Dictiornary-Farsi | دامنه نیمه چارکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
semi interquartile range	دامنه نیمه چارکی


Other Matches

wave trough	نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
lithosol	خاک کم عمق دامنه کوه ودشت که مرکب از سنگریزه وسنگهای نیمه خاک شده میباشد
overlap	نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps	نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped	نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
quartile deviation	انحراف چارکی
coefficient of quartile deviation	ضریب انحراف چارکی
subalpine	ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
seahorses	رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap	چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse	رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
cmos	روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos	ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
imbricate	نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semipublic	نیمه عمومی نیمه دولتی
splice	نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced	نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing	نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices	نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous	نیمه درخشان نیمه مجلل
semi naufragium	نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life	نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june	از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
tails	دامنه
tail	دامنه
ranges	دامنه
ranged	دامنه
tailed	دامنه
amplitude	دامنه
mountainside	دامنه
mountainsides	دامنه
hillside	دامنه
hillsides	دامنه
magnitude	دامنه
talus	دامنه
skirt	دامنه
skirted	دامنه
skirts	دامنه
foot	دامنه
brae	دامنه
slopes	دامنه
sloped	دامنه
scope	دامنه
range	دامنه
slope	دامنه
f.of mountain	دامنه کوه
maximum amplitude	دامنه حداکثر
pulse amplitude	دامنه تپش
one tailed test	ازمون یک دامنه
double amplitude	دامنه دوبل
frequency response	خم دامنه- بسامد
hillsides	دامنه کوه
response amplitude	دامنه پاسخ
impluse amplitude	دامنه ایمپولز
feet	پایین دامنه
hillside	دامنه کوه
interval confidence	دامنه اطمینان
hill side	دامنه تپه
restriction of range	محدودیت دامنه
range of stress	دامنه تنش
amplitude of oscillation	دامنه نوسان
amplitude of vibration	دامنه ارتعاش
audibility range	دامنه شنودپذیری
audio frequency	دامنه شنودپذیری
vibration amplitude	دامنه ارتعاش
class interval	دامنه طبقه
range format	قالب دامنه
colluvial	دامنه کوهی
combe	دامنه تپه
range expression	عبارت دامنه
amplitude	دامنه بزرگی
criteria range	دامنه ملاک
midrange	میان دامنه
discriminating range	دامنه افتراق
range name	نام دامنه
range of motion	دامنه حرکت
amplitude modulation	مدولاسیون دامنه
am	مدولاسیون دامنه
tolerance	دامنه تغییرات
scope	دامنه رسیدگی
talus	دامنه تالیوز
total amplitude of oscillation	دامنه کل نوسان
talus	دامنه سنگلاخی
talus meterial	واریزه دامنه
tooth flank	دامنه دندانه
tropic range	دامنه استوایی
two tailed test	ازمون دو دامنه
ranges	دامنه تغییرات
wave amplitude	دامنه موج
ranged	دامنه تغییرات
tolerances	دامنه تغییرات
flanking	دامنه جناح
range	دامنه [ریاضی]
flank	دامنه جناح
range	دامنه تغییرات
flanked	دامنه جناح
purview	دامنه شمول قانون
tidal range	دامنه جذر و مد دریایی
modular range	دامنه تغییرات مدول
lift	بالارو دامنه بالابری
double apron fence	سیم خاردار دو دامنه
interquartile range	دامنه میان چالاکی
domain of definition	دامنه تعریف [ریاضی]
lifts	بالارو دامنه بالابری
skirting armor	زره دامنه تانک
lifting	بالارو دامنه بالابری
domain of a function	دامنه یک تابع [ریاضی]
lifted	بالارو دامنه بالابری
foothill	تپه دامنه کوه
cylinder skirt	حاشیه یا دامنه سیلندر
impluse amplitude	دامنه ضربه جریان
magnitude of alternating current	دامنه جریان متناوب
The matter assumed significant proportions.	دامنه کار با لاگرفت
sidehill	واقع در کنار تپه دامنه
ridge	پشته تپههای دامنه کوه
neap range	دامنه نوسان جزر و مدضعیف
skirt	دامنه کوه حومه شهر
skirted	دامنه کوه حومه شهر
ridges	پشته تپههای دامنه کوه
foot hill	تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
skirts	دامنه کوه حومه شهر
semifinal	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
daily range of soil temperature	دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
foehn	باد خشک وگرم دامنه کوه
coves	خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
damping factor	نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
cove	خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
infrasound	صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
fumarole	شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
stepping	قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
step	قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
hook's law	تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
omni axial nozzle	نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
half deck	نیمه پل
division line	خط نیمه
stiffish	نیمه شق
in noon of night	در نیمه شب
moiety	نیمه
semis	نیمه
semi	نیمه
part way	نیمه
mid-	نیمه
mid	نیمه
midnight	نیمه شب
freeware	نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
semicinductor	نیمه هادی
semicinductor	نیمه رسانا
subacute	نیمه حاد
solid state	نیمه هادی
semi skilled	نیمه ماهر
semireligious	نیمه مذهبی
semicivilized	نیمه متمدن
semirigid	نیمه سخت
second half	نیمه دوم
semiactive	نیمه فعال
semiautomatic	نیمه خودکار
semiaquatic	نیمه ابزی
semipro	نیمه حرفهای
semipublic	نیمه همگانی
subfossil	نیمه سنگواره
subarid	نیمه خشک
semiprivate	نیمه خصوصی
subadult	نیمه بالغ
semiarid	نیمه خشک
semi conductor	نیمه هادی
aileron	نیمه سنتوری
aileron	نیمه لچکی
semisynthetic	نیمه مصنوعی
semisynthetic	نیمه ترکیبی
semiterrestrial	نیمه خاکی
semitranslucent	نیمه کدر
semitranslucent	نیمه شفاف
semitransparent	نیمه شفاف
shaly clay	رس نیمه بلوری
partially sighted	نیمه بینا
partially hearing	نیمه شنوا
partial fixing	نیمه گیرداری
semitropic	نیمه گرمسیری
quasi private	نیمه خصوصی
quasi public	نیمه دولتی
preconscious	نیمه هشیار
dwarf wall	دیوار نیمه
half-bat	آجر نیمه
half-column	نیمه ستون
semiarboreal	نیمه درختی
semiskilled	نیمه ماهر
quasi convex	نیمه محدب
quasi concave	نیمه مقعر
quasi commercial	نیمه بازرگانی
semisolid	نیمه جامد
quasi public	نیمه عمومی
semi trailer	نیمه یدک
semilate	نیمه دیررس
semifluid	نیمه ابکی
semifixed	نیمه ثابت
semi-conscious	نیمه هشیار
half-timbered	نیمه چوبی
sub-tropical	نیمه حاره
semiliquid	نیمه مایع