Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English
Persian
god daughter
دختر تعمیدی
goddauhgter
دختر تعمیدی
Other Matches
interwed
در یمان هم ازدواج کردن دختر دادن و دختر گرفتن
cousin
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousins
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
sluts
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
godparents
والدین تعمیدی
godchild
بچه تعمیدی
godchildren
بچه تعمیدی
god child
بچه تعمیدی
godmother
مادر تعمیدی
godmothers
مادر تعمیدی
godsons
مرد تعمیدی
godsons
پسر تعمیدی
godfather
پدر تعمیدی
godfathers
پدر تعمیدی
godson
مرد تعمیدی
godson
پسر تعمیدی
godparent
والدین تعمیدی
sponsor
پدر یا مادر تعمیدی
sponsoring
پدر یا مادر تعمیدی
godparent
پدر یا مادر تعمیدی
sponsors
پدر یا مادر تعمیدی
godparents
پدر یا مادر تعمیدی
sponor
پد ریا مادر تعمیدی
daughtren
دختر
sissified
دختر
quean
دختر
fille
دختر
she
ان دختر یا زن
phoebe
دختر گا
girly
دختر
girls
دختر
girl
دختر
girlie
دختر
grand daughter
دختر دختر
lasses
دختر
wench
دختر
granddaughters
دختر دختر
wenches
دختر
granddaughter
دختر دختر
maids
دختر
maid
دختر
daughters
دختر
lass
دختر
daughter
دختر
girlfriend
دوست دختر
first cousin
دختر عمو
girl scouts
پیشاهنگ دختر
first cousins
دختر دایی
first cousin
دختر عمه
first cousin
دختر دایی
girl scout
پیشاهنگ دختر
first cousins
دختر خاله
first cousins
دختر عمه
age of consent
سن قانونی دختر
whose d. is she?
او دختر کیست
lass n
دختر بچه
minx
دختر گستاخ
nurse maid
دختر پرستار
first cousin
دختر خاله
proserpina
دختر زاوش
proserpine
دختر زاوش
grandsons
پسر دختر
grandson
پسر دختر
trull
دختر جوان
girlfriends
دوست دختر
schoolgirls
دختر مدرسه
nursemaids
دختر پرستار
nursemaid
دختر پرستار
teeny-bopper
دختر بچه
teeny-boppers
دختر بچه
tomboys
دختر پسروار
tomboy
دختر پسروار
hussy
دختر جسور
hussy
دختر گستاخ
hussies
دختر جسور
hussies
دختر گستاخ
first cousins
دختر عمو
periwinkles
گل تلفونی دختر
colleen
دختر موخرمایی
colleen
دختر بور
cowgirl
دختر گاوچران
czarevna
دختر تزار
belle
دختر خوشگل
girl guide
دختر پیشاهنگ
demoiselle
دختر خانم
schoolgirl
دختر مدرسه
gamine
دختر کوچه
gamine
دختر ولگرد
bobby soxer
دختر نابالغ
bobby socker
دختر نابالغ
periwinkle
گل تلفونی دختر
wenches
دختر دهقان
wench
دختر دهقان
belles
دختر خوشگل
maiden
دختر باکره
maidens
دختر باکره
stepdaughter
دختر خوانده
stepdaughters
دختر خوانده
balletgirl
دختر رقصنده
hoyden ar hoi
دختر بی شرم
hoyden
دختر گستاخ
ingenue
دختر ساده
hoyden ar hoi
دختر گستاخ
grand son
پسر دختر
inheritress
زن یا دختر ارث بر
inheritrix
زن یا دختر ارث بر
granddaughter
دختر پسر
granddaughters
دختر پسر
gamine
دختر هوس باز
nymphet
دختر کوچک و زیبا
pinup
تصویر دختر زیبا
girlie
دختر وار دخترانه
milkmaids
دختر شیر دوش
milkmaid
دختر شیر دوش
fillies
دختر شوخ و جوان
filly
دختر شوخ و جوان
goddaughter
دختر خواندهی روحانی
old maid
دختر خانه مانده
old maids
دختر خانه مانده
nieces
دختر برادر یا خواهر
princess of the blood
دختر یا نوه پادشاه
niece
دختر برادر یا خواهر
girly
دختر وار دخترانه
who is this girl ?
این دختر کیست
townswoman
دختر شهری فاحشه
spinsterish
مثل دختر ترشیده
grisette
دختر کارگر فرانسوی
goddaughters
دختر خواندهی روحانی
senorita
دوشیزه دختر خانم
besom
دختر گستاخ وجسور
spinster
دختر خانه مانده
She is self-centerd. she is an opinionated sort lf girl.
دختر خودرأیی است
spinsters
دختر خانه مانده
She is a pretty of it .
دختر قشنگی؟ است
alumna
دختر یا زن فارغ التحصیل
jade
دختر لاسی پشم سبز
She is svelt . she has a small waist .
دختر کمر باریکی است
step daughter
دختر اندر دخترزن یا شوهر
statutory rape
هتک ناموس دختر نابالغ
sissy
دختر مردیا بچه زن صفت
princessroyal
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
wench
فاحشه دختر بازی کردن
wenches
فاحشه دختر بازی کردن
kitties
دختر جوان زن سبک و جلف
kitty
دختر جوان زن سبک و جلف
sissies
دختر مردیا بچه زن صفت
her next was a girl
بچه دومش دختر بود
cissies
دختر مردیا بچه زن صفت
She is very sweet . She is a pet .
دختر خیلی نازی است
She is a good – looker .
دختر خوش قیافه ای است
She bore him a daughter.
برایش یک دختر آورد (زائید)
infanta
دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
paranymph
دختر ملازم عروس به خانه داماد
The blow made me giddy young girl .
دختر گیج وسر بهوایی است
electra complex
حب دختر نسبت به پدر و بغض از مادر
to pick up women
<idiom>
دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
She is a ball of fire.
دختر آتش پاره ای (زرنگ وپرتحرک )
pinup girl
دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
Do you want to go out with me?
با من می روی بیرون؟
[به عنوان دوست پسر و دختر]
girl scout
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
girl scouts
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
Will you go out with me?
با من می روی بیرون؟
[به عنوان دوست پسر و دختر]
to date
باهم بیرون رفتن
[به عنوان دوست پسر و دختر]
to go catting
[to look for sexual partners]
<idiom>
رفتن برای دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
to go out
باهم بیرون رفتن
[به عنوان دوست پسر و دختر]
gal
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
femme-fleur
[طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
gals
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
to pick up somebody
کسی را پیدا کردن
[دوست دختر یا پسر یا یک نفر برای سکس]
How about going out together?
نظرت از اینکه ما با هم برویم بیرون چه است؟
[به عنوان دوست پسر و دختر]
to ask somebody out for dinner
کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن
[بیشتر دوست دختر و پسر]
brownies
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownie
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
to pair somebody off
[up]
with somebody
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
missy
دختر خانم خانم
I am
[have]
finished with you.
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you.
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com