Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
tooth flank
دامنه دندانه
Other Matches
subalpine
ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
rack and pinion
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
serrate leaves
برگهای ارهای یا دندانه دندانه
saw edged
دارای لبه دندانه دندانه
feed
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
nick
دندانه دندانه کردن
dentate
دندانه دندانه مضرس
jaggy
دندانه دندانه ناهمواری
nicks
دندانه دندانه کردن
nicking
دندانه دندانه کردن
nicked
دندانه دندانه کردن
cut gears
دندانه دندانه کردن
saw tooth
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
ranges
دامنه
range
دامنه
ranged
دامنه
tail
دامنه
tailed
دامنه
skirted
دامنه
skirts
دامنه
amplitude
دامنه
skirt
دامنه
tails
دامنه
mountainside
دامنه
mountainsides
دامنه
hillside
دامنه
hillsides
دامنه
brae
دامنه
foot
دامنه
slope
دامنه
sloped
دامنه
scope
دامنه
magnitude
دامنه
talus
دامنه
slopes
دامنه
interval confidence
دامنه اطمینان
impluse amplitude
دامنه ایمپولز
hill side
دامنه تپه
frequency response
خم دامنه- بسامد
feet
پایین دامنه
combe
دامنه تپه
am
مدولاسیون دامنه
vibration amplitude
دامنه ارتعاش
maximum amplitude
دامنه حداکثر
midrange
میان دامنه
one tailed test
ازمون یک دامنه
pulse amplitude
دامنه تپش
range expression
عبارت دامنه
range format
قالب دامنه
range name
نام دامنه
hillside
دامنه کوه
hillsides
دامنه کوه
amplitude
دامنه بزرگی
amplitude modulation
مدولاسیون دامنه
amplitude of oscillation
دامنه نوسان
amplitude of vibration
دامنه ارتعاش
audibility range
دامنه شنودپذیری
class interval
دامنه طبقه
colluvial
دامنه کوهی
criteria range
دامنه ملاک
audio frequency
دامنه شنودپذیری
discriminating range
دامنه افتراق
double amplitude
دامنه دوبل
f.of mountain
دامنه کوه
range of motion
دامنه حرکت
tolerance
دامنه تغییرات
tolerances
دامنه تغییرات
talus
دامنه سنگلاخی
flank
دامنه جناح
scope
دامنه رسیدگی
ranges
دامنه تغییرات
tropic range
دامنه استوایی
range
دامنه تغییرات
total amplitude of oscillation
دامنه کل نوسان
flanked
دامنه جناح
flanking
دامنه جناح
talus
دامنه تالیوز
wave amplitude
دامنه موج
range of stress
دامنه تنش
response amplitude
دامنه پاسخ
restriction of range
محدودیت دامنه
two tailed test
ازمون دو دامنه
ranged
دامنه تغییرات
talus meterial
واریزه دامنه
range
دامنه
[ریاضی]
double apron fence
سیم خاردار دو دامنه
lifted
بالارو دامنه بالابری
domain of definition
دامنه تعریف
[ریاضی]
lifting
بالارو دامنه بالابری
tidal range
دامنه جذر و مد دریایی
The matter assumed significant proportions.
دامنه کار با لاگرفت
domain of a function
دامنه یک تابع
[ریاضی]
lifts
بالارو دامنه بالابری
semi interquartile range
دامنه نیمه چارکی
magnitude of alternating current
دامنه جریان متناوب
interquartile range
دامنه میان چالاکی
modular range
دامنه تغییرات مدول
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
impluse amplitude
دامنه ضربه جریان
lift
بالارو دامنه بالابری
skirting armor
زره دامنه تانک
foothill
تپه دامنه کوه
purview
دامنه شمول قانون
ridges
پشته تپههای دامنه کوه
neap range
دامنه نوسان جزر و مدضعیف
sidehill
واقع در کنار تپه دامنه
skirts
دامنه کوه حومه شهر
skirted
دامنه کوه حومه شهر
skirt
دامنه کوه حومه شهر
foot hill
تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
ridge
پشته تپههای دامنه کوه
daily range of soil temperature
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
coves
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
damping factor
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
cove
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
foehn
باد خشک وگرم دامنه کوه
infrasound
صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
fumarole
شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
stepping
قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
step
قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
serra
دندانه
sawtooth
دندانه دندانه
nid
دندانه
serration
دندانه
bidentate
دو دندانه
notche
دندانه
saw toothed
دندانه دندانه
undentate
تک دندانه
crenation
دندانه دندانه
jag
دندانه
denticulate
دندانه دندانه
denticle
دندانه
nicked
دندانه
jaggies
دندانه ها
tine
دندانه
cogging
دندانه
trifid
سه دندانه
dentation
دندانه
dentate
دندانه
serrate
دندانه دندانه
nib
دندانه
nibs
دندانه
crinkle
دندانه دندانه
notches
دندانه
peg
دندانه
crinkles
دندانه دندانه
crinkling
دندانه دندانه
mordant
دندانه
tooth
دندانه
crinkled
دندانه دندانه
cams
دندانه
indented
دندانه دندانه
dent
دندانه
dents
دندانه
nicking
دندانه
notch
دندانه
cog
دندانه
denting
دندانه
dented
دندانه
cogs
دندانه
cam
دندانه
sheath
دندانه
indentation
دندانه
sheaths
دندانه
nick
دندانه
threads
دندانه
pegs
دندانه
nicks
دندانه
indentations
دندانه
thread
دندانه
leaf
دندانه
knurling tool
دندانه ساز
laciniate
دندانه دار
laciniated
دندانه دار
tooth form
شکل دندانه
tooth clearance
بازی دندانه
dented
دندانه بریدگی
jaw clutch coupling
پیوست دندانه
dents
دندانه بریدگی
knurled
دندانه دار
monodentate ligand
لیگاند تک دندانه
denting
دندانه بریدگی
tooth gap
شکاف دندانه
denting
دندانه کردن
zigzag soldering
لحیم دندانه
tooth profile
شکل دندانه
jaw clutch coupling
درگیری دندانه
dents
دندانه کردن
dented
دندانه کردن
toothed cornice brick
اجر دندانه
toothier
دندانه دار
indenting
دندانه گذاری
tooth gap
فاصله دندانه
indenting
دندانه دارکردن
serrulation
دندانه داری
roots
پای دندانه
root
پای دندانه
indent
دندانه گذاری
tooth pitch
گام دندانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com