع در کنار تپه دامنه
skirt دامنه کوه حومه شهر
skirted دامنه کوه حومه شهر
skirts دامنه کوه حومه شهر
neap range دامنه نوسان جزر و مدضعیف
variational calculus حساب تغییرات [ریاضی]
electrodermal changes تغییرات برقی پوست
go through changes <idiom> گرفتار تغییرات شدن
calculus of variations حساب تغییرات [ریاضی]
parabolic variation تغییرات سهمی شکل
minimal changes method روش کمترین تغییرات
touch up <idiom> اصلاح کردن تغییرات
variational calculus حسابان تغییرات [ریاضی]
Fundamental ( radical) changes. تغییرات اساسی وعمده
calculus of variations حسابان تغییرات [ریاضی]
aspect change تغییرات منظری هدف
revolutionized تغییرات اساسی دادن
innovates تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionizing تغییرات اساسی دادن
revolutionising تغییرات اساسی دادن
revolutionises تغییرات اساسی دادن
revolutionize تغییرات اساسی دادن
innovating تغییرات واصلاحاتی دادن در
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
revolutionised تغییرات اساسی دادن
revolutionizes تغییرات اساسی دادن
innovated تغییرات واصلاحاتی دادن در
wind shear تغییرات سمتی باد
innovate تغییرات واصلاحاتی دادن در
flux گداز تغییرات پی درپی
damping factor نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
coves خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
foehn باد خشک وگرم دامنه کوه
cove خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
apraxic وابسته به تغییرات بافتی مغز
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
total differential تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
aeromancy پیش بینی تغییرات هوا
apractic وابسته به تغییرات بافتی مغز
atmosphere related syndrome [ARS] حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
meteoropathy حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
rate میزان مهارت شدت تغییرات
rates میزان مهارت شدت تغییرات
crawling peg تغییرات جزئی در نرخ ارز
goechemical وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
stenothermy کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
infrasound صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
journal لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
analog ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
actinogram ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
angular variability تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
journals لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
beat تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
cif&e هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
beats تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
commutator riple تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
distortion تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
landform تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
distortions تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
unilinear دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
unprotected که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
stepping قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
step قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
fumarole شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
reshuffles تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
sensitive آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
new broom sweeps clean <idiom> شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
eustatic مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
stand pat <idiom> ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
set in <idiom> تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
dynamically ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
What effect do you think the changes will have on you? فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com